وسواس فكرى

گاهى اوقات احساس بدى نسبت به مقدسات در درونم ايجاد مى‏شود و اين حالت باعث مى‏شود نسبت‏هاى ناروايى به آنها بدهم و حتى به جهت همين يك‏بار خودكشى برايم آسان شد ؛ لطفاً مرا راهنمايى كنيد.

وسواس عملى

مدتى است كه دچار شك و ترديد شده‏ام شك در تميز بودن بدن، لباس خود و ديگران و حتى شك به صندلى‏هاى اتوبوس و مينى بوس كه آيا تميز هستند يا نه و همين شك باعث شده دچار گناه بزرگ اسراف شوم! اين شك باعث تنفر من از شوهر و تنفر شوهر از من شده است ببخشيد مى‏خواهم بى‏پروا صحبت كنم مى‏خواهم با شما راحت صحبت كنم مرا ببخشيد.
خدا نكند چيز نجسى با بدنم تماس پيدا كند توالت كه مى‏روم در، ديوار، آفتابه و همه چيز را نجس مى‏دانم! اگر لباسم به آفتابه يا ديوار توالت برخورد كند حتماً، بايد درآورم و بشويم بعد از توالت چه چيز نجس (مثلاً پاشيدن آب از كاسه توالت) به پايم برسد چه نرسد، بايد مدت‏ها پاهايم را بشويم با آب خالى هم دلم راضى نمى‏شود. بايد حتماً با ريكا يا مايع صابون بشويم، آن هم نه يك‏بار نه دوبار ؛ بلكه شايد ده بار خودم هم از اين وضع خسته شده‏ام ؛ با توجه به اينكه الان حامله هستم و خم شدن برايم مشكل است ولى توجهى به اين چيزها ندارم! حتماً بايد بعد از توالت پاها و دست‏هايم را چندين بار آب بكشم! فكر مى‏كنم نجاستى در عمق دست و پايم فرو رفته كه با يك بار دوبار پاك نمى‏شود! غسل جنابت كه مى‏خواهم بكنم بايد دوبار بدنم را ليف و صابون دو سه بار زير آب بگيرم و چندين بار غسل كنم تا دلم راضى شود.
سر شوهرم داد مى‏زنم مبادا بدنت حين حمام رفتن به در، ديوار يا جايى برخورد كند، حتى چهارچوب‏هاى در را نجس تصور مى‏كنم! موقع رد شدن لباسم را جمع مى‏كنم كه مبادا لباسم با چارچوبه در يا ديوار تماس پيدا كند. راستش را بخواهيد اين كارها فقط براى اين است كه فكر مى‏كنم اگر اين كارها را انجام ندهم، نمازم مورد قبول واقع نمى‏شود. همين كارها باعث شده نماز خواندن برايم سخت باشد، موقع وضو چندين بار شك مى‏كنم، وضو كه تمام مى‏شود، شك مى‏كنم، نكند لاى انگشتانم را دست نكشيدم، نكند! مسح سر يا پا را انجام ندادم، براى هر نماز بايد دو يا سه بار وضو بگيرم تا دلم راضى شود. حال نماز را كه شروع مى‏كنم، شك در نماز شروع مى‏شود، مجبورم يك نماز را چندين بار بشكنم و هر نمازى را دو يا سه بار بخوانم ؛ از شما مى‏خواهم مرا راهنمايى كنيد.