تعميق فوايد امام غايب در پرتو امام شناسي و غيبت شناسي

باورهاي اعتقادي، همواره صحنه نقادي و طرح شبهات بوده است. اعتقاد به امام غايب نيز از اين امر مستثنا نيست. يکي از شبهاتي که متوجه اين باور شده است، «انتفاي فوايد و لغويت امام غايب» است. ريشه شبهه مذکور حاصل دو برداشت اشتباه، يا ناقص از مفهوم غيبت، شئون و مناصب امام است. طراحان اين شبهه پنداشته اند غيبت يعني عزلت، اختفا و فقدان شخص و شخصيت امام و شئون امام (رهبري و حکومت سياسي و حضور اجتماعي). بنابراين، امام غايب، يعني حاکمي که هيچ حضور و نمودي ندارد!
در حالي که بر اساس منابع لغت عرب، قرآن و سنت، اصولا غيبت، به معناي اختفا و فقدان شخص از جامعه نيست. امام غايب موجود است؛ فعاليت دارد؛ با امت مرتبط است؛ ولي هر کسي به تشخيص او موفق نمي شود؛ درست مانند غيبت حضرت يوسف عليه السلام و حضرت خضر عليه السلام؛ نه غيبت حضرت عيسي عليه السلام. اين نوشتار تلاش مي کند با استناد به قرآن، سنت و منابع کلامي، پاسخي نسبتا جديد و يا دست کم با روش نو ارائه دهد که در پرتو آن، عمق بيش تري از فوايد امام غايب کشف مي شود.