مردي که دلش به وسعت دريا بود

مردي که دلش به وسعت دريا بود مظلوم تر از امام عاشورا بود آن روز که بر جنازه اش تير زدند در شهر مدينه کربلا برپا شد   شاعر: هاشم کرونی

خسته ام، خسته ازين درد، خدا مي داند – (با تلخيص)

خسته ام، خسته ازين درد، خدا مي داند آري از مردم نامرد، خدا مي داند کوفه در کوفه، جفا کاري شان يادم هست آه! يک عمر خطا کاري شان يادم هست سالها بود که دلبسته گندم بودند فارغ از عشق، کمر بسته گندم بودند سامري مذهب و گوساله مرامند، دريغ تيغشان کند، گرفتار نيامند دريغ! […]