صلح امام حسن مجتبی

امام حسن(ع) فرمود که «من با پذیرش صلح با معاویه، باعث سربلندی مؤمنان شدم»؛ چگونه صلحی که به پایان حکومت حضرتشان انجامید، عزت‌آفرین است؟!

بررسی انتقادی دیدگاه خاورشناسان درباره سیره حکومتی امام حسن مجتبی(علیه السلام)

شاید بیشترین نقدها و شبهه‌افکنی‌های خاورشناسان درباره امامان شیعه: متوجه امام حسن مجتبی(ع) باشد. رویدادهای پر تنش دوران کوتاه خلافت امام(ع) که به صلح با معاویه انجامید و نیز حوادث پس از صلح، زمینه‌ساز بروز پرسش‌هایی فراوان در بین خاورشناسان شده است. پاسخ خاورشناسان به این پرسش‌ها در دو دسته کلی قابل تقسیم‌بندی است؛ دسته‌ای زبان به نقد امام(ع) گشوده‌اند و گروهی نیز با نگاهی واقع‌گرایانه به ارزیابی شرایط اجتماعی آن روزگار و رفتار سیاسی امام پرداخته و موضع سیاسی ایشان را منطقی دانسته‌اند. این مقاله پس از گزارش دیدگاه مثبت و منفی خاورشناسان، با استناد به منابع تاریخی و حدیثی، به نقد دیدگاه منفی آنان پرداخته است.

بررسی جامعه شناختی فرایندِ تغییراتِ ارزشیِ جامعه اسلامی در عصر معاویه

جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم شاهد تغییرات اجتماعی گسترده‌ ای به ویژه در زمینة ارزشها بود که در عصر معاویه (41 ـ 60 ق.) به نقطه اوج خود رسید. این رویداد را از منظرهای مختلفی می‌توان مورد بررسی قرار داد. نوشتار حاضر کوشیده است از منظر جامعه‌شناختی و مستند به داده های تاریخی که با روش اسنادی ـ کتابخانه ای گردآوری شده است به بررسی این موضوع بپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که معاویه به عنوان نخستین حاکم اموی با بهره گیری از غفلت توده مردم از یک سو و استفاده از استراتژی زور وتزویر از دیگر سو توانست ابتدا قداست ارزشهای الهی را خدشه دار نماید و سپس از طریق باورهای ابداعی فرقه هایی مانند مرجئه و جبریّه، ارزشهای جاهلی و نژادپرستانه پیش از اسلام را زنده و مسیر حاکمیت دو باره آنها را هموار سازد. مقاله با حفظ نگاه تاریخی و رویکرد جامعه شناختی خود با این جمع بندی به پایان می رسد که حادثة جانسوز عاشورای سال 61 ق. مهمترین پیامد این تغییرات اجتماعی بود.

دیدگاه طه حسین پیرامون مشروعیت خلافت اموی

طه حسین از اندیشمندان بزرگ مسلمان در قرن حاضر است که در آثار خود با روشهای علمی و تحلیل برون دینی به بررسی حوزه­های مختلف تفکر اسلامی می­پردازد وی دارای آثار برجسته­ای در حوزه تاریخ اسلام است. از آن جا که در پی تحولات دو قرن اخیر و فروپاشی امپراطوری عثمانی در کشورهای عربی، جریانی با تاکید بر مفاهیم عربی و نژاد عربی پدید آمده است و طرفداران این جریان می­کوشند دلایلی برای تحکیم پایه­های حکومت امویان و توجیه عمل کرد ایشان ارائه دهند، پژوهش حاضر در درجه اول با نگاهی تاریخی در پی دستیابی به نگرش طه حسین در مورد مبانی مشروعیت یک حکومت و در درجه دوم در پی بررسی دیدگاه وی پیرامون مشروعیت یا عدم مشروعیت خلافت اموی با تاکید بر شخص معاویه است.

بازشناسی جنگ های امیرالمؤمنین علی علیه السلام از دیدگاه فرقه های کلامی

سلسله حوادثی که از اواسط دوره خلافت عثمان آغاز شد و به قتل او انجامید و همچنین حوادث دوره پنج‌ساله خلافت علی˜ به خصوص جنگ‌های جمل، صفین و نهروان، در پیدایش دیدگاه‌های تازه سیاسی و عقیدتی نقش بسیار مهمی داشت. مسائلی چون کفر و ایمان، که در این زمان ذهن جامعه اسلامی را به خود مشغول کرده بود به صحنه مجادلات فکری مسلمانان کشیده شد. همین امر سبب شد تا فرقه‌های کلامی که بعدها به وجود آمدند، آرای گوناگونی را درباره این جنگ‌ها، شرکت کنندگان و کشته شدگان در آن بیان دارند. مقاله حاضر به بررسی این دیدگاهها می‌پردازد.

چگونگی بیعت با امام علی(علیه السّلام)

پس از قتل عثمان، اصلی­ترین عامل رسیدن امام علی(ع) به قدرت، بیعت مردم با ایشان بود که همواره یکی از موضوعات مهم قابل بحث در تاریخ صدر اسلام می­باشد.
نوشتار حاضر، به بررسی تطبیقی و مختصر از چگونگی بیعت با حضرت، براساس کتاب ارزش­مند نهج­البلاغه و منابع مهم تاریخ اسلام که در فاصله قرن سوم تا دهم هجری تألیف یافته­اند، پرداخته است تا در این خصوص، برخی از ابهام­های موجود را رفع کند و به سؤالات مرتبط با آن پاسخ دهد.

مالک اشتر و اوضاع زمانه

تحقیق درباره شخصیت­های تأثیرگذار جهان اسلام در قرن اول هجری برای نشان دادن تصویری نسبتاً واضح و درعین حال واقعی از اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن روزگار ضروری است. مالک بن حارث نخعی، معروف به مالک اشتر، یکی از بزرگان و صاحب نفوذان شهر کوفه بود. وی در دوران خلافت عمر (پس از تأسیس کوفه در سال 17ﻫ)، عثمان و حضرت علی(ع) در این شهر اقامت داشت، ولی نفوذ و تأثیر وی بر حوادث و وقایع جهان اسلام در همه این دوره­ها یک سان­نبود، در این مقاله سعی شده است نقش و جایگاه مالک در حوادث این دوران مهم بیست ساله، تجزیه و تحلیل شود.

معاویه و جنگ جمل‏

در جنگ جمل بنى‏امیّه در کنار ام المؤمنین عایشه، طلحة بن عبیداللَّه و زبیر بن عوام رو در روى سپاه خلیفه‏ى وقت، على‏علیه السلام ایستادند. گرچه در منابع تاریخى و روایى تصریح شده است که عایشه، طلحه و زبیر در شورش بر ضد عثمان نقش مهمى ایفاء کردند، ولى کمتر کسى درصدد برآمده است تا نحوه‏ى پیوستن بنى‏امیّه به اصحاب جمل را بررسى نماید. این پژوهش بر آن است که چگونگى در کنار هم قرار گرفتن بنى‏امیّه و اصحاب جمل را تبیین کند.

بُسر بن ابى ارطاه‏

عُمیر بن عُوَیمَر بن عمران بن الجُلَیس مشهور به بسر بن ابى ارطاه (متولد سال نهم هجرى) یکى از فرماندهان خون‏آشام و بى‏رحم معاویه و از سرسپردگان امویان به شمار مى‏رود که فعالیت‏هاى سیاسى قابل توجهى داشته است. وى نقشى چشم‏گیر در عرصه‏ى سیاسى دوران خلافت معاویه ایفا کرد.
در این مقاله با ارائه‏ى تصویرى کلى از جوانب مختلف زندگى بسر بن ابى ارطاه در عرصه‏ى منازعات سیاسى میان معاویه و امام على‏علیه السلام از جمله نقش وى در غارات و تحکیم پایه‏هاى قدرت امویان، به بیان فعالیت‏هاى سیاسى بسر در دوران خلافت معاویه مى‏پردازیم.

بررسی تطبیقی دیدگاه وهابیت و اخوان المسلمین درباره بنی امیه

بنی امیه در میان مسلمانان به دلیل دشمنی با اهل بیت علیهم السلام و به انحراف بردن تاریخ اسلام و حوادث ناگواری که به وجود آورده اند، جایگاه مطلوبی ندارند. اما وهابیت به دفاع از آنان پرداخته، سعی در تبرئه آنها داشته اند. معاویه را پادشاهی عادل و قدرتمند و سیاست مدار و صاحب فتوحات غرب جهان اسلام دانسته اند و علاوه بر اینکه از معاویه به بزرگی و قداست یاد می کنند، دامن یزید بن معاویه را نیز از کشتن امام حسین علیه السلام پاک می دانند. اخوان المسلمین اما در نگاهی منصفانه به تاریخ اسلام به انتقاد از معاویه و یزید پرداخته، با پذیرش جنایات منتسب به آنها، حکومت آنها را مبدأ انحراف از سیره خلفا و ریشه مشکلات سیاسی جهان اسلام به حساب آورده اند. اختلاف نظر میان وهابیت و اخوان در مسائلی همچون مشروعیت حکومت بنی امیه، ضخصیت و اعمال معاویه، و حوادثی چون جنگ صفین، صلح امام حسن علیه السلام، و شهادت امام حسین علیه السلام و حجر بن عدی به وضوح اشاره می شود.