روزني باز کن! صدايم کن! – (با تلخيص)

روزني باز کن! صدايم کن! لختي از خاکيان، جدايم کن اي کريم مدينه! منتظرم به افقهاي سبز خود ببرم مادرت: آب و، مادرت: خورشيد مادرت: ماه بود، مي تابيد مادرت: موج، مادرت: ساحل مادرت: آفتاب، مادر: دل با چنين مادري که داري تو سر به خورشيد مي گذاري تو تو خودت، گوشواره ي عرشي روز […]