ایران‌شناسی انگلیسی؛ زمینه‌ها و رویکردها

«شرق­ شناسی» را مجموعه­ای از مطالعات و تحقیقات دانشمندان و مؤسسات کشورهای غربی در موضوعات و مسائل مختلف شرقی دانسته­ اند. ایران­ شناسی، به‌عنوان شاخه ­ای از شرق­ شناسی را می­توان مجموعه منظمی از مطالعات و پژوهش­ها دانست که از سوی دانشمندان غربی برای شناخت: زبان، ادبیات، تاریخ، متون دینی، اندیشه ­ها، فرهنگ ایران­ زمین و حوزه تمدنی ایرانی صورت گرفته است. انگیزه و اهداف این مطالعات، دهه­های چندی است که در کانون مباحثه‌ها و مجادله‌ها واقع شده است. این پژوهش، با بررسی و تحلیل محتوای آثار ایران­شناسی انگلیسی قرن نوزدهم و نیمه اوّل قرن بیستم و بازنمایی نسبت آن با اقتضائات سیاسی، نظامی و اقتصادی انگلیس در ایران و آسیا، این سؤال را مطرح می‌سازد که ارتباط بین سیاست­های انگلیس در ایران و آسیا و پژوهش­های ایران‌شناسی آن‌ها چیست؟ یافته‏ های پژوهش نشان می­دهد که دولت انگلیس، از ایران­ شناسی به‌عنوان سازه­ای استعماری بهره جسته است و نیز ایران­ شناسان انگلیسی با پژوهش­های خود در ایران، به برسازی هویت خودی نیز توجه داشته­اند. اسلام‏ ستیزی، باستان‏ گرایی و نژاد گرایی، از دیگر ویژگی­ های ایران‌شناسی انگلیسی است.