نقد و بررسى آرا دكتر محمّد نور ولى پيرامون حدیث غدیر خم

اين پاياننامه در پى آن است كه به بيان آراء و نظرات دكتر عبدالعزيز محمّد نور ولى در كتاب «أثر التشيع على الروايات في القرن الاول الهجريّ» آنها را مورد نقد و بررسى منطقى قرار دهد. براى رسيدن به اين هدف، مبحث دوم از فصل اوّل كتاب مذكور ـ كه پيرامون حادثه غدير خم نگاشته شده است ـ انتخاب و بر اساس مراحل و ترتيب اين مبحث، ترتيب پايان نامه مشخّص و معلوم گرديد. لذا در فصل سوم مجزّا با عناوين كلّيّات، گزارش حديث غدير از منظر دكتر محمّد نور ولى، و نقد و بررسى ديدگاههاى دكتر محمّد نور ولى در حديث غدير، به بحث و نگارش پرداخته شده است.

بايسته هاى پژوهشى در موضوع امامت

امامت مقامى است بس عظيم كه خداوند پس از آزمونهاى دشوار، به بنده مقرّب خود حضرت ابراهيم عطا كرده است. امامت از اصول دين و بر پايه توحيد و نبوّت است و تبلور دين خدا در مقام تفصيل اصول و فروع و بيان اخلاقيّات شريعت، به امامت و ولايت قائم است. بايستههاى پژوهشى زيادى در موضوع امامت وجود دارد كه لازم است انديشمندان و پژوهشگران به پژوهش و تحقيق در اين موضوعات بپردازند. موضوعات پيشنهادى در سه محور كلّى زير ارائه شده است: 1. علم امام: ضرورت، گستره، ژرفا و سلامت آن 2. مبانى و معيارهاى شخصيّتى و توصيفى امام مبتنى بر كتاب، سنّت و عقل 3. بررسيها و پژوهشهاى تطبيقى در موضوع امامت و خلافت اميرالمؤمنين و امامان اهل بيت

رساله اى در بررسى اصالت «خطبةالبيان»

خطبة البيان به اميرمؤمنان حضرت على بن ابىطالب7 منسوب است در اين خطبه، عباراتى نظير «أنا خالق السموات» و «و أنا الرازق» محلّ بحث و تأمّل است. نويسنده ضمن اشاره به شيوه برخى از بزرگان در استناد و بيان اين نوع كلمات و عبارات، به تفصيل، در دو فصل جداگانه، صحّت يا عدم صحّت انتساب خطبه را به حضرت اميرمؤمنان7 بحث و بررسى كرده است.

نويسنده در فصل اوّل، مباحثى را با فرض عدم صحّت انتساب خطبه به آن حضرت مطرح و به تفصيل، درباره غلات و اعتقادات آنان، شأن و مقام امام7 و مدّعيان الوهيّت بحث مىكند و نتيجه مىگيرد كه با فرض عدم صحّت انتساب، اين كلمات و عبارات جعل غلات بوده و براى ترويج و تحصيل اغراض فاسده مطرح شده است.
در فصل دوّم، فرض صحت انتساب خطبه به اميرمؤمنان7 مطرح و موضوع محكم و متشابه در كلام آن حضرت، بررسى شده كه بر اين اساس، تأويل برخى واژهها و عبارات ضرورى است.

بررسى محتوايى زيارت جامعه كبيره

زيارت جامعه كبيره داراى مضامين عاليه و معارف بلند دينى است كه در اين معارف، اهل البيت: واسطه فيض الاهى معرّفى شده و مقامها و فضائلى براى ايشان بيان شده است. برخى با توجّه به اين مقامها پرسشهايى را مطرح كردهاند از جمله: منافات ظاهرى عبارت «و إياب الخلق إليكم و حسابهم عليكم» و ظواهر آيات قرآن. در اين مقاله، نظريّه جسمانگارى مطرح و مباحث بطلان آن، مباحث مرتبط با صفات الاهى، تجلّى صفات الاهى از طريق مخلوقات برتر، نفى تعطيل و نفى تشبيه و پيامدهاى نفى تعطيل و ارتباط نفى تشبيه و پيامدهاى نفى تعطيل مطرح و ارتباط نفى تشبيه به بحث معاد و حسابرسى اعمال در معاد تبيين شده است. تفاوت ديدگاه مكتب اهل بيت: با ساير مكاتب در صفات الاهى نيز بيان شده است. نويسنده پس از تقسيمبندى صفات الاهى، مخلوقات شريف و كريم را واسطه افعال الاهى بر شمرده است.‌‌

عالم اظلّه و ارواح: بررسى آراى دانشمندان قرن 4 تا 8

خداوند ارواح همه انسانها را دو هزار سال پيش از ابدانشان، خلق كرد و ارواح به صورت جنود مجنَّده با يكديگر ائتلاف و اختلاف داشتند. دانشمندان شيعى از قرن چهارم تا قرن هشتم هجرى، درباره تقدّم خلقت ارواح بر اجساد اقوالى ارائه كرده‌اند و در موضوع حيات ارواح، به استناد روايات و اخبار، به پژوهش و تحقيق پرداخته‌اند در اين مقاله، آراى شيخ صدوق، شيخ مفيد، سيّد مرتضى، شيخ شهاب الدين سهروردى و سيّد حيدر آملى بررسى شده است.

بررسى سندى زيارت جامعه كبيره

زيارت جامعه كبيره از امام هادى7 روايت شده است و در شناخت ويژگيهاى امامان معصوم: مضامين بلندى را در بر دارد. درباره سند اين زيارت، بحثهايى مطرح شده است. نگارنده در اين گفتار، ابتدا از ضوابطى كه در ارزيابى حديث بر مبناى طريق روايتى آن آورده است، نتيجه مىگيرد كه كلام دانشمندان رجالى پيشين، آخرين كلام در باب وضع راويان نيست. آنگاه درباره موسىبن عمران نخعى بحث مىكند و بر اساس مشايخ و راويان، وثاقت او را نشان مي‌دهد. سپس درباره صحّت سند زيارت جامعه، از چند ديدگاه ديگر سخن مىگويد.

حديث يوم الدار: پژوهش و بررسى

حديث يوم الدار، بازگو كننده يكى از نخستين رويدادهاى تاريخ اسلام است كه برخى از دانشمندان اهل سنّت از جمله ابنتيميّه، شبهاتى پيرامون سند و متن آن (تعداد حاضران ارتباط قبول دعوت با جانشينى پيامبر، سبقت در اسلام آوردن و…) مطرح كرده‌اند. واسطى دانشمند اهل سنّت قرن چهارم نيز شبهاتى در مورد آيه مربوط به اين حديث مطرح كرده است؛ از جمله: امر در آيه، استخلاف و انقياد، مرسل بودن روايات، خطاب موازرت، معيّن بودن خليفه، احتمال ايجاد اختلاف، تحصيل حاصل، خلافت بر عشيره و… نويسنده در اين مقاله شبههها را بيان كرده و پاسخ گفته است. شبهاتى نيز در شأن نزول آيه مطرح شده كه نويسنده به آنها نيز پاسخ داده است.

بررسى مفهوم امامت در پرتو آيه ملك عظيم

امامت از مسائل بسيار مهم است كه فهم دقيق مفهوم آن بسيارى از اختلافات را مرتفع مىسازد. نويسنده در اين مقاله، با استناد به روايات ذيل آيه ملك عظيم، مقام امام را افتراض الطاعة معرّفى مىكند و پس از بررسى معناى لغوى ملك، مفهوم و حقيقت مالكيّت را توضيح مي‌دهد و بيان مىكند: ملك عظيم ناظر به مراتب است و صاحب ملك عظيم مرتبه بالاى استيلا را دارد كه عظيمتر از درك و تصوّر ماست. در بيان معصوم7 از ملك عظيم به طاعة الله المفروضه، الامامه و الخلافه تعبير شده است. نگارنده اين معانى و چند معناى ديگر را در تفاسير شيعه و اهل تسنّن بررسى مى كند.

در ادامه، تفسير ملك عظيم به ولايت تكوينى كه با عنوان ولايت بر هدايت تعبير شده ـ و مالكيّت امام به حكم و قضا و نيز تفسير ملك عظيم به ملك آخرت و نيز ارتباط و نسبت آن با نبوّت بررسى شده است.

انسان در عالم اظلّه و ارواح: آيات و احاديث

خداوند معرفت خود را به صورت فطرى، به انسان و بلكه به همه حيوانات عطا فرموده است. اين معرفت در عالم ذرّ و عالم ارواح به انسان عطا شده است. خلقت ارواح قبل از اجساد، با استناد به روايت بررسى شده و پس از بيان تواتر روايات، نكتههايى به عنوان نتيجه بررسى روايات، ذكر شده است.فرقه فرقه بودن ارواح با توجّه به عبارت «الأرواح جنود مجنّدة» تبيين و معناى جنود مجنّده بررسى شده است، نظريّات استاد مصباح درباره اين روايات، بيان و نقد و بررسى شده، به تواتر روايات و نكات حاصله اشاره و روايات متفرّقه در اين باب نيز ذكر شده است.

حديث يوم الدار: منابع و صحّت حديث

راويان بسيارى حديث يوم الدار را روايت كرده‌اند. در اين مقاله علاوه بر ارائه فهرستى از راويان، حديث يوم الدار به روايت 12 رواى، گزارش شده و در ذيل هر گزارش، منابع روايت حديث ذكر شدهاست.در بحث سندشناسى حديث نيز بسيارى از محدّثان شيعه و سنّى از صحّت و تواتر اين حديث سخن گفته‌اند كه نظريّات آنان نقل و بررسى شده است.

على(علیه السّلام)در آيينه نام ها، كنيه ها و القاب

اغلب بحثهاى مربوط به اصل امامت و ولايت امير مؤمنان رويكردى احتجاجى دارند و تبيين شخصيّت و بيان فضائل حضرت على7 رويكردى تبيينى است. در اين نوشتار با رويكردى تبيينى و به منظور شناخت امير مؤمنان7 اوصاف و ويژگيهاى آن حضرت در قالب نامها، كنيهها و القاب بيان شده است. پيشينيان نيز با نگاشت مناقب و فضايل به اين رويكرد توجّه خاص داشته‌اند و بر اساس پژوهشى، حدود 200 نام و لقب در آثار اهل تسنّن براى حضرت امير احصا شده است. در اين مقاله 330 نام، لقب و كنيه همراه با معنى و ذكر منابع و مآخذ، به ترتيب الفبايى بررسى شده است.

خاورشناسان و واقعه غديرخم

واقعه غدير خم از گستردگى و اهمّيّت خاصّى برخوردار است و مستشرقان با اين واقعيّت با رويكرد خاصى بررسى رويكرد مستشرقان در برخورد با تفكّر شيعى به طور عام و در برخورد با واقعه غدير به طور خاص، نشان مي‌دهد كه مستشرقان نتوانسته‌اند به حاقّ تعاليم ادبيّات شيعى رهنمون شوند. غالب آنچه خاورشناسان درباره شيعه عرضه كرده‌اند، از طريق منابع غيرشيعى به دست آورده‌اند كه با نوعى تعصّب ضدّشيعى همراه بوده و در كنار تعهّد مستشرقان به سنّت مسيحى ـ يهودى غرب، باعث شده است تا از واقعه غدير، گزارش تحريف شده‌اى ارائه كنند. ام.ى.شعبان مدرّس ادبيّات عرب دانشگاه لندن نيز در تفسيرى جديد از واقعه غدير، دلايلى را براى جدّى نگرفتن آن بيان كرده كه به تفصيل، نقد و بررسى شده است.

تأويل پاينده و لزوم امام زنده

از ويژگيهاى هانرى كربن، آشنايى با اسلام ايرانى و التزام وى به انديشه و معنويت مغرب زمين است. اين امر در كنار آگاهى به روشهاى تحقيقى و دانشگاهى، نظريّات وى را در ميان مستشرقان ممتاز ساخته است.تفريد از انديشه هاى مبنايى كربن است. در اعتقاد وى نظريّه امامشناسى شيعى، كاملترين تبيين براى حيات معنوى است. كربن بالاترين مرتبه درك كتاب آسمانى را، طريق تأويل مي‌داند و در كنار تنزيل وحى ـ كه توسّط پيامبر9 پايان پذيرفته ـ است تأويل آن ادامه دارد. براى چنين تأويل طولى، وجود مبيّن و مفسّر معصوم ضرورى است. وى تفاوتهايى ميان حكمت تاريخ با فلسفه تاريخ و ميان زبان رمزى يا مثالى با زبان مجاز و تشبيه قائل است و زبان وحى را زبان رمزى يا مثالى مي‌داند.

سخنى در باب اعتبار سندى زيارت عاشورا

محقّقان در فرآيند پژوهش، گاه به نكات يا موضوعات ارزشمندى دست مىيابند كه بر پايه موادّ خام فراهم آمده است و مىسزد كه بر اساس آن، نوشتارها و گفتارهاى پژوهشى تدوين شود. گاهى فرصت اين مرحله را خود مىيابند و مقالات خود را به اهل تحقيق عرضه مي‌دارند؛ امّا در موارد فراوان، فرصت اين كار را نمىيابند و آن نكات و موضوعات ارزشمند در لابه لاى كارهاى ديگر، فراموش مىشود؛ به ويژه زمانى كه حال يا مجال ثبت آن به صورت مكتوب به دست نيايد؛ كه قدما گفته‌اند: «كلّ علم ليس في القرطاس ضاع».