مقایسه ساختار و برنامه های مراکز آموزشی جهان اسلام (تا پایان قرن هفتم هجری) و اروپای قرون وسطا

جدای از موارد قطعی تأثیرگذاری فرهنگ و تمدن اسلامی بر غرب، مشابهت ها و تفاوت هایی میان برخی ابعاد فرهنگی و تمدنی این دو تمدن وجود دارد. در تحقیق‌های جدید و کتاب‌های تاریخ علم و تمدن به نکته‌های فراوانی در این زمینه اشاره شده است ولی مسئله اصلی این نوشتار تبیین وجوه اشتراک و افتراق جهان اسلام و اروپا در نظام و برنامه های آموزشی، شیوه های تدوین، ضوابط حاکم بر امر آموزش و مواد درسی است. به نظر ‌می‌رسد با توجه به وجوه اشتراک جهان اسلام و اروپا در این موارد و به دلیل تقدم زمانی تحولات جهان اسلام و راههای مختلف تعامل علمی و فرهنگی مسلمانان و اروپائیان، نظام و مراکز آموزشی مسلمانان تأثیر مثبت و عمیقی بر رشد آموزش در اروپا داشته است.

مدارس امپراتوری عثمانی

در دورة عثمانی، نظام آموزشی مبتنی بر مدرسه، با اهتمام سلاطین این سلسله به پیشرفت و شکوفایی فراوانی دست یافت. در این دوره، تأسیس مدرسه جزء مکمل سیاست فتح، به هنگام تسخیر شهرهای جدید بود. مدارس عثمانی با تأسیس مدارس ثمانیه و مدارس سلیمانیه به وسیلة محمد فاتح (855/ 1451 ـ 886/ 1481) و سلیمان قانونی (926/ 1520 ـ 974/ 1566) به اوج پیشرفت و شکوفایی خود رسیدند. امِا از آغاز قرن هفدهم میلادی به علّت ضعف دولت مرکزی و اوضاع آشفته اقتصادی و اجتماعی روی به تنزّل نهادند.
نوشتار حاضر با نگرشی محققانه، به بررسی سابقة تاریخی، ساختار برنامه‌ها ومواد درسی وشیوه‌های تعلیم و تدریس در مدارس عثمانی و نیز سیاست‌ها و اهداف آموزشی و دلایل شکوفایی و انحطاط آنها پرداخته است. نویسنده به هنگام بحث از زمینه‌های تأسیس این مدارس به نکات ارزشمندی در سهم نهادهای آموزشی ایران و دانشمندان ایرانی در شکل‌گیری و شکوفایی این مدارس، در مقایسه با دیگر ملل مسلمان اشاره کرده است.

حوزۀ علمیه- برنامه و نظام آموزشی

فضاهای آموزشی: الف ـ مدارس علمیه بی تردید مهم ترین مکان تعلیم در نظام آموزشی حوزه، مدرسه است؛ همان گونه که از واژۀ مدرسه به عنوان اسم مکان از مادۀ دَرَس نیز برمی آید. به طور سنتی، این اماکن تنها با لفظ مدرسه خوانده می شدند، ولی در سدۀ اخیر با ایجاد نظام آموزشی نوین […]