مقدمه ای بر بنياد گرايي و سلفيه

بنيادگرايي به عنوان اصطلاحي غربي از سوي پژوهشگران به وام گرفته شد تا بر طيفي وسيع از جريان‌هاي احياگر، سلفگرا و اسلام‌گرا اطلاق شود كه در عين تنوع و تفاوت‌هايي، با نوعي عطف نظر به قرآن و بنيادهاي عملي و عقيدتي صدر اسلام، و با تهذيب آن از زنگارها، با مقاصد سياسي به تجديد حيات اسلام روي آورده‌اند. در این مقاله توضیحاتی راجع به بنیادگرایی و سلفیه و همچنین سیر تاریخی آن در تاریخ معاصر بیان می گردد.

مفهوم شناسی سلف، سلفی گری و سلفی

«سلف» در لغت به معنی «پیشین» است با توجه به این تعریف، سلف معنایی نسبی دارد؛ به این صورت که هر زمانی، سلف زمان آینده ی خود است و در مقابل آن، «خَلَف» قرار دارد؛ مفهوم سلف، در اصطلاح اهل سنت و شیعه متفاوت است. این نوشتار به بررسی موضوع سلف و سلفی گری پرداخته است.

معرفی کتاب الظاهرة السلفية: التعددية التنظيمية والسياسات

الظاهرة السلفية: التعددية التنظيمية والسياسات یکی از جدیدترین کتابها در شناخت سلفیه تقلیدی در کشورهای اسلامی است. این کتاب توسط چهارده نفر از پژوهشگران تهیه شده و نقطه شروع و گسترش سلفیه وهابیه را مورد بررسی قرار می دهد. کتاب در سال 2014م توسط شبکه الجزیره منتشر شده است.

مبانی فکری سلفیه

سلفیه عنوان جریانی از اصحاب حدیث اهل سنت با گرایش های گوناگون است که عقل را در فهم الهیات شایسته ندانسته، بر نقل تاکید فراوان دارد.این جریان فکری معتقد است که فهم سلف سه قرن اول هجری از همه فهم ها – متکلمان ، فلاسفه، عرفا و دیگر مذاهب – بهترو خالص تر و به حق و حقیقت نزدیک تر است و دیگر فهم ها – بالاخص عقل گرایان و شهودیان – از خلوص خالی است.سلفیه اصطلاحی است که اگر چه در یکصد سال اخیر رواج یافته و بیشتر به کار می رود، اما ریشه در تفکر حدیث گرایان ظاهر گرا دارد و آرای جدید ابن تیمیه، ابن قیم ، ابن الوزیر را به عنوان تفکر سلف مطرح می سازد. مبانی فکری را می توان در چهار بخش هستی شناسی، معرفت شناسی، معنا شناسی و روش شناسی تقسیم کرد، ولی باید متذکر شد که در تفکر سلفیان این چهار بخش آنچنان به هم تنیده که تفکیک آنها کمی مشکل و گاه با تداخل همراه است. در هستی شناسی، سلفیان تقسیم هستی به محسوس و غیر را نمی پذیرند و معتقدند تمام هستی محسوس است، اما تقسیم هستی به غیب و شهود به علت وجود این الفاظ در قرآن را می پذیرند. در مبانی معرفت شناسی، از منابع شناخت ، فقط نقل را قبول دارند و برای عقل در موضوعات ماورای طبیعت نقشی قائل نیستند. روش سلفیه توجه تام به فهم سلف و ظاهر گرایی است و در معنا شناسی تاویل و مجاز را در متون مقدس منکرند. پذیرش این مبانی فکری ، موجب پذیرش خدایی انسانوار و فهمی تشبیهی – تجسیمی در باب ذات و اسماء و صفات خداوند شده و پیروان این اندیشه را چنان جزم گرا کرده که تنها خود را حق دانسته و دیگران را باطل محض؛ اما دلایل آنان درباب خلوص فهم آنها ،به شدت مورد نقد دیگر جریان های فکری اسلامی قرار گرفته است. این پایان نامه به تبیین و نقد این مبانی می پردازد.

مبانی عام سلفی گری

نویسنده در این جا به چهار حوزه ی معرفتی سلفی گری، یعنی «روش شناسی»، «معرفت شناسی»، «معناشناسی»، «هستی شناسی»، سلفی گری، و به بررسی و اجمال ارزیابی آن پرداخته و همه ی این حوزه ها، در حقیقت با یکدیگر ارتباط دارند و می توان بر پایه ی نگرش یک مکتب در چهارچوب این حوزه ها، مهندسی نظام فکری آن مکتب را مشخص کرد.

کنش های وهابی واکنش های سلفی

درمقاله حاضر نگاهی به جریان انحرافی وهابیت در ابتدای تشکیل آن می شود. در ادامه به گسترش این فرقه و نفوذ آن در کشورهای همجوار و خصوصا عراق اشاره می گردد و بیان می شود که سردمدار این فرقه در عراق شخصی به نام محمود شکری الآلوسی بود که در بغداد همان افکار سلفی وهابیت را البته با تغییراتی مطرح می ساخت. در پایان هم مروری بر دیدگاههای آلوسی وضدیت او با تصوف و تفاوتهای او با وهابیت بحث می شود.

شناخت سلفیه

شناخت صحیح فرقه های اسلامی از یکدیگر موجب نزدیکی و انسجام گروه های مختلف فکری مسلمانان در جامعه اسلامی است. نگارنده در این نوشتار در صدد شناساندن یکی از گروه های فکری به نام سلفیه است. گرچه سلفیه با این عنوان، پدیده ای نوظهور است اما ریشه های فکری آن، به اهل حدیث و ابن تیمیه و پیروان او برمی گردد. یکی از مسائل مورد اختلاف میان متفکران، تعریف «سلفیه» و مصادیق «سلف صالح» به ویژه «سلف صحابه» پیامبرخدا(صلّی الله علیه وآله وسلّم) است که در این مقاله دیدگاه های موافقان و مخالفان گزارش و سپس داوری شده است. در ادامه، ریشه های پیدایش و تحوّلات تاریخی آن، از آغاز تا محمد بن عبدالوهّاب بررسی می شود.