هنوز دشت بلا خاك مشك بو دارد

هنوز دشت بلا خاك مشك بو دارد  كه در كنار جوانان مشك مو دارد هنوز تيره نمايد به كربلا خورشيد  كه در كنار هزار آفتاب رو دارد هنوز سلسله دارد ز موج خويش فرات  به جرم آن كه حسين آرزوي او دارد هنوز خون گلويش نشسته است از چه؟ ز چشم ماتميان صد هزار جو […]