حدیث و روایت ملاصدرا در تفسیر قرآن

با توجه به اینکه برجستگی ملاصدرا بیشتر در فیلسوف بودن ایشان بود، آیا حدیث و روایت در تفسیر قرآن وی جایگاهی داشت؟
فلسفه نبوّت و جايگاه آن در باور ملّاصدرا

تأمّل در مباحث كتابالحجّة اثر گرانسنگ و عظيم شرح الاصول الكافى ما را به اين نكته رهنمون مىسازد كه صدرالمتألّهين در اين كتاب همواره بر آن بوده است كه نبوّت و ماهيّت آن را بهمنزله مقامى جعلى و انتسابى از جانب خداوند با حقايق صادر شده از بيانات ائمّه معصومين :، تفسير و تطبيق نمايد. با وجود صبغه كلامى و عقلى مفهوم نبوّت، ملّاصدرا هرگز اين منصب را با قرائت بشرى و غيرالهى بررسى نكرده است و بهعكس، با در نظر گرفتن اصالت آموزههاى روايى و با كنار هم نهادن قرائن نقلى در تبيين روايات كتابالحجّة الكافى، بر فرابشرى و الهى بودن اين مقام اصرار مىورزد. او هنگام شناسايى نبى، تعريف نبوّت، تفاوت نبى و رسول، ضرورت
ارسال پيامبر، خصلتهاى پيامبران و مراتب آنان و مباحثى از اين دست، با رويكردى برهانى و عرفانى، از تطبيق و سازگارى ميان اين رويكرد با معيار قرار دادن حديث چشمپوشى ننموده و با حسّاسيّت تمام، در هماهنگى و همسانسازى عقل و حكمت با روايات مرتبط با مقام نبوّت در كتاب الحجّة كوشيده است.
دين و عرفان

بنده دانشجوى سال چهارم رشته الهيات هستم؛ سال گذشته با يكى از دانشجويان رشته مهندسى هم اتاق شدم. وى به بنده گفت: تغيير رشته بدهم و عرفان را كفر مى دانست! همچنين معتقد بود: فلسفه و عرفان كفر هستند و بسيارى از فيلسوفان و عارفان – همچون ابن سينا، ملاصدرا، علامه طباطبايى و نيز ابن عربى، حافظ، مولوى و… – را تكفير مى كرد. و در اين زمينه احاديثى از اهل بيت نقل مى نمود! همچنين معتقد بود فلسفه و عرفان را خلفاى عباسى وارد دين كردند تا مردم به جاى پرداختن به علوم اهل بيت:به اين علوم ضالّه روى آورند. نظر شما در اين رابطه چيست؟