وهابیت، سلفیت و اسلام گرایی، دشمن کیست؟

عدم شناخت صحی از جریانات و نحله های فکری مانند سلفیت، وهابیت و اسلام گرایی، باعث شده بسیاری از سیاستمداران و حتی کارشناسان امر، در موارد متعددی، اعتقادات یک گروه را به دیگری نسبت دهند. مقاله ی حاضر در پی تبیین مرزبندی های مشخص میان نگرش ها و باورهای هرکدام از این جریانها به ویژه در حوزه ی سیاست و حکومت است تا حتی الامکان از خلط های بیشتر، جلوگیری شود. این مقاله با نام Conflicts Forum از سایت www.conflictsforum.org اتخاذ شده که علیرغم تخصص مولف آن، مسائلی چون سادگی بیان، وضو معیارها و شفافیت در تقسیم بندی نگرشهای متفاوت اسلامی در جهان معاصر، باعث شده تا جهت ترجمه گزینش شود. نظراتی که در اینجا به نفع یا علیه جریانها بیان میگردد، صرفا نظر مولف بوده و به معنای تایید مترجم با مجله سراج منیر نیست و سعی شده در عین حفظ امانت در انتقال مطالب، جملات تا حد امکان به فارسی برگردانده شود، تا برای خوانندهی محترم مانو تر بوده و درک مطالب آسانتر گردد.

منهج ابن عثیمین در مواجهه با آیات فضائل اهل بیت علیهم السلام

در قرآن کریم تعدادی از آیات وجود دارد که به تصری بسیاری از علمای شیعه و سنی در شان و فضیلت اهل بیت علیهم السلام نازل شده است، مانند آیه مباهله، ولایت، مودت، تبلیغ و شراء. علمای وهابی، از جمله ابن عثیمین، در تفاسیر خود بعضا به این آیات پرداخته اند. منهج ابن عثیمین در مواجهه با آیات فضایل اهل بیت علیهم السلام متفاوت است.
او در برخی آیات که به اعتراف خودِ اهل سنت در شان و فضیلت اهل بیت علیهم السلام وارد شده، سعی در انکار شان نزول آیه کرده یا اصلا اشاره ای به شان نزول ندارد، یا اگر هم اشاره ای می کند آن را تضعیف می کند. او در خصوص روایات فضایل اهل بیت علیهم السلام نیز همین مواجهه را دارد و روایاتی را که ذیل آیه در فضیلت اهل بیت علیهم السلام صادر شده است یا متذکر نمی شود یا آنها را جعلی می داند. ابن عثیمین در مواجهه با گروه دیگ ری از این آیات سعی در عمومی جلوه دادن فضیلت می کند و اقوال علما را ذیل آیه متکثر جلوه می دهد تا از فضیلتی که در شان اهل بیت علیهم السلام وارد شده، سلب خصوصیت کند. این مقاله منهج ابن عثیمین در آیاتی را که در فضایل اهل بیت علیهم السلام است بررسی می کند.

ارزیابی دیدگاه ابن تیمیه در بحث حسن و قبح

حسن و قبح عقلی از موضوعات بحث برانگیز در محافل علمی مسلمانان بوده است. معتزله حسن و قبح را عقلی و اشاعره آن را شرعی می دانسته اند. ابن تیمیه، متفکر اصلی سلفیت، کوشیده است هر دو مکتب را نقد، و دیدگاه جدیدی عرضه کند. در مجموع، برخی از دیدگاه های ابن تیمیه قوت هایی دارد و برخی از آن ها هم ضعف های جدی دارد که در این مقاله بررسی شده است.

بررسی مسئله سماع موتی از دیدگاه دیوبندیه

اختلاف در سماع موتی اگرچه از صدر اسلام وجود داشته است، اما اکثر علمای مذاهب، سماع موتی را قبول داشته اند و در میان احناف نیز بسیاری قائل به سماع بوده اند. برخی نیز آن را نپذیرفته اند. مخالفان سماع به برخی از آیات قرآن و روایت عایشه استناد کرده اند و موافقان به روایاتی از قبیل قلیب بدر، قرع نعال و … تمسک جسته اند. در میان دیوبندیه نیز، اغلب علمای دیوبندیه قائل به سماع بوده اند، هرچند ممکن است در محدوده سماع با یکدیگر اختلاف داشته باشند، و برخی نیز، برخلاف دیدگاه بزرگان خود، به عدم سماع معتقد شده اند که برخی دیگر از علمای دیوبندیه با ا«ها مخالفت کرده اند، به طوری که حتی عده ای آنها را از دایره دیوبندیه خارج دانسته اند و بر آنها اطلاق وهابی کرده اند.

سیر تاریخ اندیشه سلفی گری در شبه قاره هند از قرن دوازده تا سیزده هجری

هرچند شواهد تاریخی نشان می دهد وبرخی از شاگردان ابن تیمیه از قرن هشتم هجری وارد هندوستان شدند، اما نتوانستند اندیشه سلفیه را در آن دیار نهادینه کنند. این اندیشه در دوره شاه ولی الله دهلوی به نهضتی فکری در هندوستان تبدیل شد. دهلوی با سفری که به حجاز داشت و از طریق ارتباط گرفتن با برخی از شخصیت های سلفی آنجا با اندیشه ابن تیمیه حرانی آشنا شد و آرا و اندیشه های او را به هند برد. در مدرسه شاه ولی الله دهلوی را فرزندان و شاگردانش با این منهج اداره کردند تا اینکه در قرن سیزدهم هجری این اندیشه تا جایی رشد کرد که تقلید از ائمه اربعه را کنار گذاشتند و عملا خود را غیر مقلّد و سلفی معرفی کردند. از طرف دیگر در این قرن شاهدیم که جریان سلفی زیدی از طریق صدیق حسن خان وارد شبه قاره شد و به گسترش آن در شبه قاره هند انجامید.

منهج و روش شناسی وهابیت در تکفیر مسلمانان

وهابیت برای تکفیر مسلمانان و گروه های مختلف از روش ها و مناهجی استفاده می کند. این مناهج باید با بررسی عقاید تکفیری این گروه به دست آید و سپس بررسی و نقد شود. هدف از این تحقیق به دست آوردن این مناهج است. با بررسی عقاید تکفیری وهابیت به چند منهج و روش عمده در تکفیر می توان دست یافت که عبارت است از: ظاهرگرایی و تأویل نکردن نصوص دینی؛ سلف گرایی و اتکا به آرای علمای سه قرن اول؛ تساهل در سند نصوص دینی؛ تکفیرِ مخالف خود و تأیید و مسلمان دانستن موافق عقاید خود؛ جعل و ساخت اجماع در تکفیر و افترا و تهمت زدن به دیگران.

ابن تیمیه، وهابیت و عربستان سعودی

دکتر «علی الشعیبی» متولد رقه سوریه است. وی از کودکی علاقه و استعداد سرشاری در یادگیری و تبلیغ اسلام داشت و از 12 سالگی تحت تأثیر شیوخ وهابی رقه، با این فرقه مذهبی گرایش پیدا کرد. جوانی خود را در سوریه و عربستان با اعتقاد به وهابیت و تعالیم محمد بن عبدالوهاب گذراند. وی مشاور ملک فهد، پادشاه اسبق عربستان بود و در فاصله سال های 1983 تا 1989 به عنوان رئیس مرکز پژوهش های ملک فیصل فعالیت داشت و هم زمان مشاور وی نیز بود. در این مقاله که به گفتگوی با وی پرداخته شده، الشعیبی از خاطرات بیست سال همراهی خود با وهابیت می گوید.

جنایت های آل سعود

سعودیان وهابی برای دست یافتن به جایگاه فرماندهی در اسلام و تملک حرم مکه و مدینه، نیاز شدیدی به پشتوانه مالی داشتند. لذا در پایان مراسم حج سال 1214 هـ.ق، با توجه به درگیری هایی که دامن گیر دولت عثمانی شده و قدرت آنان را تضعیف کرده بود، به فکر افتادند مسیر فتوحات خود را به خارج از شبه جزیره عربستان گسترش دهند. آنها در این مسیر، عراق را بهترین مکان برای تهاجم ها و غارتگری خود یافتند.

مفهوم شناسی جنبش های اسلامی معاصر

تعریف مفاهیم و مشخص شدن محدوده و معنای الفاظ استفاده شده در یک موضوع، در تحلیل صحیح مطلب نقش مهمی دارد. در این مقاله الفاظ و مفاهیم مرتبط با جنبشهای اسلامی، از نگاه برون گفتمانی (مثل: جنبش اجتماعی، جنبش (نهضت) اسلامی، اسلام گرایی، پان اسلامیسم، پان عربیسم) و از زاویه درون گفتمانی (مثل: سلفی گری، وهابیت، احیاگری، جهاد، دارالاسلام و دارالکفر) بررسی شده است و مفاهیم این الفاظ معین گردیده است.

وجوه اشتراک و افتراق جنبش های اسلامی معاصر؛ باتوجه به نگاه منطقه ای وجهانی

در این مقاله، با بررسی جنبشهای بزرگ شیعی در قرن اخیر (مانند انقلاب اسلامی ایران و حزب الدعوه عراق و حزب الله لبنان) ، همچنین جنبشهای بزرگ سنی مانند (اخوان المسلمین مصر، طالبان در افغانستان و حزب التحریر در آسیای مرکزی) از لحاظ بستر شکل گیری، نوع نگاه به غرب و تجدد،وحدت جهان اسلام، استراتپزی وراهکارهای سیاسی تحقق هدف ، وجوه اشتراک و افتراق بین جنبشهای اسلامی با در نظر گرفتن ابعاد جهانی و منطقه‌ای مشخص شده است.

مبارزه با تروریسم و جنبه های متعارض آن در آسیای مرکزی

یکی از اشتباهات مشهود رهبران شوروی سابق تقابل با عنصر دین و در راس آن اسلام و محدود کردن فعالیت های دینی بوده است. این رفتار زمینه های گرایش به اسلام تندرو را در سالهای پس از فروپاشی شوروی ایجاد کرد. به عبارت دیگر ظهور و گستردگی اسلام افراطی در نتیجه اعمال محدودیت در امور مذهبی مردم و ایجاد یک خلاء ایدئولوژیک در سطح منطقه بوده است. با سقوط شوروی و بازشدن زنجیرهای اسارت ایدئولوژیک، علایق مذهبی مردم به شدت اوج گرفت. آسیای مرکزی گستره جغرافیایی است که از دریای خزر در غرب شروع و تا چین در شرق تدوام پیدا می کند. این منطقه که شامل پنج کشور قزاقستان، ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان و قرقیزستان می باشد در کنار نقاط اشتراک فراوان دارای تفاوت هایی است که ارائه نسخه واحد جهت تعامل با آنها را غیر منطقی کرده است. در سال های پس از فروپاشی شوروی و ایجاد واحدهای سیاسی جدید در این منطقه تحولات و رویدادهای متعدد رخ داده و در آن ضرورت بررسی و مطالعه دقیق روند تحولات آسیای مرکزی را به نیاز استراتژیک قدرتهای بزرگ تبدیل کرده است. در این زمینه منابع غنی انرژی منطقه، موقعیت ژئوپلتیک آسیای مرکزی و مشاهده برخی از روندهای افراطی در سطح آن رقابتی تنگاتنگ در بین قدرتهای بزرگ در رابطه با این منطقه ایجاد کرده است. امواج ضد تروریستی ایجاد شده پس از حوادث یازدهم سپتامبر 2001 در کنار برخی از پیامدهای مثبت آن در راستای تشدید تدابیر امنیتی کشورهای مختلف و هوشیاری بیشتر نیروهای ویژه امنیتی، دارای پیامدهای سوء ناگواری نیز بوده است. منطقه آسیای مرکزی از آغاز تشکیل ائتلاف ضد تروریستی نقش اساسی را در انجام عملیات ضد تروریستی ایفا کرده است. نکته اساسی در رابطه با نقش آسیای مرکزی در پروسه مبارزه با تروریسم این است که هر چند این منطقه در آغاز این پروسه با اعطای پایگاه های نظامی خود جهت تهاجم به مهمترین مرکز پرورش تروریسم پس از حوادث یازدهم سپتامبر یعنی افغانستان بیشتر به عنوان پشتیبان عملیات نظامی مطرح شد، اما پس از پایان تهاجم نظامی به افغانستان خود این منطقه به هدف عملیات ضد تروریستی تبدیل گردید.

گونه شناسی جریان های فکری و جنبش های اسلامگرا

در دوره معاصر مسائل جهان اسلام در دو محورکلی و اساسی دور می‌زند: انحطاط و عقب ماندگی داخلی و مسئله ی غرب. هر یک از این دو محور با ریشه های عمیق تاریخی و ساختاری دارای ابعاد فرهنگی، اقتصادی- اجتماعی و سیاسی بوده و بر یکدیگر تاثیر گذارند. از لحاظ ابعاد خصومت جهان اسلام با غرب، عوامل متعددی از جمله: جهل، جنگهای صلیبی، اشغال اندلس، مسأله استعمار و فلسطین تأثیر گذار بودند.در مجموع چهار گرایش اصلی با انشعاب های داخلی و مبانی و غایات متفاوت در جهان اسلام قابل تفکیک و شناسایی هستند، که عبارتند از : محافظه کاری سنتی یا سنت گرایی، تجدد سکولار (لیبرال و رادیکال)، بنیاد گرایی اسلامی و نو گرایی دینی. قرائت های این گرایش ها از دین و سنت و مدرنیته و غرب متفاوت است و تشخیص آنها از ابعاد و جوانب مسائل مبتلا به مسلمانان (فرهنگی، اقتصادی-اجتماعی و سیاسی، ونیز داخلی و بین المللی) و در نتیجه، راه حل های آنها، متفاوت از یکدیگر است. ولی می‌توان با وحدت و نزدیک شدن گروهها به هم راه حلهای بهتر برای حل مشکلات اسلام پیدا کرد.