افضليت عبادت در زمان غيبت از زمان حضور

واى بر ما از آن روزى كه قرآن يا عترت را از ما بگيرند. گرفتن هر كدام گرفتن ديگرى هم هست، زيرا اين دو از هم جدا نمى  شوند: « لَنْ يَفْتَرِقا » نه در خارج و نه در اعتقاد « حَتّى يَرِدا عَلَىَّ الْحَوْضَ » ( اصل حديث به اين صورت از رسول اكرم […]

ما به اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ محتاجيم، نه آنها به ما

ما خيال مى كنيم كه معصومين ـ عليهم السّلام ـ به زيارت ما محتاجند. در ايّام اربعين، كربلا پر از دسته جاتِ شيعيان عراق از طوايف مختلف عرب  ها و كُردها مى شد كه يكى از آنها را در ايّام سال نمى ديديم، و در شعرهايشان از خاندان مرتضى ـ عليه السّلام ـ تجليل و به آنها اظهار محبّت و مودّت […]

خيال مى  كنيد ما از حال شما مطّلع نيستيم؟!

آقايى از مدرسين مى گفت: هر وقت ابتلا و همّ و حزنى در نجف به من دست مى داد، غسل و طهارت مى نمودم و به حرم مى رفتم. گويا به حضرت امير ـ عليه السّلام ـ پناه مى  بردم، و براى ابتلا و همّ و حزن من راه چاره و علاجى مشخّص مى شد! حضرت اميرالمؤمنين و […]

به حدّى مجذوب شدم كه نزديك بود مسلمان شوم!

جوانى نصرانى(مسيحى.) مى گويد داخل حُجّاج شدم و اعمال آنها را به  جا آوردم تا اين كه به بقيع رسيدم. تعجب مى كنم در بقيع با اين كه به ظاهر جز خاك و خرابه چيز ديگرى نبود، به حدّى مجذوب شدم كه نزديك بود مسلمان شوم! آيا ما كه مسلمانيم، نبايد مجذوب آنها و مشاهد مشرّفه  […]

توفيق زيارت از جذب و انجذاب است، و ربطى به پول  دار بودن ندارد

توفيق زيارت ربطى به داشتن پول ندارد. زيرا چنان چه پروانه ها در شمع مى سوزند، آيا در شمع بودن حضرات معصومين ـ عليهم السّلام ـ اشكال است يا در پروانه بودن ما، پس چرا بعضى ها آن حضرات را ديده اند، يا جواب سلام خود را از آنها شنيده اند و يا با صاحب قبر صحبت كرده و […]

نعمت وجود حرم امام رضا ـ عليه  السّلام ـ در ايران

حرم مطهر حضرت امام رضا ـ عليه السّلام ـ نعمت بزرگ و گرانقدرى است كه در اختيار ايرانى هاست، عظمتش را خدا مى داند، به حدّى كه امام جواد ـ عليه السّلام ـ مى فرمايد: « زِيارَةُ أَبى أَفْضَلُ مِنْ زِيارَةِ الْحُسَيْنِ ـ عليه السّلام ـ؛ لأَِنَّ الْحُسَيْنَ ـ عليه  السّلام ـ يَزُورُهُ الْعامَّةُ وَ الْخاصَّةُ، وَ أَبى […]

كاسه ى زهر است نمى نوشم…

روزى در جريان مشروطيت، مرحوم آخوند خراسانى خواست درس را شروع كند، يك نفر بلند شد و گفت در تبريز خون ريزى شده است. بنا شد دسته جمعى به منزل آقا سيد محمّد كاظم يزدى ـ رحمه اللّه ـ بروند: بعضى هم كه مى خواستند فرار كنند، گفتند: از هر كوچه اى رفتيم، ديديم چماق به دستى ايستاده است  و […]

اختلاف ما در كُبريات نبود!

بعد از جريان مشروطه و روى كار آمدن آن، از مرحوم آقا سيّد محمّد كاظم يزدى سؤال شد كه مخالفين شما چطورند؟ فرمود: مخالفت ما با آنها در كبريات نبود، نزاع موضوعى و صُغْرَوى بود. منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد

آن ها آينده را مى ديدند و ما از گذشته خبر نداريم!

درباره ى آقايى كه كرامت هاى بسيار از او نقل مى كردند، گفته اند:در مسافرتى وقتى به نزديك اصفهان رسيد، شب بود و هوا تاريك، فرمود:من در اين شهر بسترهاى فحشا مى بينم. صبح شد، وارد شهر شدند، فرمود: وقت سحر بساط عيش فلان و فلان را مى ديدم. تا اين كه داخل شهر رفتند و… آرى، آنها آينده را […]

در آخرالزمان اهل بلاد همديگر را مى  بينند

آقايى نقل مى  كرد كه در روايتى در تفسير صافى آمده است: « در آخرالزمان اهل بلاد همديگر را از دور مى  بينند. » ر.ك: بحار الانوار، ج 52، ص 336؛ خرائج، ج 2، ص 840؛ كافى، ج 8، ص 240، منتخب الانوار، ص200. ما از بعضى كه اهل اطلاع بودند، سؤال كرديم، گفتند: با […]

كشتن علما بعد از مشروطيّت در ايران

رؤساى مشروطه حتّى روحانيون با نفوذ را يكى پس از ديگرى كشتند، همان هايى را كه توسط آنها ديگران را كشته بودند! حتّى سيّدعبداللّه  بهبهانى ـ رحمه اللّه  ـ را بدتر از شيخ فضل اللّه  نورى ـ رحمه اللّه ـ كشتند، و هم چنين بقيه  ى روحانيّون و امثال مرحوم مدرّس را بعد از آن كشتند، به […]

سفارش  هاى رضاشاه به فيصل

در همان اوايل سلطنت پهلوى كه فيصل (پادشاه عراق) به ايران آمد، زمانى كه با رضاخان در درشكه سوار بودند و به سر مرز مى  رفتند، رضاشاه به فيصل گفت: من با دو چيز بر اوضاع مردم، مسلّط شدم: 1ـ با خلع سلاح عشاير و قبايل. 2ـ با گرفتن نفوذ روحانيّت از مردم. آرى، با […]

بقاى مذهب به بقاى طلاّب است

خوشا به حال كسانى كه بفهمند انجام كار آخرتى سخت است. طلاّب بايد از هر فرصت و فراغت استفاده كنند و سعى كنند درس بخوانند قبل از آن كه روزى بيايد كه ديگر نتوانند به تحصيل خود ادامه دهند. طلاب بايد بدانند كه وقت گذشته، هر كس در ايام فراغت درس خواند، خواند، وگرنه اگر […]

اوضاع نابسامان طلاّب در رژيم پهلوى

فشار و اختناق بر علما و روحانيّون حوزه ى علميّه ى قم در زمان رضا خان پهلوى به جايى رسيده بود كه اگر پاسبانى در مدرسه ى فيضيّه پيدا مى شد، طلاّب از در و ديوارها به بالاى بام ها فرار مى كردند، و يا براى درس و مباحثه اوّل صبح به باغهاى اطراف قم مى رفتند و مخفى مى شدند، تا كسى […]