تحریفهای ابنتیمیه از واقعه عاشورا

ابنتیمیه در حوزه عاشوراپژوهی لااقل به سه تحریف بزرگ دست زده است: 1. قیام امام حسین(ع) را شورشی کور خوانده؛ 2. بنیامیه بهویژه یزید بنمعاویه را از فاجعه عاشورا مبرّا پنداشته؛ 3. کشندگان امام حسین(ع)و یارانش را، نه یزید و شامیان، که مردم کوفه و شیعیان انگاشته است. که در این گفتار با توجّه به سه روایت متفاوت از عاشورا (1. روایت بنیامیه؛ 2. روایت بنیعباس؛ 3. روایت آلعلی) به نقد و بررسی این تحریفاتیکه ابنتیمیه بنیان گذاشته، به تفصیل پرداخته شده است و با استناد به روایت آل علی، حضور مردم شام و عثمانیها و خوارج در کوفه و کربلا نشان داده شده است و در نتیجه نه شیعیان و نه کوفیان شیعهمذهب، که شامیان و عثمانیان و خوارج به ترتیب قاتلان امام حسین(ع) معرفی شدهاند.
القای نفس در تهلکه

اگر هدف انسان کشته شدن و مظلومیّت و اسارت اهل و عیال باشد؛ القای نفس در تهلکه است که عقلاً و شرعاً بر حسب آیه کریمه «وَ لا تُلْقُوا بِأَيْديكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ»، جایز نیست؛ پس چگونه امام (علیه السّلام) برای شهادت و کشته شدن بیرون شد و مقدّمات آن را با اختیار خود فراهم ساخت؟
حرکت اصلاحی امام حسین علیه السلام، اندیشه، ابعاد و شیوهها

نهضت اصلاحى امام حسين (ع)، متكى بر انديشهاى خاص، به انگيزه رويارويى با ترفندهاى خطرآفرين «حزب عثمانيه» كه اساس دين و امت اسلامى را تهديد مىكرد به وجود آمده است. نويسنده در اين مقاله با اشاره به فرهنگسازى حزب عثمانيه در جلوگيرى از طرح و بيان فضائل اهلبیت (ع) در حوزه فرهنگى، اجتماعى، سياسى و اقتصادى و چگونگى معرفى چهره نورانى اهلبیت (ع) و افشاى جبهه مقابل مىپردازد. وى از تلاش محورى عترت رسولالله (ع) در حمايت و دفاع از دين در مقابل اقدامات دينزدايانه بنىاميه و «حفظ معيارها» بهعنوان برنامه اصلاحی امام حسين (ع) نام برده و پيرامون آن سخن مىگويد. مقاله در بررسى شيوههاى حركت حسينى از تمهيدات انديشيده شده حضرت براى ايجاد يك حركت بزرگ اجتماعى جهت خنثیسازی اقدامات انحرافى حزب عثمانيه و رهبرى اين جريان سخن گفته و آنها را موردبحث قرار مىدهد.
حرکت اصلاحی امام حسین (ع) و نسبت میان تکلیف و نتیجه

اصلاحطلبى، گرايش معتدلانه ميان حركت «انقلابى» و «محافظهکارانه» است كه در مقام نفى هر يك از دو گرايش اصالت وظيفه و اصالت نتيجه و درصدد جمع ميان آن دو مىباشد، بدين معنا كه توجه به هر يك از آنها نبايد سبب غفلت از ديگرى شود و با ملاحظه نتيجه و مصالح، تكاليف از انعطافپذيرى لازم برخوردار باشند. نويسنده با توجه به سيره نبوى و نحوه نزول تكاليف، معتقد است كه از نگاه اسلامى، سيره اصلاحى رسول اكرم و قرآن و نيز سيره ساير معصومان جمع بين اصالت وظيفه و نتيجه است؛ و اگرچه معصومان به مبارزه قهرآميز و جنگ اقدام مىكردند، اما اصل، چه در محتواى پيام و چه در شيوه اصلاحى آنها، بهكارگيرى كلام و رعايت تدريج در اقدام عملى بوده است ولى چون آنان افراد محافظهکار و بىمسئوليتى نبودند، در شرايط ضرورى و دفاعى دست به شمشير برده و از كشتن و كشته شدن نيز دورى نمیکردند. امام حسين (ع) نيز بهعنوان يك مصلح دينى به دنبال وحدتبخشى بين وظيفه و نتيجه بود كه اين امر با توجه به مطالب ذيل قابلاثبات است: سيره حضرت در امربهمعروف و نهى از منكر كه با محاسبه، تدريج و عقلانيت و قرين به آثار و نتايج صورت میگرفت؛ توجه به عنصر زمان و مكان؛ اقدامات متفاوت و بيانات مختلف از آغاز نهضت تا كربلا. نگاهى كه نويسنده محترم به موضوع دارند، طبعاً نمیتواند نگاه همه كسانى باشد كه به بررسى و تحليل حركت امام حسين (ع) و اساساً موضوع اصلاحطلبى مىپردازند. بااینهمه نگاه ايشان مىتواند موردتوجه و حتى نقد قرار گيرد.
عِلم به شهادت

آیا امام حسین (علیه السّلام) میدانست شهید میشود؟ اگر چنین است، چرا با پای خویش به سوی قتلگاه رفت؟
جلوههای مدیریت در حرکت امام حسین علیه السلام

نهضت حسينى نمايشگاهى است از عظمت و علوّ استعدادهاى انسانى؛ نمايشگاه تصميمگيرى، تدبير و مديريت در شرايط بحرانى. نويسنده در اين مقاله كاركردهاى آشكار عاشورا در حوزه جذب و هدايت نيروها و اصحاب از مدينه تا كربلا را موردبحث قرار داده است. وى تأكيد دارد كه امام حسین (ع) در تمام ابعاد مهارتهای مديريتى اعم از مهارت فنى (نظامى)، سياسى، اجتماعى و انسانى شايستگى كامل و در حد عالى را دارا بوده است. مقاله همچنان كه تصميمگيرى امام (ع) را برخاسته از آگاهى مىداند بر اين امر تأكيد مىكند كه آن حضرت با پيشبينى دقيق و برنامه خاص خود، نه شتابزده عمل مىكرد و نه منفعلانه، بلكه با تصميمات بهموقع و سنجيده، نهضت را بهسوی هدف بهپیش ميبرد. اصل برنامهريزى را در تمام بخشهاى حركت حسينى، حتى در نحوه آرايش سپاه كم تعداد حضرت در مقابل سپاه انبوه دشمن مىشود مشاهده كرد. نويسنده ضمن تبيين اصل سازماندهی در نهضت حسينى در قالب برنامهريزى کوتاهمدت و بلندمدت، به تشريح «رهبرى» امام حسین (ع) پرداخت، رهبریای كه عنصر آگاهى، انگيزش، تعهد به قانون و دستورات الهى، قاطعيت و تفويض اختيار در آن وجود داشت. وى به اين نكته نيز مىپردازد كه مسئله كنترل و نظارت در تمام مراحلِ قيام از جانب امام حسین (ع) به بهترين وجه صورت مىگرفت.
اتمام حجّت در کربلا

معنای اتمام حجّت در صحنهی کربلا و امثال آن یعنی چه؟
بررسی تحلیلی انگیزههای قیام امام حسین (ع) از بعد کلامی شیعه

در اين اثر، بهطور خلاصه چهار نظريه تحليلي (تعبد، انقلاب، دفاع، اصلاح) درباره قيام عاشورا ارائه میشود و از پرداختن به جزييات واقع پرهيز میشود. در تحليل كليت حركت آن امام، موضوعاتي چون امكان پيدايي، زمینههای اجتماعي و فرهنگي و بهطور عام، عقلانيت پنهان در واقعه كربلا موردبررسی قرار میگیرد. اهميت بحث حاضر در اين است كه از یک جهت با توجه به گستردگیای كه در مباحث كلامي و اعتقادي حال حاضر پديد آمده، به واقعه عاشورا نيز از جنبه استدلالي توجه نموده است و از سوي ديگر، از ميان انگیزههای مختلفي كه در آثار پيشروان و متأخرین وجود داشته، مهمترین آنها استخراج شده، طبق شيوه كلامي، موردبررسی قرار میگیرد.
امام حسین علیه السلام و رهبری بحران از مکه تا کربلا

بحران اختلالى است كه از جهت سطح، كل سیستم و از جهت نوع فیزیكى یا نمادى، سیستم را تهدید كرده و به مخاطره مىاندازد. بحران ممكن است به دو صورت در جامعه به وجود آید، یكى درزمانی كه كل سیستم از جهت مادى و فیزیكى تحت تأثیر قرار گرفته و حیات آن به مخاطره افتاده باشد؛ دیگر آنكه سیستم به جهت مسائل اعتبار و حیثیت اجتماعى و بهطور نمادین دچار بحران گردیده و به ورطه سقوط كشانده شود. بحران كربلا از نوع دوم محسوب مىشود. در این مقاله توضیح داده شده است كه در مدیریت بحران موفق، سه عامل، نقش تعیینکننده دارد كه در نهضت كربلا به رهبرى امام حسین (ع) بهروشنی نمایان است: ویژگىهاى رهبرى چون قاطعیت، هدف روشن، عقیده همراه با بصیرت، مشورت در امور و … ویژگىهاى پیرو چون وفادارى، مقاومت، شجاعت و… استراتژى و سیاستهای مقابله چون داشتن اطلاعات و خنثى كردن توطئهها… . نویسنده معتقد است امام حسین (ع) پس از عدم بیعت با یزید و حركت از مدینه به دنبال شرایط مناسبى براى مبارزه با یزید بود كه با توجه به مركزیت شیعه در كوفه، پس از اعلام آمادگى مردم، آن حضرت به سمت عراق حركت كرد و با درایت و مدیریت خود این هنر را داشت كه مشكل بحران را با موفقیت پشت سر گذارد و آن را به فرصتى طلایى تبدیل كند و در جهت اهداف خود به كار گیرد، بهگونهای كه زمینه براى دگرگونى در تمامى نسلها و منشأ تمامى انقلابهای مردمى گردید.
خطر حاکمیّت یزید

مقصود امام حسین (علیه السّلام) از گفتن استرجاع «انا لله و انا الیه راجعون» چه بود؟ چرا امام حسین (علیه السّلام) فرمودند با حاکمیت یزید دیگر باید فاتحه اسلام را خواند؟
الگوی روابط انسانی عزت مدار با تأکید بر سیره امام حسین (ع)

امام حسین (ع)، سبط نبی اکرم (ص)، سومین پیشوای شیعیان، خالق حماسهای بینظیر در تاریخ بشریت است. حماسهای که خاستگاه مکتبی تربیتی است، مکتبی فرا تاریخی و فرا جغرافیایی. عزت و عزت مداری در این مکتب از جایگاه ویژهای برخوردار است، بهگونهای که میتوان آن را احیاکننده عزت اسلامی و انسانی دانست. بر این اساس و با هدف تبیین جایگاه عزت و عزت مداری در نهضت تربیتی عاشورا، نویسندگان مقاله به شیوه تحلیلی به بررسی عزت مداری در سیره امام حسین (ع) در جریان واقعه عاشورا پرداخته و به این نتایج دستیافتهاند که سیره امام حسین (ع) بهویژه در واقعه کربلا الگویی کامل و جامع در زمینه عزت مداری و تقویت عزتنفس است. در مکتب تربیتی سیدالشهدا تعاملات انسانی اعم از تعاملات فردی و اجتماعی، بر مبنای عزت شکل میگیرد. بسترسازی در کانون خانواده (عزت مداری در خانواده) توکل به خدا، هدفمندسازی زندگی، مرگاندیشی سازنده و تکریم انسانها نیز ازجمله راهکارهای پرورش و تقویت عزتنفس در سیره عملی امام حسین (ع) در جریان واقعه عاشورا است.
عدم بیعت امام حسین علیه السلام با یزید

به چه دلیل و با کدامین توجیه منطقی، امام حسین (علیه السّلام) به هیچ وجه حاضر نبود،- ولو از روی مصلحت- با یزید بیعت کند؟
زمینههای تاریخی، سیاسی نهضت عاشورا

بررسي واقعه جانكاه عاشورا از جنبههای مختلف مادي و معنوي؛ يكي از مشغلههای فكري محققان، علما و مورخان در طول تاريخ مسلمانان و بهویژه شيعيان بوده است و نويسندگان هر دوره سعي داشتهاند بر تمام جزئيات و اسرار اين قيام عظيم و تراژدي بینظیر تاريخ بشري آگاهي يابند. مقولهای كه بههیچوجه در تاريخ كهنه نشده و در هر دورهای بسته به شعاع و افق فكري محققان قبض و بسط يافته است. ازاینرو با تمام قدمت و كهنگي موضوع، محققان در هر دوره در شعاع پهناور و ژرف آن به جولان پرداختهاند. در اين مقاله نيز نويسنده بهتبع پيشينيان با چنين هدفي وارد شده است تا بتواند در پرتو نگرشي پويا و با استمداد از فلسفه تاريخ به درك روشنتری از زمینههای تاريخي قيام خوانندگان را رهنمون گردد.
منطق و حجّت شرعی امام حسین (علیه السّلام) برای امر به معروف و نهی از منکر

یکی از شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر، احتمال تأثیر است و این وضعیّت در نهضت موجود نبود؛ چه اینکه معلوم بود یزید و پیروانش نه از حکومت کنار میروند و نه از روش خود دست برمیدارند! پس امام حسین (علیه السّلام) با چه منطق و حجّت شرعی به این کار اقدام کرده و این امر را یک وظیفه واجب و مقدّس میدانست؟