بیانیه حوزه علمیه امام خمینی (ره) در انزجار از فاجعه هند

این روزها، در هیاهوی این اضطراب جهانی، خبری از شبهه قاره مخابره شد، که دلهای آزادگان جهان را در تلاطمی دیگر، پریشان خاطر کرد.
جنگ امام زمان با دشمنان در هند

آیا در تاریخ بخاری؛ روایتی وجود دارد که امام زمان(عج) پس از ظهور، به جنگ دشمنان خود در هند میروند؟
«هند» همسر یزید؛ خادم خانه امیرالمؤمنین علیه السلام

آیا هند همسر یزید، مدتی خادم خانه امام علی(ع) بود؟ آیا حقیقت دارد که خود یزید و اعضای خانواده او از شهادت امام حسین(ع) و یارانش اندوهناک بودند؟
تأثیر علمی – فرهنگی هند در دانش مسلمانان در سده های نخستین اسلامی

پیش از آنکه اسلام ظهور کند، اقوام و ملتهای بسیاری دارای فرهنگ و تمدن بودند. پس از گسترش مرزهای جغرافیایی اسلام، مسلمانان با فرهنگها و تمدنهای گوناگون از جمله فرهنگ و تمدن سرزمین هند آشنا شدند. هند در شمار سرزمینهایی است که به گواهی مورخانی چون یعقوبی و مسعودی در زمان ظهور اسلام از نظر دانش به ویژه در زمینههای طب، نجوم و ریاضیات از پیشینه و اندوختههای درخشانی برخوردار بود و نه تنها مسلمانان که دیگر ملتها هم از دانش آنها بهرهمند میشدند. این نوشته خواهد کوشید تأثیرپذیری مسلمانان را از حوزه جغرافیایی سند و هند بر پایه منابع متقدم و تنها در سدههای نخستین هجری بررسی نماید و به معرفی دانشمندان تاثیرگذار هندی و میراث هندی موجود در دست مسلمانان بپردازد.
سیاستهاى نظامى و ادارى بنى عباس در هند (422 – 132ه)

پس از سقوط بنى امیه، مناطق تحت سلطه آنان از جمله بخش هایى از غرب هند به تدریج زیر نفوذ و سلطه بنى عباس قرار گرفت. در این زمان، شیعیان نیز که از آل عباس نا امید و ناراضى بودند، تحت تعقیب و آزار آنان قرار گرفته و به مناطق دوردستى چون سند روى آوردند. این مسئله باعث ایجاد حساسیت و توجه ویژه بنى عباس به قلمرو اسلامى در هند و سند گردید. به علت وجود اتباع قبیله هاى عرب که از مدتها قبل از اسلام با یکدیگر اختلاف و درگیرى داشتند، اختلافات قبیله اى بالا گرفت که این امر، سبب توقف فتوحات مسلمانان و تقویت جبهه غیر مسلمانان گردید و پایههاى حکومت اسلامى را در این منطقه سست نمود. این اختلافات و دورى سند و هند از مرکز خلافت و جاهطلبى برخى از سران قبایل سرانجام باعث پیدایش حکومتهاى مستقل در منصوره و ملتان گردید که رقابتهاى محلى و منطقه اى را به اوج خود رساند. این اقدام، هم زمان و یا اندکى پس از تحرکات استقلال طلبانه در شمال افریقا و ایران صورت پذیرفت که فرجام آن چیزى جز چند دستگى و تضعیف دنیاى اسلام نبود.
گفت و گوی فرهنگ ها: اسلام، ایران و هند

ایران و شبه قارۀ هند از زمانهای قدیم روابط مستحکم سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی داشتهاند؛ کما اینکه در دورۀ اسلامی، ملل مسلمان آسیایی اعم از اعراب، ترکان و ایرانیان با فرهنگ شبه قاره تماس پیدا کردند؛ از اینرو تمدن هند از مبادی اسلامی تأثیر پذیرفته است.
برخی از خاورشناسان با تأکید بر پارهای از اختلافاتی که در گذشته و حال میان مسلمانان و هندوها وجود داشته است، اظهار میدارند که ماهیت جوامع اسلامی کنونی هند در نوع فرایند معکوس با متعلقهای فعلی هندوستان قرار داشته و نقش آنان را در مضمون سنت و تحول در ابعاد منطقهای ناکارآمد ساخته است که بازتاب آنرا میتوان در اثرات ژرف این ویژگی بر جهاننگری روابط ایران و هند در دورۀ معاصر مشاهده نمود. در این خصوص پژوهشگران ایران و شبه قاره با باز کاوی مجدد فرضیّه اشاره شده در تحقیقات خویش، مسئلههای جدیدی دربارۀ روابط دو کشور با توجه به نقش تاریخی اسلام طرح کردهاند. مقالۀ حاضر نیز با توجه ویژه به برخی از جنبههای این مسئله به بررسی مبانی نظری مناسبات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هند و ایران با تکیه بر موضوع اسلام در فرایند تحولات تاریخی دو کشور میپردازد.
طریقت محمدیه در هندِ بریتانیا

کمپانى هند شرقى انگلیس، که به انگیزه تجارت با هند وارد این سرزمین شده بود، با کوتاه کردن دست رقباى اروپایى خود از صحنه تجارى هندوستان، به تدریج به عرصه سیاسى گام نهاد و با بسط دامنه نفوذ خود، زمام امور این کشور را به دست گرفت. از دست رفتن استقلال براى همه هندیان دردى بزرگ بود، اما درد استعمار براى مسلمانان – که قرنها طبقه مسلط و حاکم این سرزمین به شمار مىآمدند – جانکاه مىنمود، زیرا علاوه بر از دست رفتن استقلال، باعث زوال شوکت و عزت پیشین آنان گردید. از اینرو، جامعه مسلمان که بیشترین خسارتها و ناکامىها را در عصر حاکمیت کمپانى متحمل شده بود، در پى فرصتى مىگشت تا بتواند هم از موجودیت و هویت خویش در برابر تهدیدهاى بیگانگان و عناصر فزون طلب سیک و هندو دفاع کند و هم موقعیت از دست رفته خود را در سایه «احیاى اندیشه دینى» باز یابد. «طریقت محمدیه» از جمله نهضتهایى است که در راستاى همین هدف شکل گرفت و کوشید تا اندیشه جهادى را سرلوحه کار خویش قرار دهد. این مقاله مى کوشد تا با بررسى تکوین این جنبش و اهداف و برنامه هاى آن، بر زوایایى از تاریخ جامعه مسلمان هند در رهایى از یوغ استعمار، پرتو افکند.
رضیه خاتون؛ نخستین فرمانروای زن مسلمان

دهلی مهمترین شهر هندوستان شمالی است که راجه پریتوی (prithvi) آن را بنا و در میان هفت شهر منسوب به این نام، قدیمیترین آنها محسوب میشود، به دلیل موقعیت جغرافیایی ویژة این شهر، سلسلههای مختلفی در آن حکومت کردهاند که مهمترین آنها ، سلاطین دهلی میباشند. یکی از شاخههای مهم آنان «شمسیان هند» است و رضیه خاتون، پنجمین پادشاه این سلسله و نخستین فرمانروای زن مسلمان بود که بر سریر قدرت تکیه زد و حدود چهار سال (638 – 634هـ) در دهلی با استقلال حکومت کرد و در زمینههای مختلف اصلاحاتی به عمل آورد.
چگونگی به سلطنت رسیدن رضیه خاتون، وقایع مهم دوران حکومت او و فرجام وی، در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.
انتقال دانش پزشکی هندیان به عالم اسلام

هند، یکی از کانونهای درخشان علم و تمدن و طب هندی یکی از شاخههای علمی ریشهدار جهان باستان بوده است. این دانش، با آموزههای دینی هندیان باستان و در ابتداییترین صورت خود با جادوگری و خرافات، در پیوند بوده است. طبیعت، پوشش گیاهی متنوع و بهرهمندی از آن برای درمان طبیعی و گیاهی دردها و نیز آمیختگی گونههای ابتدایی طبابت با مسائل روحی و دینی باعث شد که طب هندی در شکلهای مختلفی از جادوگری، روح درمانی، طب سوزنی و طب گیاهی بروز کند. این گونههای متعدد از طبابت در آن دوره تأثیر بسیاری بر جای گذاشت؛ روشهای طبی هندیان مورد توجه مراکز علمی کهن، از جمله ایران باستان قرار گرفت؛ میراث طبی هندیان، مخصوصاً از عصر خسرو انوشیروان، در کانونهای علمی نظیر جندی شاپور رواج یافت و با سایر مکتبهای طبی ایرانی، یونانی و بابلی ترکیب شد و پس از ظهور اسلام و فتح سرزمینها و مراکز علمی به دست مسلمانان، این میراث علمی به جهان اسلام انتقال یافت. نویسنده در این مقاله تلاش کرده است تا جایگاه دانش طبی هندیان و نقش اطبای آن دیار را در توسعة نفوذ دانش پزشکی هندی در جهان اسلام، بویژه در دربار خلافت عباسی، نشان دهد.
وضعيت شيعيان هند

حجةالاسلام والمسلمین دکتر محمد حسن مظفری، استاد دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه و نماینده فرهنگی سابق ایران در چند کشور شرق آسیاست.
با توجه به حضور فعال و با سابقه ایشان در عرصه های فرهنگی ـ علمی کشورهایی همچون هند، پاکستان و سریلانکا و نیز مطالعات و تألیفاتی که در این حوزه ها داشته اند، بر آن شدیم تا در باب «وضعیت شیعیان هند» با ایشان به گفت وگو بنشینیم که متن ذیل حاصل این نشست می باشد.
جاهل پلید!

برگرفته از کتاب «فیض الباری» جزء 1 ص 252
دو سند در مورد كتابخانه ناصريه هند

كتابخانه ناصريه هند، يكى از آثار جاودانهاى است كه از خاندان صاحب عبقات بر جاى مانده است. اين كتابخانه، دهها سال، از زمان علامه سيد محمد قلى لكهنوى (پدر ميرحامد حسين) تا چند نسل پس از او، همواره با تلاشهاى دانشوران اين خاندان، راه ترقّى و تكامل پيموده و خود، منشأ بركات فراوانى بوده است.
درباره اين كتابخانه و سير تحوّلات آن، در جاى ديگرى بايد به تفصيل سخن رود. در اينجا دو سند درباره اين كتابخانه ميآيد، كه شامل دو يادداشت است كه پنجاه سال پيش، علّا مه امينى صاحب الغدير و فرزند دانشمند ايشان آيتالله حاج شيخ رضا امينى در دفتر يادبود كتابخانه نوشتهاند و توسط حجة الاسلام شيخ عبدالله غفرانى در اختيار فصلنامه سفينه قرار گرفته است. لطف ايشان را سپاس مىگزاريم و آرزوى توفيق روزافزون براى ايشان داريم.
همگرايي استراتژيك؛ اتحاد سلفيهاي عربستان، هند و مصر

جنگ در افغانستان در شرایطی آغاز شد که پیروزی انقلاب ایران میان سلفی های کشور های منطقه موجی از اسلام گرایی برپا کرده بود. موجی که سران کشور های منطقه می دانستند اگر راهش را سد نکنند آن ها را هم مانند شاه ایران با خود می برد.
صوفيان سلف؛ رشد و شكلگيري سلفيگري در شبه جزيرهي هند

سلفی گری را سه محدث بزرگ هندی، شیخ احمد سرهندی، محدث دهلوی و شاه ولی الله دهلوی، وارد هند کردند. در هند، اسلام همان طور که بر هندوها تأثیر گذاشت از آن ها متأثر هم شد و رنگ و بوی هندی (به خصوص صوفی) گرفت. اولین مسلمانان هند از برادران اهل سنت بودند، اما آن زمان اهل سنت دوستدار اهل بیت، به خصوص حضرت علی، امام حسن و امام حسین بودند.