روش برخورد امامان معصوم علیه السلام با مدعیان دروغین در جامعه شیعه

یکی از دشواری‌های جوامع دینی، ظهور مدعیان دروغینی است که با سوء استفاده از احساسات پاک حق‌جویان در پی ایجاد موقعیتی برای خود هستند. شیعیان در عصر حضور با این پدیده روبه‌رو بودند و امامان معصوم با روش‌های مختلفی با آن برخورد می‌کردند. برخی از مدعیان دروغین عصر حضور، ادعای بابیت، امامت، نبوت، مکالمه با خداوند و الوهیت می‌کردند. غلو، اعتقاد به حلول و تناسخ به عنوان اصلی­ترین انحرافات اعتقادی مدعیان دروغین شناخته می‌شود. مهم‌ترین مصادیق انحرافات عملی مدعیان دروغین عبارت بودند از: اباحی‌گری، تحریف و جعل روایت، تأویل نادرست روایت، اهانت به معصومان و اصحاب ایشان.
این مقاله پس از بررسی فشرده این انحرافات، شیوه‌های برخورد ائمه: با آنها را در دو گروه اقدامات سلبی و اقدامات ایجابی بررسی می‌کند. اقدامات سلبی ائمه: شامل پنج محور اصلی دعوت به بازگشت به مسیر حق، اعلام برائت و لعن، توجه دادن به ریشه‌های شیطانی انحراف، منزوی ساختن، مرتد معرفی کردن مدعیان بوده است. هم‌چنین، اقدامات ایجابی ایشان در محورهای ارائة معنویت اصیل، تبیین جایگاه امام و امامت، توصیه به تزکیه نفس و معرفی الگوهای رفتاری مثبت دیده می‌شود. این مقاله با چند پیشنهاد برای کاربردی ساختن یافته‌های خود در مسیر تحقق سبک زندگی اسلامی به پایان می‌رسد.

تفویض تشریع به معصومان علیهم السلام در رویکرد عالمان امامی

اصطلاح تفویض، گاه به معنایی در مقابل جبر و گاه به معنای واگذاری ‌دست‌كم پاره‌ای امور به انسانی والا از سوی خداوند می‌باشد. اصطلاح دوم به دو گونه كلان تکوینی و تشریعی طبقه بندی می‌گردد؛ و اینكه خداوند جعل حکمی شرعی و کلی را به معصوم و یا معصومانی، سپرده باشد بی‌آنکه وحی یا الهام خاصی در خصوص آن حکم رسیده باشد، گونه‌ای متصور از تفویض در فضای تشریع است که ولایت تشریعی و گاه ولایت بر تشریع نیز خوانده شده است. در این نوشتار این معنا در ساحت رویکردهای عالمان امامی، مورد بررسی قرار گرفته و این نتیجه به دست آمده که در مجموع رویکرد عالمان امامی بدان، سه نظریه را سامان داده که هر یک طرفداران برجسته‌ای داشته و در دو دسته نظریه‌ اختصاص و نظریه‌ اشتراک قابل طبقه‌بندی است. نظریه اختصاص تشریع به خداوند که مبتنی بر نفی هر گونه تفویض تشریعی است بر مستندهای قرآنی استوار است و به نظر می‌رسد نظریۀ اشتراک، که بر عدم تنافی خود با مستندهای قرآنی نظریه اختصاص پای‌ می‌فشرد، نظریه غالب در جامعه علمی امامی باشد. این نظریه که از منظر گسترۀ دو گونه حداقلی و حداکثری دارد، گونه حداقلی آن، تفویض تشریعی را تنها در پیامبر(صلی الله علیه و آله) پذیرفته و بر مستندهای روایی استوار است و گونه حداکثری آن، از اشتراك پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان(علیهم السلام) با خداوند سخن گفته و با منهجی روایی و نیز اصولی، از آن دفاع می‌نماید.

تفویض تشریع به معصومان علیهم السلام در رویکرد عالمان امامی

اصطلاح تفویض، گاه به معنایی در مقابل جبر و گاه به معنای واگذاری ‌دست‌كم پاره‌ای امور به انسانی والا از سوی خداوند می‌باشد. اصطلاح دوم به دو گونه كلان تکوینی و تشریعی طبقه بندی می‌گردد؛ و اینكه خداوند جعل حکمی شرعی و کلی را به معصوم و یا معصومانی، سپرده باشد بی‌آنکه وحی یا الهام خاصی در خصوص آن حکم رسیده باشد، گونه‌ای متصور از تفویض در فضای تشریع است که ولایت تشریعی و گاه ولایت بر تشریع نیز خوانده شده است. در این نوشتار این معنا در ساحت رویکردهای عالمان امامی، مورد بررسی قرار گرفته و این نتیجه به دست آمده که در مجموع رویکرد عالمان امامی بدان، سه نظریه را سامان داده که هر یک طرفداران برجسته‌ای داشته و در دو دسته نظریه‌ اختصاص و نظریه‌ اشتراک قابل طبقه‌بندی است. نظریه اختصاص تشریع به خداوند که مبتنی بر نفی هر گونه تفویض تشریعی است بر مستندهای قرآنی استوار است و به نظر می‌رسد نظریۀ اشتراک، که بر عدم تنافی خود با مستندهای قرآنی نظریه اختصاص پای‌ می‌فشرد، نظریه غالب در جامعه علمی امامی باشد. این نظریه که از منظر گسترۀ دو گونه حداقلی و حداکثری دارد، گونه حداقلی آن، تفویض تشریعی را تنها در پیامبر(صلی الله علیه و آله) پذیرفته و بر مستندهای روایی استوار است و گونه حداکثری آن، از اشتراك پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان(علیهم السلام) با خداوند سخن گفته و با منهجی روایی و نیز اصولی، از آن دفاع می‌نماید.

استغفار معصومان علیهم السلام

راز استغفار پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله)  و ائمه معصومين (علیهم السلام)  چيست؟ به عبارت ديگر با اينكه آنان معصوم بودند و مرتكب گناه نمى شدند؛ چرا در دعاهايشان از فزونى گناه استغفار مى كردند؟

قبیله بدعت

در طول تاریخ اسلام بدعت‌گذاران متعددی در میان امت اسلامی پیدا شده‌اند که با اغراض شخصی و دنیوی و یا از روی جهالت با استفاده از گزاره‌های دینی و شعارهای مذهبی، بدعت‌هایی را در اسلام به وجود آورده‌اند که می‌توان گفت یکی از مصدایق بارز بدعت‌گذاران، گروه وهابی است که طبق حدیث‏ شریف، مبارزه با این گروه بدعتگر در درجه اول بر عهده طبقه علماست.
درباره بطلان بدعت‌گذاری و نکوهش آن، روایات فراوانی از معصومان: وارد شده است که در ذیل به نمونه‌های آن اشاره می‌کنیم.