لعن کردن دشمنان امام حسین(علیه السّلام)

چرا بر دشمنان امام حسین (علیه السّلام) لعن می‌فرستید؟ این کار برای چیست و چرا دشمنان ابی عبد الله (علیه السّلام) را لعن می‌کنید؟ این کار نوعی خشونت و بدبینی است. این یک نوع احساسات منفی است و با منش «انسانِ مدرن» نمی‌سازد. امروز زمانی است که باید با همه مردم با خوشی و شادی و لبخند رفتار کرد. امروز باید دم از زندگی زد، دم از شادی زد، دم از صلح و آشتی زد. این روحیه لعن و تبرّی و پشت کردن به دیگران خشونت‌هایی است که به هزار و چهارصد سال پیش، یعنی زمانی که امام حسین (علیه السّلام) را کشتند برمی‌گردد و با آن زمان مناسبت دارد. امّا امروز دیگر جامعه و مردم این کارها را نمی‌پسندند. چرا مقیّد به صد لعن هستید؟!

تجلي قرآن در نهضت عاشورا

عاشورا نه فقط يك واقعه تاريخي است كه در هزار و اندي سال پيش اتفاق افتاد بلكه جرياني اثربخش و نقش آفرين در طول تاريخ بشريت است كه مي تواند به زندگي انسان تحرك و پويايي ببخشد و چشم اندازهاي نويني را در سياست و حكومت ارائه دهد. اگر قرآن وظيفه هدايت انسان را دارد و مظاهر حق و باطل را نمايان مي سازد، پس جريان عاشورا درواقع تفسير عملي قرآن است، چراكه عاشورا نقطه تلاقي حق و باطل است.
هدف اين مقاله تبيين جلوه هاي قرآن كريم در جريان عاشورا است كه هم نمونه عملي موفق معارف سياسي قرآن شناخته شود؛ و هم ابعاد قرآني سياست عاشورا تبيين گردد، تا برنامه سعادتمندانه زندگي را براساس آموزه ها، پيام ها و درس هاي سياسي قرآن و عاشورا پي ريزي نماييم. ساختار اين مقاله در ده محور تبيين گشته است كه با هم آن را ازنظر مي گذرانيم.

عنصر پيام و تبليغ در نهضت حسيني

نهضت حسيني به عنوان يك پديده اجتماعي داراي ابعاد و جنبه هاي مختلفي است. به يك معنا چندماهيتي است؛ زيرا علل و عوامل مختلفي در پديداري آن نقش ايفا مي كند. علل اجتماعي نهضت حسيني را مي توان با شناخت علل فاعلي و علل غايي به دست آورد. البته لازم است كه علل مادي يعني اجزاء و عناصر تشكيل دهنده آن و همچنين علل صوري آن يعني وضع و شكل و خصوصيتي كه در مجموع پيدا كرده است، دانسته شود. با اين همه براي شناخت هر پديده اجتماعي چون نهضت حسيني ضروري است، ابتدا علل وموجباتي كه آن را پديد آورده اند شناخته شوند. بي شناخت آن و هم چنين علل غايي و اهداف اجتماعي، نمي توان تحليل درستي از ماهيت آن بدست آورد. بنابراين بايد بدانيم كه نهضت حسيني چه هدفي داشته و عناصر و محتواي آن چيست و چه عمليات و كارهايي انجام شده و درنهايت به چه شكلي درآمده است؟ اين ها موجب مي شود تا تصور درستي از نهضت حسيني به دست آوريم.
در نوشتار زير به يكي از ابعاد نهضت حسيني پرداخته شده و تلاش گرديده عنصر تبليغي نهضت و پيام آن شناسايي و بر پايه منابع معتبر تحليل و تبيين گردد و روش هاي پيام رساني آن بازخواني شود.

ثواب عزاداری

وجود روایاتی که ثواب عزاداری برای امام حسین (علیه السّلام) را بی حدّ و مرز ذکر می‌کند تا چه اندازه صحیح است؟

عرفان مخلصانه و جهاد مصلحانه در سلوك حسينى (1)‌

عرفان مخلصانه امام حسين‌عليه السلام داراى دو بعد علمى و عملى است. بعد علمى بر پايه معرفت شهودى استوار است و در بعد عملى به جهاد مصلحانه مى‌انجامد.در سلوك حسينى تا رسيدن به عرفان علمى، به ترتيب سه روش معرفتى حسى – عقلى، عقلى محض و شهودى (حضورى) در كار مى‌آيد؛ و در جنبه عملى، پس از جهاد مصلحانه درونى و رسيدن به مقام مخلصين، نوبت به جهاد مصلحانه بيرونى و تهذيب جامعه و تاريخ مى‌رسد.
عرفان مخلصانه كه از خودشناسى و خودسازى آغاز مى‌شود، با برخوردارى از شاخصه‌هاى چندى به جهاد و جامعه‌سازى مى‌پردازد. اين شاخصه‌ها كه رابطه‌اى ديناميك با هم دارند و بر تعميق و تقويت يكديگر اثر مى‌گذارند، عبارتند از: زهد، شوق ديدار حق، خشيت، طاعت و عزت. اين روابط در تحليل روان‌شناختى آن‌ها آشكار مى‌شود.

عرفان مخلصانه و جهاد مصلحانه در سلوك حسينى‌ (2)

معرفت شهودى مراحل و منازلى دارد؛ مراتب آغازين، تاب و توشه جهاد مصلحانه در درون را فراهم مى‌آورد و نهايت آنكه «اشراف نورانى من انسانى بر جهان هستى است»، در جهاد مصلحانه بيرونى كارامد است، در منازل نهايى عارف به مقام مخلَص رسيده و در مقام عمل غرض غير الهى براى او نمى‌ماند؛ زيرا در آينه آگاهى و در قلب عرشى مخلَصين اثرى از غير نيست تا غرض اعمال قرار گيرد؛ هرچه مى‌بينند نور خداست و هرچه مى‌خواهند روى اوست.

از عرفان عرفات تا عرفان حماسى

انسان كامل، مظهر اسماء و صفات حق تعالى است و در عين حال كه داراى روح انعطاف پذير و لطيف است، روح حماسه، دفاع و مقاومت در برابر طغيان طغيانگران در او موج مى زند. در يك ظرف و در يك عصر و در يك حال، هم چهره حماسه دارد و هم روح عرفان. از اين روست كه اين دو روح هماهنگ در واقعه عاشورا كاملا متجلّى گرديده اند. آميختن حماسه به عرفان ضرورتى است كه بدون آن، ماهيّت قيام عاشورا و چهره پرفروغ حضرت سيدالشهدا(عليه السلام)دچار تحريف مى گردد.
اساساً حماسه آن حضرت را بايد در عرفان او جست‌وجو نمود. واقعه كربلا گرچه صورت آن حماسى است، اما روح آن عرفانى است كه رهبر آن قيام خونين، پلى استوار ميان آن دو بنا نهاده است. و اين، تنها شأن و مقام آن خلق برترى است كه براساس حكم جبلّى، منوّر به نور حق گشته و پرتوهاى الهى بر او تابان گرديده و باب هايى از عالم غيب به رويش گشوده گرديده و مفاتيح حقيقت در دست اوست. و اين گونه است شأن انسان والا، يعنى مقام انسان كامل كمّل كه به درجه شامخ ولايت تكوينى مى رسد و خليفة اللّه مى گردد. و چه زيباست اين همه درخشش عرشى در سايبانى فرشى!

ثواب عزاداری

وجود روایاتی که ثواب عزاداری برای امام حسین (علیه السّلام) را بی حدّ و مرز ذکر می‌کند تا چه اندازه صحیح است؟

عاشورا، بسترهای الهی

از آن جايي كه امام حسين (ع) و اهل بيت عصمت و طهارت(ع) تجسم عيني قرآن و تمثل آيات وحياني هستند يافتن مصاديق ايات در عاشورا دور از انتظار نيست.

با امام حسين علیه السلام در سايه قرآن

يامبر اكرم(ص) فرمود: «من دو چيز گرانمايه در ميان شما به يادگار مي‏نهم: كتاب خدا و خاندانم. اين دو هرگز از يكديگر جدا نمي‏شوند تا آنكه در قيامت كنار حوض كوثر بر من وارد آيند.»1
اين حديث به حديث ثقلين معروف شد و تمام فرقه‏هاي مسلمين آن را در كتب معتبر خويش نقل كردند؛ اما به فرموده خميني كبير «خودخواهان و طاغوتيان قرآن كريم را وسيله‏اي ساختند براي تداوم بخشيدن به حكومتهاي غاصب و ضد قرآني خويش و مفسران حقيقي قرآن و آشنايان به حقايق آن را، كه سراسر قرآن را از پيامبر اكرم(ص) دريافت كرده بودند، با بهانه‏هاي گونه‏گون عقب زدند و با توطئه كثيف خود، در حقيقت قرآن را از صحنه خارج كردند.»2
ممكن است بپرسيد: آيا فهم قرآن تنها در توان معصومان (عليهم السلام) است و ديگر مردم حق ندارند، بدون مراجعه به روايات اهل بيت، از قرآن بهره گيرند؟
در پاسخ بايد گفت: ما مانند اخباري‏ها نيستيم كه فهم قرآن را يكسره مخصوص اهل بيت (عليهم السلام) بدانيم؛ بخشي از آيات محكمات و بينات ناميده مي‏شود و هر كس، به شرطي كه با زبان عربي و شأن نزولها و يك سلسله مباحث لازم ديگر به طور صحيح آشنايي كافي داشته باشد مي‏تواند از آن بهره گيرد؛ اما مي‏دانيم كه آيات قرآن دو دسته‏اند: محكمات و متشابهات3. براي فهم آيات متشابه جز تمسك به راسخان در علم اهل بيت (عليهم السلام) راهي نيست.
طبق تصريح شيعه و سني، قرآن كريم در موارد متعددي به مقام و موقعيت اهل بيت (عليهم السلام) و عصمت و طهارت و ولايت آنها اشاره كرده است. در اين فرصت، آن دسته از روايات سالار شهيدان حضرت ابي عبداللّه‏ الحسين(ع) در باره برخي از آيات قرآن كريم، كه در خصوص اهل بيت عصمت (عليهم السلام) وارد شده، مورد توجه قرار مي‏دهيم و جانهاي خود را با كلمات نوراني آن فاتح اقليم وجود جلايي ديگر مي‏بخشيم.
چه گويم در مقام آن دلارام زبان من زبون و خامه‏ام خام
بايد توجه داشت كه در برخي از روايات، آن حضرت تنها راوي حديث است كه از پيامبر اكرم(ص) يا اميرمؤمنان(ع) نقل مي‏كند؛ ولي ما تنها به رواياتي اشاره مي‏كنيم كه در آن امام(ع) خود سخني فرموده يا پرده از حقيقتي برداشته است. البته اين سخن با نقل مواردي كه آن حضرت از رسول اكرم يا اميرمؤمنان مطلبي پرسيده و سپس پرسش و پاسخ را باز گفته است، منافات ندارد؛ زيرا به هر حال خود حضرت در متن جريان حضور داشته است.
به هر ترتيب امام حسين(ع) در اين دسته از روايات به تبيين بطني از بطون قرآن پرداخته، از تأويل، تفسير يا شأن نزول آيات پرده برمي‏دارد و گاه براي بيان حقيقتي به آيه استدلال مي‏كند.

درآمدی بر سيره قرآنی امام حسين علیه السلام

اهل‏بيت و بويژه امام حسين(ع) فرزندان پيامبر و شاگرد مكتب قرآن‌اند پس چگونه گفتار و مواعظ‌شان متكى به قرآن نباشد حركت و قيام حسينى از همان آغاز بر مبناى قرآن همراه بود. نه تنها ريشه‏هاى اين حماسه را مى‏توان با قرآن بدست آورد بلكه امام(ع) خود با استناد به آيات قرآن حركت خود را الهام گرفته از آن مى‏دانست كه نمونه‏هايى از آن را ذكر مى‏كنيم.
شاره:
امام حسين(ع) گوهر تابناك و چراغ درخشانى است كه هماره بر تارك تاريخ درخشيده و خواهد درخشيد. طالبان هدايت و انسان‏هاى خسته از ظلم و تبعيض و ذلت و ستيزه، نامردمى و ناجوانمردى را به حق رهنمون ساخته و بيدار نموده است. عنصر جاودانه‏اى كه به يقين رمز ماندگاريش را در الهى بودنش بايد جُست. سيره‏ى ارجمندش را در قرآن بايد نگريست تا به حقيقتش يا شمه‏اى از حقيقتش دست يافت. امام حسين(ع) نه تنها شاگرد مكتب قرآن كه عِدْل و شريك قرآن است از اين‏روست كه در فرازى از زيارت‌نامه‏ى شريفش مى‏خوانيم: «السَّلامُ عَلَيكَ يا شريكَ القُران؛(1) سلام بر تو اى شريك قرآن» و در حديث «ثقلين» نيز همدوشى امام به عنوان قرآن ناطق و قرآن به عنوان امام صامت گرديده است.
رسولُ اللَّه(ص) فرمودند: «انى تاركٌ فيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كتابَ اللَّه و عترَتى اهلَ بَيْتى فَأِنَّهُمَا لَنْ يَفتَرِقا حتَّى‏ يَردِا عَلَىّ الحوض»(2) حال كه ائمه(ع) بطور عام و امام حسين(ع) به طور خاص چنين نسبت و خويشاوندى محكمى با قرآن دارند بايد تفسير قرآن را در آنان جُست كه در «وجود آنها كرامت‏ها و فضيلت‏هاى قرآن و گنج‏هاى الهى نهفته است.» «فيِهْم كوائِمُ القرآن و هُمْ كُنوُز الرَّحمان»(3) در اين نوشتار بر آنيم كه فرازهايى از آيات نورانى قرآن را در سيره‏ى علمى و عملى آن امام همام جستجو كنيم و آيات اين كتاب صامت را با نور وجود اين پرتو درخشنده به نطق آوريم.
اگر چه ما را هرگز ياراى آن نيست كه عمق شخصيت آن درياى علم و معرفت و اخلاق و معنويت را بپيمايد ولى از باب عرض ارادات به پيشگاه آن شفيع روز محشر چند جمله‏اى را به تحرير در مى‏آوريم.

زمان عزاداری

چرا در مواردی مثل شهادت امام حسین (علیه السّلام)، ما قبل از عزا، عزاداری را شروع می‌‌کنیم؟

بزرگداشت عاشورا

چرا برای بزرگداشت عاشورا به روش بحث و گفت‌وگو اکتفا نمی‌شود؟ آیا زنده نگه داشتن یاد عاشورا فقط منحصر به این است که انسان سینه‌زنی و گریه کند، شهر را سیاه‌پوش کند، مردم تا نیمه‌های شب به عزاداری بپردازند و حتّی گاهی روزها کار و زندگی خود را تعطیل کنند؛ مخصوصاً با توجّه به این‌که این امور ضررهای اقتصادی به دنبال دارد. آیا ممکن نیست این خاطره‌ها به گونه‌ای تجدید شود که ضررهای اقتصادی و اجتماعی کم‌تری داشته باشد، مثلاً جلسات بحث، میزگرد یا سمینارهایی ترتیب داده شود، و با تماشای بحث و گفت و گو خاطره این حادثه برای مردم تجدید شود؟!