برخورد پیامبر با یهودیان وادی القری

زمـانـی که نور اسلام بر جامعه عربستان پرتو افکند، یهودیان مدینه تاب نیاورده و بر آن شدند تا این چراغ هدایتگر بشری را خاموش سازند. آنان در این راه از هیچ دسیسه افکنی و فتنه انگیزی کوتاهی نـنـمـوده، بـا انـواع روشـهـا از جمله: لجاجت و عناد با پیامبر، شبهه افکنی، ایجاد تـفـرقـه، اختلاف و تحقیر و تمسخر رسول الله صلّی الله علیه و آله و پیروانش، تحریک مشرکان جهت حمله به مدینه؛ بـه مـقـابـله بـا دیـن اسـلام روی آوردند. راهکار اصلی پیامبر صلّی الله علیه و آله در مقابل یهودیان بر پایه مدارا و نرمش استوار بود، اما یهود عهدشکن نقض پیمان نموده و تمام اصول معاهده را زیر پای می نهادند.

در این نوشتار به چگونگی فتح وادی القری و برخورد پیامبر صلّی الله علیه و آله با ایشان می پردازیم.

انتخاب بلال برای اذان

مردمان عرب جاهلی از دادن هرگونه نقشی به بردگان گریزان بودند و همواره آنان را تحقیر می‌کردند و نه تنها در برخورد با موالی بدرفتاری بلکه آنان را از ساده‌ترین حقوق انسانی محروم می‌کردند. در تعالیم اسلام و آموزه‌های دین مبین، بنده و ارباب با هم برابرند. به همین خاطر پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله با دادن سمت اذان گویی به بلال بن ریاح که یک غلام سیاه پوست بود، عملاً درس یکسان بودن برده و آزاد، سیاه پوست و غیر آن به همه دادند و برده‌ها و سیاهان شخصیت و عزّت و کرامت احساس کردند.

آغاز مأموریت جناب مسلم و ماجراهای پس از آن(بخش اول)

جناب مسلم درروز پنجم شوال وارد شهر کوفه شد شهری حادثه خیز با گرایش و افکار مختلف و به خانه مختارثقفی رفت . با جمع شدن شیعیان کوفه حضرت مسلم نامه امام را برای آنان خواند ودر نخستین وهله پس از ورود به کوفه ،به گرفتن بیعت از مردم پرداخت و 27 روز قبل از شهادتش در نامه ای به امام حسین (ع) در مکه خبر از بیعت مردم داد. خیلی زود خبرآمدن جناب مسلم به کوفه  توسط جاسوسان یزید منتشر شد ،اولین اقدام یزید در واکنش به این جریان ،نصب عبید الله بن زیاد به امارت کوفه و بصره بود ،ابن زیاد با ایجاد جو رعب و وحشت ، تهدید روسا و بزرگا ن و سر شناسان شهربه تضعیف فعالیت های حضرت مسلم و از جنب و جوش افتادن نهضتی که با استقبال پرشورمردم در حال گسترش بود،پرداخت. او برای خنثی کردن فعالیت های حضرت مسلم و شکست دادنش دو نقشه کلی داشت : نخست تهدید سران شهر و چهره های با نفوذ،دوم تعقیب و جست وجوی حضرت مسلم و طرفدارانش که در هر دو مورد موفقیت های زیادی هم به دست آورد .،درمدت زمانی که حضرت مسلم درمنزل یکی از بزرگان کوفه اقامت داشت ،طرح پیشنهاد ترور ابن زیاد را به دلیل رعایت مسائل اخلاقی که از ویژگی های برجسته اهل بیت (ع) و پیروان آنان بودنپذیرفت و مجبور شد محل اقامت خود را به دلایل امنیتی تغییر دهد .

فعالیت‌های امام حسین علیه السلام در ایام اقامت در مکه

امام حسین (ع) به مدت چهار ماه و پنج روز در مکه اقامت داشت انتخاب این شهر انتخاب سنجیده ای بود زیرا مکه حرم امن بود و احتمال تعرض دشمن بسیار ضعیف ، از طرفی موسم حج بود و محل اجتماع مسلمانان از سراسر قلمرو اسلامی و مناسب ترین مکان برای رساندن پیام به افکار عمومی ،اما والی مکه در نامه ای به یزید از استقرار امام و اهل بیتش  در مکه و استقبال و رفت و آمدهای مردم خبر داد یزید هم درنامه ای به بنی هاشم ازآنان خواست تا حسین (ع) را از کوشش برای تفرقه بازدارند مردم هم نامه یزید را به حسین (ع) نشان دادندوحضرت آیه ای را که گویای جدایی اسلام از کفر و تبرای متقابل پیامبر باکفار و منکران خدا است در پاسخ نامه نوشت . از اقدامات مهم حضرت در مدت اقامت در مکه نامه نگاری به مردم کوفه و بصره و نیز فرستادن سفیرانی به آنجا بود .آنان نیز در نامه های خود حمایتشان رااعلام کردند .از بصره هم فردی با دو پسرش به سپاه سید الشهدا ملحق شدنداما  بعضی قبایل پیش از حرکت خود به منظور یاری امام حسین (ع) از خبر کشته شدن آن حضرت آگاه شده وبا ندامت و حسرت فراوان  به قبایل خود بازگشتند .

بررسی مسئله‌ی علم امام حسین علیه السلام به شهادت، و تلاش برای تشکیل حکومت

همه اندیشمندان شیعه معتقدند که امامان همانند پیامبر با اذن خداوند دانشی وسیع و فراتر از علم افراد عادی دارند و از اموری آگاهند که افراد عادی از آنها خبر ندارند سخن اینجاست که اگر امام (ع)به فرجام کار و سرنوشت خویش آگاهی کامل داشت چرا  دانسته خود را به کشتن داد و به دست خویش زمینه را برای وقوع یکی از زشت ترین جنایت ها در طول تاریخ بشریت فراهم آور د ؟ در پاسخ باید گفت که امام معصوم دو گونه علم و آگاهی دارد علم ظاهری و علم باطنی که در مقام علم ظاهری مکلف به رعایت ظاهر است و وظایف اجتماعی خویش را بر اساس این تکلیف انجام می دهد اما در مقام آگاهی باطنی علم به لوح محفوظ است که تخلف ناپذیر می باشد و امام اختیاری ندارد تا خلاف آن علم عمل کند ،پس تناقصی به وجود نمی آید زیرا در این جا دو تکلیف با دو جهت مطرح است تکلیف به شهادت از جهت باطن و تکلیف به تلاش برای تشکیل حکومت اسلامی از جهت ظاهریعنی حرکت امام (ع) از مدینه به سوی کوفه بر اسا س تکلیف ظاهری آن حضرت بوده اگر چه تکلیف باطنی آن بزرگوار شهادت در راه خدا بوده است از طرفی اعطای چنین علمی از جانب خدا به ولیِّ امرش نشان قرب و منزلت والا و شایستگی آن حضرت از آگاه شدن به اسرار و امور نهانی الهی است ولی از طرفی هم  مسئولیت و تکلیف امام دشوارتر شده زیرا با وجود این آگاهی باید در مقام عمل از این آزمون بزرگ سرافرازبیرون آید و نهایت عبودیت و سرسپردگی را به معبود خویش نشان دهد و صد البته که اجر تحمل و موفقیت در چنین آزمون دشواری ،ماناوجاویدان ماندن این نهضت در طول تاریخ بشریت است.

مهم ترین و مشهورترین دیدگاه ها در باره فلسفه قیام کربلا(بخش اول)

تحلیلگر تاریخ عاشورا  در مورد انگیزه قیام کربلا اگر بخواهد به تحلیلی نسبتا جامع و صحیحی دست یابد و منصفانه داوری کرده و از آسیب های فکری به نتایج درستی برسد لازم است اولاً شناخت لازم در باره آن حضرت پیداکرده و سنخیّتی بین خود و رهبر نهضت ایجاد کند تاروح و رفتار امام حسین (ع) را با جان و دل لمس کند وثانیادر بررسی ابعاد و زوایای قیام کربلا ،شخصیت امام حسین (ع) را به مثابه امام معصوم و کسی که اطاعتش واجب است دانسته و به آن عنایت داشته باشد .

مشهورترین دیدگاه ها ی اندیشمندان مسلمان پیرامون فلسفه قیام امام حسین (ع) عبارتند از:1-دیدگاه و برداشت دنیاگرانه :یعنی قیام برای طلب قدرت و بدست آوردن حکومت و ریاست دنیوی که از سه جهت قابل خدشه است ،اولا وجود عصمت درحضرت مانع از هرنوع پلیدی (پلیدی دنیا پرستی و ریاست طلبی ) است ،ثانیا حضرت باید برای مغلوب کردن دشمن از هر وسیله و هر گونه دروغ و حیله و تزویر استفاده می کرد و هرگز از پیروزی ظاهری دشمن سخن نمی گفت تا لشگر را از اطراف خود پراکنده نسازد حال آنکه حضرت از آغاز تا پایان قیام سخن از شهادت می زند و پایان کار خود را شهادت و اسارت اهل بیت اعلام می دارد ،ثالثا با توجه به بصیرت نافذ امام(ع)  از تحریف حوادث کربلا و اهداف آن ، ایشان همواره انگیزه قیام خویش را طلب اصلاح در امت جدشان و امر به معروف و نهی  از منکر اعلام می کردند .2- نگرش عارفانه وصوفیانه :که عاشورا را میدانی برای سلوک سالکان و امام حسین (ع) را قطب عارفان و مرشد سالکان و اصحاب او را مریدان و رهپویان وصال دانسته است. اشکال این نظریه دریک سو نگربودن آن است یعنی تولّی ،اما از تبرّی و محکوم کردن یزیدیان خبری نیست و قابل نقد و خدشه است . 3-بینش مسیحیانه یا کلیسایی : همان آموزه نجات ،یعنی امام حسین (ع) قیام کرد تا خود را فدای امت جدّش کند و دوستان اهل بیت (ع)را که مرتکب گناهانی شده اند در قیامت شفاعت نماید . اشکال این نظریه ناشی از ارائه تصویر وارونه ازمسئله شفاعت است حال آنکه برخورداری از شفاعت ائمه و انبیا و اولیا شروطی دارد لذا چنین باوری منجر به مسخ کلی اهداف این نهضت می شود یعنی ترویج  نوعی اباحه گری که با اقامه ماتم بر سید الشّهدا (ع) راه برای ارتکاب هر گناه و خلافی باز است حال آنکه هدف ،نگاه داشتن اساس اسلام است تا مردم با تاسّی به آن امام بیشتر پایبند به برپایی فرائص و حدود الهی باشند.

نقش حکومت‌ بنی امیه در ریشه یابی سیاسی قیام امام حسین علیه السلام

در این مورد باید دو نکته را متذکر شد :نخست سابقه دشمنی بنی امیه با اسلام است که همواره بر مبنای عصبیت قبیلگی و از سر حسادت ،مواضع سختی را بر ضد پیامبر (ص) اتخاذ می کردند و برای مهار دعوت اسلامی از هر راهکاری که می توانستند بهره می جستند . نکته دوم نکوهش بنی امیه در روایات است که رسول خدا (ص) از آینده بنی امیه بر امت اسلامی به شدت نگران بود و بارها در این خصوص به مردم هشدار داده و امویان را فاجرترین طایفه قریش و شرورترین و دشمن ترین قبایل عرب نسبت به بنی هاشم معرفی کرد ه بود .حکومت بنی امیه با بر مسند خلافت نشستن معاویه و ترفندهای سیاسی و فرصت طلبی های دور از اخلاق وی که از مخوف ترین فتنه ها بودباعث گردید تا دوباره دوره حکومت تعصب جاهلی و توحش به جای حکومت اسلام آغاز شود.

حرکت حکومت محلى اموى در مكه برای جلوگیری از شکل گیری قیام حسینی  

در مكه، والى شهر با همه توان حركاتِ كوچك و بزرگ امام عليه السلام را زير نظر گرفت و از آن حضرت خواست كه در مكه بماند؛ و تعهد كرد كه به آن حضرت امان بدهد و مال ببخشد. پس از پافشارى امام براى بيرون رفتن، مى بينيم كه اين والى نيروهاى نظامى اش را […]

نخستين شهيد قيام حسينى  که بود!!؟؟

مشهور اين است كه در انقلاب حسينى، لقب نخستين شهيد بر حضرت مسلم بن عقيل عليه السلام اطلاق مى گردد. چنانچه مقصود نخستين شهيد بنى هاشم در اين انقلاب مقدس باشد اين سخن درست است. ولى اگر نخستين شهيد از عموم شهيدان مد نظر باشد، بايد گفت كه نخستين شهيد فرستاده امام حسين عليه السلام […]

چگونگی ورود سید الشهدا به مکه و انتخاب محل اسکان

امام حسين عليه السلام همراه كاروان حسينى از مدينه منوره حركت كرد تا به مكه مكرمه رسيد. همين كه چشمش از دور به كوه  هاى شهر افتاد، آغاز به تلاوت آيه شريفه   «وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْيَنَ قالَ عَسى   رَبِّي أَنْ يَهْدِيَنِي سَواءَ السَّبِيلِ»[1] فرمود؛ و اين همان سخنى بود كه موسى بن عمران هنگام […]

هدف تبلیغی امام حسین علیه السلام در پافشارى بر حركت در را ه اصلی

امام حسین علیه السلام به چه علت اسرار بر حرکت در را ه اصلی را داشتند؟؟!! آیا این عکس العمل استراتژی تبلیغی حرکت کاروان حسینی می باشد؟؟!! روايت تاريخى در توصيف راهى كه كاروان حسينى به كاروان سالارى امام حسين عليه السلام هنگام رفتن از مدينه به مكّه پيمود، چنين مى گويد: آن گاه حسين […]

ابوبکر، امام جماعت

در برخی از منابع اهل سنّت آمده است که پیامبراکرم(ص) در طول حرکت به سمت تبوک برای جنگ با رومیان به ابوبکر فرمان داد که نماز را برای عده ای از اصحاب اقامه کند که این یک فضیلت برای ابوبکر به حساب می آمد. در این نوشتار به شرح و نقد این نقل می پردازیم.

مراسم بزرگداشت شهدای فاجعه منا

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ» «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم‏ * رَبِّ اشْرَحْ لي‏ صَدْري * وَ يَسِّرْ لي‏ أَمْريَ * وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني‏ * يَفْقَهُوا قَوْلي‏».[1] «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ وَ الصّلَاةُ عَلَی خَاتَمِ الأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلینَ طَبِیبِ نُفوسِنَا شَفیعِ ذَُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّةِ بَقِیَّةِ اللهِ فِی العَالَمین […]

چرا معاویه لبیک گفتن در مکه را حرام کرد؟

سعید ابن جبیر از علمای برجسته و از روات صحیح بخاری و مسلم است که توسط بنی امیه به شهادت رسید. جرأت نقل واقعه ی پیش رو را کسی جز سعید ابن جبیر نداشت. می گوید: کُنتُ مَع إبن عَباس بِعَرَفات فَقال: مَا لِی لا أسْمَعُ النّاسَ یُلَبُّونَ. چرا نمی شونوم مردم در عرفات لبیک […]