هم صبحت نانجيب بودن سخت است

هم صبحت نانجيب بودن سخت است در شهر پر از فريب بودن سخت است آن روز به گوش کوفه مي گفت حسن در خانه خود غريب بودن سخت است   شاعر: مژگان محمدی تل سرخی

در خانه غريب آشنا بود حسن

در خانه غريب آشنا بود حسن لب تشنه ي يک جرعه وفا بود حسن آن شب که تمام زهر را مي نوشيد هفتاد و دو بار کربلا بود حسن   شاعر: مژگان محمدی تل سرخی