از نگاه وهابیت خلیفه دوم هم مشرک بوده است

یکی از مهمترین ابزار تهاجم بی امان وهابیت علیه شیعه، توسل و وسیله قرار دادن کسانیست که در بارگاه الهی تقرب دارند. این نقطه ی اختلاف میان شیعه و وهابیت،همان طور که بارها گوشزد کرده ام، حمله ی بی منطقی را سامان داده که غالباهمراه با خشونت می باشد، خشونتی که در چهره های گوناگون به خصوص ترور، قطع عضو، شکنجه و… بروز یافته است. این خشونت که امروزه تئوریزه گردیده ومستند به فتاوی علمای وهابی ست، اسف بارترین صحنه های تاریخ را رقم زده ودهشت ناک ترین مناظر خشونت به نام مذهب را به نمایش گذارده است.

تکفیر از دیدگاه بزرگان دیوبند

مذاهب اسلامی، به ویژه مکتب دیوبند، جریان اعتدالی و به دور از افراطی‌گری مي باشد. و نمي توان رفتارهاي افراطی و تکفیری برخی از گروه‌ها كه از مکتب دیوبند به بهانه‌های مختلف و بدون پشتوانه فتاواي بزرگانشان، به جان مسلمانان افتاده و آنها را تکفیر و بعضاً به قتل می‌رساند را به حساب کل مكتب دیوبند گذاشت. مقوله تكفیر از صدر اسلام وجود داشته و مخصوص زمان یا افراد یا فرقه خاصی نیست و مذاهب اسلامی برای آن ضوابط و اصولی را مشخص کرده‌اند. این نوشتار ضمن بیان معیار اسلام و کفر و تبیین ضوابط و اصول تکفیر از دیدگاه بزرگان دیوبند به دنبال اثبات این حقیقت و واقعیت است که بزرگان دیوبند، مسلمانان و اهل قبله را به بهانه‌های واهی تکفیر نکرده‌اند و اگر عده‌ای به نام دیوبند، مسلمين را از دین خارج کرده و بعضاً علیه اهل قبله عملیات‌های تروریستی انجام دهند نمی‌توان کل مکتب را به افراط و تکفیری بودن متهم کرد.

بررسی دیدگاه محمد بن‌عبدالوهاب درباره شرک و مشرک

پیروان فرقه وهابیت ادعا میکنند تنها کسی که توحید را فهمیده، محمد بن‌عبدالوهاب است. وی میگوید پیامبران الهی یک رسالت بیشتر نداشتند و آن رسالت عبارت است از دعوت به توحید عبادی؛ زیرا مردم فقط در توحید عبادی مشرک شدند و در دیگر مراتب توحید نظیر: توحید ذاتی، صفاتی، افعالی، ربوبیت و غیر آن، موحد بودند. همچنین او رفتار مسلمانان را درباره بزرگداشت آثار بزرگان دین، زیارت و توسل به آنان، شرک در عبادت میشمرد. بدین جهت، مسلمانان را مانند مشرکان صدر اسلام میدانست. نوشتار حاضر درصدد تبیین دیدگاه ابن‌عبدالوهاب درباره توحید و شرک و نقد و بررسی آن است.