تفاوت قشربندی اجتماعی در مناطق شمالی و جنوبی جزیرة العرب و منطقه حجاز در آستانه ظهور اسلام

قشربندی اجتماعی در جزیرة العرب قبل از اسلام، متأثر از نظام قبیله‌ای و سنت‌های حاکم بر آن، سلسله مراتبی پلکانی داشت. این قشربندی در مناطق شمالی و جنوبی، با توجه به توسعه سازمان اجتماعی و همچنین رشد سیاسی و اقتصادی این مناطق، تفاوت‌هایی با قشربندی منطقه حجاز یافت. این مقاله می‌کوشد با رویکردی توصیفی ـ تبیینی و با بهره‌گیری از منابع مربوط به دوره جاهلیت، تاریخ‌های عمومی، تاریخ‌های محلی، کتب رجالی و جغرافیایی این تفاوت را بررسی کند. بر اساس این پژوهش، توسعه نظام قبیله‌ای و سیاسی مناطق شمالی و جنوبی و رشد اقتصادی آن‌ها، بر نحوه توزیع ثروت، قدرت و منزلت مؤثر بوده و سبب شده است که اقشار اجتماعی این مناطق در لایه‌های بالایی و میانی، متفاوت از قشربندی اجتماعی در منطقه حجاز باشد.

چالش سنت با دین در بعد اقتصادی در عصر نبوی

پیش از ظهور اسلام، شیوه­های اقتصادی شبه جزیره عربستان منطبق با سنت‌های اجتماعی رایج در این سرزمین بود و بر مبنای اشرافیت طلبی، نابرابری و استثمار فقرا قرار داشت. ظهور اسلام در شبه جزیره، ارزش‌های جدیدی را در عرصه اقتصاد ارائه کرد که در موارد بسیاری با سنت‌های پیشین متفاوت بود. این ارزش‌ها، بر مبنای عدالت اقتصادی پایه ریزی شد و مهم‌ترین اصول آن عبارت بود از: انفاق، اعطای صدقه و دادن ارث به زنان.
قوانین اقتصادی اسلام با واکنش‌هایی منفی از سوی مسلمانان سنت مدار یعنی کسانی که متمایل به سنت‌های اجتماعی اعراب در بعد اقتصادی بودند، مواجه شد، اما با مجاهدت آرمان گرایان یعنی افرادی که برای اجرای ارزش‌های دینی تلاش می‌کردند، فرامین خداوند و حمایت پیامبر 6 از قوانین اقتصادی، آموزه­های اقتصادی دین در عصر نبوی اجرایی شد. در این مقاله تلاش می‌شود علل واکنش مسلمانان سنت مدار نسبت به قوانین اقتصادی اسلام در عصر نبوی بررسی گردد.

عباسیان و فاطمیان

به قدرت رسیدن فاطمیان، با نفوذ و گسترش قلمرو آنها در مناطق تحت نفوذ عباسیان و گرایش توده مردم به آنان همراه شد. خلافت عباسی این روند را تهدیدی جدی برای خلافت خود قلمداد کرد و در صدد مقابله با آن برآمد. از آن­جایی که در این ایام آل بویه بر مرکز خلافت عباسی سیطره پیدا کرده بودند، عملاً دست خلفای عباسی در امور کوتاه شد. به این دلیل در زمان خلافت المطیع والطایع که اوج قدرت و حاکمیت آل بویه بود، آنان نتوانستند به اقدام جدی بر ضد فاطمیان دست زنند، اما در زمان القادر بالله،‌غزنویان در صحنه سیاسی حضور فعالی یافتند و با توجه به تعصب مذهبی ایشان، راه برای اقدامات القادر و خلفای بعد از او بر ضد فاطمیان هموار گردید.
در این مقاله، تبلیغات گستردة عباسیان بر ضد فاطمیان مصر، خصوصاً ‌از سال 381 تا 512هـ به طور اجمال بررسی می‌شود.

سنخ‌شناسی و تبیین رفتاری صحابه پیامبرصلی الله علیه و آله در غزوه تبوک بر اساس سوره توبه

در غزوه تبوک ـ بر خلاف دیگر غزوات ـ میزان مشارکت فعال مسلمانان کاهش یافته بود و سستی آنان در جهاد، باعث تاخیر در تدارک سپاه و حرکت به سوی میدان نبرد شده بود. عده­ای از صحابه با کارشکنی، عذر خواهی و بهانه آوردن درصدد بودند حضور نیافتن در جنگ را توجیه کنند. خداوند در سوره توبه در واکنش به این وضع، با افشای نیت­های این گروه­ها، دلایل حقیقی مشارکت نکردن آنان را بیان کرد. بر اساس آیات سوره توبه، گروه­هایی از سپاهیان حتی آنانی که تظاهر به همراهی نمودند در عمل به کارشکنی و ایجاد رعب در میان مسلمانان پرداختند. یکدست نبودن رفتار صحابه در غزوه تبوک موجب پیدایش گونه‌های رفتاری شد که در سوره توبه این گونه‌ها به دقت شناسایی شده­اند. در این سوره، هشت گونه رفتاری در جهت همراهی با پیامبر(ص) معرفی شده است. یکسان نبودن میزان همراهی آنان باعث شده که این گونه‌ها در پنج سنخ از همراه کامل تا غیرهمراه قرار داده شوند. در این مقاله با روش توصیفی­ـ تبیینی ابتدا گونه‌های رفتاری صحابه در غزوه تبوک شناسایی شده و سپس به علت تنوع رفتاری آنان بررسی می‌شود. به نظر می‌رسد تنوع رفتاری اصحاب پیامبر(ص) در غزوه تبوک ریشه در نوع نگرش آنان و تعارض سنت‌های اجتماعی با ارزش­های دینی داشته است.