گزارشی و آموزههایی از دعای «عصر غیبت»

خداوند هدف از خلقت جن و انس را عبادت خود بيان كرده است. عبادت خدا همان معرفت خداست كه صنع اوست، يعني اين معرفي بايد از جانب خودش صورت بگيرد و لاغير. تا اين معرفي نباشد هيچ كس قادر به شناختن پيامبران راستين نخواهد بود و در نتيجه نميتوانيم حجج الهي را بشناسيم. لذا براي رهايي از ضلالت و مرگ جاهليت ملزم به تسليم نسبت به شناخت خدا و انبياء و اولياي او هستيم تا راه صحيح بندگي و عبادت خدا را براي ما معرفي كند و در اين مسير راهبر ما باشند؛ زيرا خدا تبعيت و تسليم بودن نسبت به ايشان را وسيلۀ تقرب و بندگي خود قرار داده است. لذا در حال حاضر شناخت حجت زمان امام دوازدهم تنها راه رهايي از كفر و ضلالت است. به فرمودۀ اهل بيتedfr در عصر غيبت، همه اهل هلاكت هستند به جز كساني كه ثابت قدم در راه شناخت امام باشند و توفيق بر دعاي بر حضرت داشته باشند. بنابراين با مراجعه به دعاي عصر غيبت به چگونگي كسب معرفت و راههاي مقابله با مرگ جاهليت ميپردازيم و از جمله مهمترين آن راهها ميتوان انتظار فرج، دعا براي حضرت، دعا در حق دوستان و نابودي دشمنان ايشان و تربيت منتظران اشاره نمود.
بایسته های پژوهشی درون مایه صحیفه سجادیه

نگارنده مقاله، پس از بيان پنج نكته مقدماتى در مورد درونْمايه صحيفه سجاديه، بيست موضوع از موضوعات را كه براى تحقيق موضوعى درباره صحيفه مناسب ميداند، همراه با ريز موضوعات آن آورده تا راهنماى پژوهشگران باشد.
مبانی فقه الحدیثی آیة الله میرزا مهدی اصفهانی (3)

نويسنده در اين گفتار به مقايسه دو ديدگاه متفاوت در اجتهاد و فقاهت می پردازد : ديدگاه رايج كه اجتهاد را ملكه بدست آوردن احكام شرعى از متون فقهى ميداند و ديدگاه آية الله اصفهانى كه فقاهت را شناخت احكام الهى ميداند.آنگاه چگونگىِ دستيابى به اين دو را مقايسه مىكند. در ديدگاه اوّل، اجتهاد، مقدمات و علوم فراوانى از قبيل ادبيات، منطق، كلام و… لازم دارد كه بدون آنها اجتهاد محال است. امّا در ديدگاه دوّم به هيچكدام از مقدمات يادشده نيازى نيست و با مراجعه به اصول و قواعد فقهى و با مراجعه به قرآن و سنت معصومان و در انتها مراجعه به افكار فقيهان، اين مهم به سامان ميرسد. در پايان مقال اين نكته بحث مىشود كه مقدمه فقه اصغر، يعنى اجتهاد اصطلاحى ، فقه اكبر يعنى شناخت و عرفان كامل خداوند، پيامبر او و امامان بعدى :ـ است. و هرگز بدون فقه اكبر به فقه اصغر نمی توان رسيد.
مبانی فقه الحدیثی آیة الله میرزامهدی اصفهانی (2)

در اين گفتار (كه درادامه گفتارپيشين ميآيد)، نويسنده، ديدگاههاى آيةالله ميرزا مهدي اصفهانى در زمينه فقه الحديث راپى می گيرد. دراين بخش، ملاك فقاهت شرعى ازديدگاه مرحوم اصفهانى بيان میشود، كه با برخياز نظرات رايج تفاوت دارد. به عقيدهايشان، تفريع فروع از اصول، به معنى تفقّه نيست. از سوى ديگر،تفقّه كه در لسان شرع آمده، با اين معني از اجتهاد تفاوت دارد.
مبانى فقه الحديثى مرحوم آيةالله ميرزا مهدى اصفهانى (1)

نويسنده در اين گفتار، مبانى آية الله ميرزا مهدى اصفهانى (1303-1365 ق) در باب فقه الحديث را براساس نوشتههاى ايشان بررسى مىكند و به اين نتايج ميرسد :
– بخشى ازتاريخ شيعه، مربوط به زمان حضور امامان معصوم :و بخش ديگر در زمان غيبت امام مهدى 7 است. بحث اجتهاد و استنباط احكام، در هر دو دوره جريان داشته است.
– استنباط احكام از ادلّه (قرآن و حديث)، به دو شيوه جريان داشته، كه به جريانهاى اصولى واخبارى مشهور است .
– بزرگان اين دو شيوه فكرى، با هم اختلاف و تعارض مهمّى ندارند، بلكه افرادى جاهل و نادان در هر گروه، نسبت به گروه مقابل جسارت كردهاند.
– چه درزمان حضور و چه در زمان غيبت امام معصوم 7 ظرفيت و قدرت علمى وايمانى راويان احاديث، باهم تفاوت دارد. از اين رو، برخى از راويان و محدّثان، نسبت به احاديث، فقيه بودهاند و برخى فقيهتر. گروه فقيهتر، قدرت بيشترى در استنباط احكام از ادلّه داشتهاند. قواعد فقهى در فقه اماميه، بدين سان به دست آمدهاند. گروه اول (فقيه)، عمدتآ اخبارى و گروه دوم، عمدتآ اصولى هستند. البته در ميان مبانى هر دو گروه، مطالبى ديده مىشود كه قابل نقد و بررسى است.
– شيوه مورد قبول مرحوم آية الله اصفهانى، بحثى است كه در بخش بعدى اين مقاله، بيان خواهد شد.
اسماء و صفات الهی براساس تفسیر مناهج البیان

« اسماء و صفات الهى »، از عميقترين مباحث توحيدى است كه از ديدگاههاى مختلف مورد بحث قرار گرفته است. آية الله ملكى ميانجى در تفسير مناهج البيان به اقتضاى تفسير برخى آيات، به اين مبحث مهم پرداخته است.در نظر ايشان، اسم و صفت، نشانهاى است كه خدا براى دلالت به خود آفريده است. كلمه جلاله «اللّه» نيز، كلمهاى مشتقّ است كه بر تحيّر عقول در مورد معبودشان دلالت می كند.