تأثیر علمی – فرهنگی هند در دانش مسلمانان در سده های نخستین اسلامی

پیش از آنکه اسلام ظهور کند، اقوام و ملت­های بسیاری دارای فرهنگ و تمدن بودند. پس از گسترش مرزهای جغرافیایی اسلام، مسلمانان با فرهنگها و تمدن­های گوناگون از جمله فرهنگ و تمدن سرزمین هند آشنا شدند. هند در شمار سرزمین­هایی است که به گواهی مورخانی چون یعقوبی و مسعودی در زمان ظهور اسلام از نظر دانش به ویژه در زمینه­های طب، نجوم و ریاضیات از پیشینه و اندوخته­های درخشانی برخوردار بود و نه تنها مسلمانان که دیگر ملتها هم از دانش آنها بهره­مند می­شدند. این نوشته خواهد کوشید تأثیرپذیری مسلمانان را از حوزه جغرافیایی سند و هند بر پایه منابع متقدم و تنها در سده­های نخستین هجری بررسی نماید و به معرفی دانشمندان تاثیرگذار هندی و میراث هندی موجود در دست مسلمانان بپردازد.

سیاست‏هاى نظامى و ادارى بنى عباس در هند (422 – 132ه)

پس از سقوط بنى امیه، مناطق تحت سلطه آنان از جمله بخش‏ هایى از غرب هند به تدریج زیر نفوذ و سلطه بنى عباس قرار گرفت. در این زمان، شیعیان نیز که از آل عباس نا امید و ناراضى بودند، تحت تعقیب و آزار آنان قرار گرفته و به مناطق دوردستى چون سند روى آوردند. این مسئله باعث ایجاد حساسیت و توجه ویژه بنى عباس به قلمرو اسلامى در هند و سند گردید. به علت وجود اتباع قبیله ‏هاى عرب که از مدت‏ها قبل از اسلام با یک‏دیگر اختلاف و درگیرى داشتند، اختلافات قبیله ‏اى بالا گرفت که این امر، سبب توقف فتوحات مسلمانان و تقویت جبهه غیر مسلمانان گردید و پایه‏هاى حکومت اسلامى را در این منطقه سست نمود. این اختلافات و دورى سند و هند از مرکز خلافت و جاه‏طلبى برخى از سران قبایل سرانجام باعث پیدایش حکومت‏هاى مستقل در منصوره و ملتان گردید که رقابت‏هاى محلى و منطقه ‏اى را به اوج خود رساند. این اقدام، هم زمان و یا اندکى پس از تحرکات استقلال طلبانه در شمال افریقا و ایران صورت پذیرفت که فرجام آن چیزى جز چند دستگى و تضعیف دنیاى اسلام نبود.

گفت و گوی فرهنگ ها: اسلام، ایران و هند

ایران و شبه قارۀ هند از زمان­های قدیم روابط مستحکم سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی داشته­اند؛ کما این­که در دورۀ اسلامی، ملل مسلمان آسیایی اعم از اعراب، ترکان و ایرانیان با فرهنگ شبه قاره تماس پیدا کردند؛ از این­رو تمدن هند از مبادی اسلامی تأثیر پذیرفته است.
برخی از خاورشناسان با تأکید بر پاره­ای از اختلافاتی که در گذشته و حال میان مسلمانان و هندوها وجود داشته است، اظهار می­دارند که ماهیت جوامع اسلامی کنونی هند در نوع فرایند معکوس با متعلق­های فعلی هندوستان قرار داشته و نقش آنان را در مضمون سنت و تحول در ابعاد منطقه­ای ناکارآمد ساخته است که بازتاب آن­را می­توان در اثرات ژرف این ویژگی بر جهان­نگری روابط ایران و هند در دورۀ معاصر مشاهده نمود. در این خصوص پژوهش­گران ایران و شبه قاره با باز کاوی مجدد فرضیّه اشاره شده در تحقیقات خویش، مسئله­های جدیدی دربارۀ روابط دو کشور با توجه به نقش تاریخی اسلام طرح کرده­اند. مقالۀ حاضر نیز با توجه ویژه به برخی از جنبه­های این مسئله به بررسی مبانی نظری مناسبات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هند و ایران با تکیه بر موضوع اسلام در فرایند تحولات تاریخی دو کشور می­پردازد.

طریقت محمدیه در هندِ بریتانیا

کمپانى هند شرقى انگلیس، که به انگیزه تجارت با هند وارد این سرزمین شده بود، با کوتاه کردن دست رقباى اروپایى خود از صحنه تجارى هندوستان، به تدریج به عرصه سیاسى گام نهاد و با بسط دامنه نفوذ خود، زمام امور این کشور را به دست گرفت. از دست رفتن استقلال براى همه هندیان دردى بزرگ بود، اما درد استعمار براى مسلمانان – که قرن‏ها طبقه مسلط و حاکم این سرزمین به شمار مى‏آمدند – جان‏کاه مى‏نمود، زیرا علاوه بر از دست رفتن استقلال، باعث زوال شوکت و عزت پیشین آنان گردید. از این‏رو، جامعه مسلمان که بیشترین خسارت‏ها و ناکامى‏ها را در عصر حاکمیت کمپانى متحمل شده بود، در پى فرصتى مى‏گشت تا بتواند هم از موجودیت و هویت خویش در برابر تهدیدهاى بیگانگان و عناصر فزون طلب سیک و هندو دفاع کند و هم موقعیت از دست رفته خود را در سایه «احیاى اندیشه دینى» باز یابد. «طریقت محمدیه» از جمله نهضت‏هایى است که در راستاى همین هدف شکل گرفت و کوشید تا اندیشه جهادى را سرلوحه کار خویش قرار دهد. این مقاله مى ‏کوشد تا با بررسى تکوین این جنبش و اهداف و برنامه‏ هاى آن، بر زوایایى از تاریخ جامعه مسلمان هند در رهایى از یوغ استعمار، پرتو افکند.

رضیه خاتون؛ نخستین فرمانروای زن مسلمان

دهلی مهم­ترین شهر هندوستان شمالی است که راجه پریتوی (prithvi) آن را بنا و در میان هفت شهر منسوب به این نام، قدیمی‌ترین آنها محسوب می‌شود، به دلیل موقعیت جغرافیایی ویژة این شهر، سلسله‌های مختلفی در آن حکومت کرده‌اند که مهم‌ترین آنها ، سلاطین دهلی می‌باشند. یکی از شاخه‌های مهم آنان «شمسیان هند» است و رضیه خاتون، پنجمین پادشاه این سلسله و نخستین فرمانروای زن مسلمان بود که بر سریر قدرت تکیه زد و حدود چهار سال (638 – 634هـ) در دهلی با استقلال حکومت کرد و در زمینه­های مختلف اصلاحاتی به عمل آورد.
چگونگی به سلطنت رسیدن رضیه خاتون، وقایع مهم دوران حکومت او و فرجام وی، در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.

انتقال دانش پزشکی هندیان به عالم اسلام

هند، یکی از کانون­های درخشان علم و تمدن و طب هندی یکی از شاخه­های علمی ریشه­دار جهان باستان بوده است. این دانش، با آموزه­های دینی هندیان باستان و در ابتدایی­ترین صورت خود با جادوگری و خرافات، در پیوند بوده است. طبیعت، پوشش گیاهی متنوع و بهره­مندی از آن برای درمان طبیعی و گیاهی دردها و نیز آمیختگی گونه­های ابتدایی طبابت با مسائل روحی و دینی باعث شد که طب هندی در شکل­های مختلفی از جادوگری، روح درمانی، طب سوزنی و طب گیاهی بروز کند. این گونه­های متعدد از طبابت در آن دوره تأثیر بسیاری بر جای گذاشت؛ روش­های طبی هندیان مورد توجه مراکز علمی کهن، از جمله ایران باستان قرار گرفت؛ میراث طبی هندیان، مخصوصاً از عصر خسرو انوشیروان، در کانون­های علمی نظیر جندی شاپور رواج یافت و با سایر مکتب­های طبی ایرانی، یونانی و بابلی ترکیب شد و پس از ظهور اسلام و فتح سرزمین­ها و مراکز علمی به دست مسلمانان، این میراث علمی به جهان اسلام انتقال یافت. نویسنده در این مقاله تلاش کرده است تا جایگاه دانش طبی هندیان و نقش اطبای آن دیار را در توسعة نفوذ دانش پزشکی هندی در جهان اسلام، بویژه در دربار خلافت عباسی، نشان دهد.

وضعيت شيعيان هند

حجةالاسلام والمسلمین دکتر محمد حسن مظفری، استاد دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه و نماینده فرهنگی سابق ایران در چند کشور شرق آسیاست.
با توجه به حضور فعال و با سابقه ایشان در عرصه های فرهنگی ـ علمی کشورهایی همچون هند، پاکستان و سریلانکا و نیز مطالعات و تألیفاتی که در این حوزه ها داشته اند، بر آن شدیم تا در باب «وضعیت شیعیان هند» با ایشان به گفت وگو بنشینیم که متن ذیل حاصل این نشست می باشد.

دو سند در مورد كتابخانه ناصريه هند

كتابخانه ناصريه هند، يكى از آثار جاودانه‌اى است كه از خاندان صاحب عبقات بر جاى مانده است. اين كتابخانه، دهها سال، از زمان علامه سيد محمد قلى لكهنوى (پدر ميرحامد حسين) تا چند نسل پس از او، همواره با تلاشهاى دانشوران اين خاندان، راه ترقّى و تكامل پيموده و خود، منشأ بركات فراوانى بوده است.
درباره اين كتابخانه و سير تحوّلات آن، در جاى ديگرى بايد به تفصيل سخن رود. در اينجا دو سند درباره اين كتابخانه مي‌آيد، كه شامل دو يادداشت است كه پنجاه سال پيش، علّا مه امينى صاحب الغدير و فرزند دانشمند ايشان آيت‌الله حاج شيخ رضا امينى در دفتر يادبود كتابخانه نوشته‌اند و توسط حجة الاسلام شيخ عبدالله غفرانى در اختيار فصلنامه سفينه قرار گرفته است. لطف ايشان را سپاس مىگزاريم و آرزوى توفيق روزافزون براى ايشان داريم.

همگرايي استراتژيك؛ اتحاد سلفي‌هاي عربستان، هند و مصر

جنگ در افغانستان در شرایطی آغاز شد که پیروزی انقلاب ایران میان سلفی های کشور های منطقه موجی از اسلام گرایی برپا کرده بود. موجی که سران کشور های منطقه می دانستند اگر راهش را سد نکنند آن ها را هم مانند شاه ایران با خود می برد.

صوفيان سلف؛ رشد و شكل‌گيري سلفي‌گري در شبه جزيره‌ي هند

سلفی گری را سه محدث بزرگ هندی، شیخ احمد سرهندی، محدث دهلوی و شاه ولی الله دهلوی، وارد هند کردند. در هند، اسلام همان طور که بر هندوها تأثیر گذاشت از آن ها متأثر هم شد و رنگ و بوی هندی (به خصوص صوفی) گرفت. اولین مسلمانان هند از برادران اهل سنت بودند، اما آن زمان اهل سنت دوستدار اهل بیت، به خصوص حضرت علی، امام حسن و امام حسین بودند.