مهم‌ترین دستاوردهای کارنامه علمی امام باقر علیه السلام

پرورش شاگردان توانمند و برجسته از مهم‌ترین دستاوردهای کارنامه علمی امام باقر(ع) است؛ شاگردانی که به نوبه خود در گسترش و توسعه دانش و بینش اسلامی در جامعه تأثیری جدّی بر جای نهادند. فعالیت‌های علمی و فرهنگی امام سجّاد در خصوص تأسیس مکتب تشیّع مدرسه‌ای جامع برای آموزش علوم، عقاید و اندیشه های اسلامی و […]

سیری در کتاب شناسی امام سجاد علیه السلام 

آثاری که درباره امام چهارم علیه السلام به عربی، فارسی، اردو و برخی زبان های دیگر تدوین شده، فراوان است. در چهاردهمین شماره همین نشریه (اردیبهشت ۱۳۷۷) کتاب شناسی امام سجاد علیه السلام آمده است. در این مقاله به معرفی برخی کتبی که برای محققان، عموم و یا جوانان مفید است پرداخته و گزارشی توصیفی از آن تقدیم می داریم

ویژه نامه مهدوی عجل الله تعالی فرجه الشریف

موضوع بحث, اثبات وجود مقدس حضرت بقیت الله الاعظم, امام عصرـ ارواحنافداه ـ بر اساس دلایل عقلی است. روشی را كه برای اثبات این مطلب از نظر عقل برگزیده ایم, روش معروف منطقی به نام روش (سبر و تقسیم) است كه آن را روش (تردید) نیز گفته اند. از این روش, متكلمان امامیه در كتاب های كلامی خود بهره برده اند; از جمله شیخ طوسی, در كتاب الغیبه بر اساس این روش, بر وجود حضرت امام عصر ـ ارواحنافداه ـ استدلال كرده است. قبل از ایشان, سید مرتضی در كتاب الذخیره و دیگر كتاب های مربوط به مسئله ی امامت این روش را به كار گرفته است و قبل از سید مرتضی, شیخ مفید در آثار مربوط به مسئله ی مهدویت و امام عصر(عجل الله فرجه) از این روش استفاده كرده است.
در این جا چند نكته را به عنوان پیش درآمد بحث یادآور می شوم

نقش دعوت و بیعت کوفیان در قیام عاشورا[1]

دعوت و بیعت مردم کوفه با امام حسین (ع) هرگز یکی از علل و عوامل مهم برپایی نهضت عاشورا نبود و هیچ نقش تعیین کننده نداشت، بلکه بیشترین اثری که داشت این بود که آن حضرت احساس وظیفه و تکلیف کرد که در ادامه نهضت خود به سوی آنان حرکت کند و از یاریشان برای تحقق اهداف الهی اش بهره مند شود، بنابراین دعوت کوفیان یکی از علل قیام نبوده و انتخاب کوفه فقط به عنوان مرکز قیام بوده است ،به چند دلیل،اول :سید الشهدا (ع) به صراحت اعلام کرده بود که خلافت یزید بر ای امت اسلامی مصیبتی بزرگ است که در صورت استمرار آن اصل اسلام از بین خواهد رفت ،دوم :نامه کوفیان زمانی رسید که حضرت قیام خویش را با رفتن به سوی مکه آغاز کرده بود،سوم :باید حضرت تا زمانی که صد در صد و عملا یقین به همراهی آنان پیدا نکرده بود دعوتشان راپاسخ نمی داد، چهارم :زمانی که حضرت از نقض بیعت کوفیان و شهادت سفیر خود آگاه شد از ادامه قیام منصرف نشدوبا یزید هم از باب اضطرار و حفظ جان خود بیعت نکرد. پس دعوت کوفیان در اصل شکل گیری نهضت حسینی نقشی نداشته چنانکه پیمان شکنی آنها هم در جلوگیری از ادامه نهضت حضرت هیچ تاثیری نداشت .

دیدار دوباره‌ی امام حسین علیه السلام با محمّد حنفیه 2

طبری شیعی با سند خویش از عبدالله بن عبّاس روایت می‌کند: حسین بن علی (ع) را در حالی که به سوی عراق بیرون می‌شد دیدم. به او گفتم: ای پسر پیامبر! بیرون مشو. فرمود: ای ابن عبّاس! آیا نمی‌دانی که مرگ من در آنجاست و شهادتگاه یارانم نیز آن‌جاست؟ گفتم: از کجا می‌گویی؟ فرمود: از […]

دیدار دوباره‌ی امام حسین علیه السلام با محمّد حنفیه 1

 سیّد بن طاووس با سند خویش نقل می‌کند: شبی که فردایش امام حسین (ع) می‌خواست از مکّه خارج شود، محمّد حنفیه نزد امام حسین (ع) آمد و گفت: برادر جان! کوفیان را می‌شناسی که به پدر و برادرت نیرنگ زدند. بیم دارم با تو نیز چنان کنند. در مکّه بمان که هم عزیزترین افراد حرمی […]

نامه‌ی امام حسین علیه السلام به بنی هاشم

 صفّار قمی با سند خود از حمزة بن حمران نقل می‌کند که: نزد امام صادق (ع)، خروج حسین (ع) و همراه نشدن محمّد حنفیه را یاد کردیم. حضرت فرمود: ای حمزه! در این باره حدیثی برایت خواهم گفت و از این پس دیگر در این باره سؤال نکن. حسین (ع) چون به سوی مکّه جدا […]

وصیت امام حسین علیه السلام هنگام خروج

ابن اعثم گوید: آنگاه امام حسین (ع) مرکب و کاغذی طلبید و این وصیت‌نامه را برای برادرش محمّد حنفیه نگاشت: بسم الله الرّحمن الرّحیم. این، وصیت حسین بن علی به برادرش محمّد حنفیه است: حسین گواهی می‌دهد که جز خدای یکتا و بی‌شریک، معبودی نیست. محمّد، بنده و فرستاده‌ی اوست، حق را از سوی حق […]

سخن امام با برادرش محمّد حنفیه 2

ابن اعثم افزوده است که امام (ع) فرمود: من تصمیم گرفته‌ام به مکّه بروم و آماده شده‌ام. هم من، هم برادران و برادرزادگان و پیروانم، کار و نظر آنان، همان برنامه و نظر من است. و امّا تو ای برادر! طوری نیست که در مدینه بمانی و خبررسان من از آنان باشی و هیچ یک […]

سخن امام با برادرش محمّد حنفیه 1

 شیخ مفید گوید: چون محمّد حنفیه، تصمیم امام را بر بیرون رفتن از مدینه دانست، ولی نمی‌دانست کجا می‌رود. به آن حضرت گفت: برادر جان! تو پیش من محبوب‌ترین و عزیزترین مردمی. خیرخواهی‌ام را جز برای تو ذخیره نمی‌کنم و تو شایسته‌ترین افراد به نصیحت منی. از بیعت با یزید و تا می‌توانی از شهرها […]