از عرفان عرفات تا عرفان حماسى

انسان كامل، مظهر اسماء و صفات حق تعالى است و در عين حال كه داراى روح انعطاف پذير و لطيف است، روح حماسه، دفاع و مقاومت در برابر طغيان طغيانگران در او موج مى زند. در يك ظرف و در يك عصر و در يك حال، هم چهره حماسه دارد و هم روح عرفان. از اين روست كه اين دو روح هماهنگ در واقعه عاشورا كاملا متجلّى گرديده اند. آميختن حماسه به عرفان ضرورتى است كه بدون آن، ماهيّت قيام عاشورا و چهره پرفروغ حضرت سيدالشهدا(عليه السلام)دچار تحريف مى گردد.
اساساً حماسه آن حضرت را بايد در عرفان او جست‌وجو نمود. واقعه كربلا گرچه صورت آن حماسى است، اما روح آن عرفانى است كه رهبر آن قيام خونين، پلى استوار ميان آن دو بنا نهاده است. و اين، تنها شأن و مقام آن خلق برترى است كه براساس حكم جبلّى، منوّر به نور حق گشته و پرتوهاى الهى بر او تابان گرديده و باب هايى از عالم غيب به رويش گشوده گرديده و مفاتيح حقيقت در دست اوست. و اين گونه است شأن انسان والا، يعنى مقام انسان كامل كمّل كه به درجه شامخ ولايت تكوينى مى رسد و خليفة اللّه مى گردد. و چه زيباست اين همه درخشش عرشى در سايبانى فرشى!

ثواب عزاداری

وجود روایاتی که ثواب عزاداری برای امام حسین (علیه السّلام) را بی حدّ و مرز ذکر می‌کند تا چه اندازه صحیح است؟

عاشورا، بسترهای الهی

از آن جايي كه امام حسين (ع) و اهل بيت عصمت و طهارت(ع) تجسم عيني قرآن و تمثل آيات وحياني هستند يافتن مصاديق ايات در عاشورا دور از انتظار نيست.

با امام حسين علیه السلام در سايه قرآن

يامبر اكرم(ص) فرمود: «من دو چيز گرانمايه در ميان شما به يادگار مي‏نهم: كتاب خدا و خاندانم. اين دو هرگز از يكديگر جدا نمي‏شوند تا آنكه در قيامت كنار حوض كوثر بر من وارد آيند.»1
اين حديث به حديث ثقلين معروف شد و تمام فرقه‏هاي مسلمين آن را در كتب معتبر خويش نقل كردند؛ اما به فرموده خميني كبير «خودخواهان و طاغوتيان قرآن كريم را وسيله‏اي ساختند براي تداوم بخشيدن به حكومتهاي غاصب و ضد قرآني خويش و مفسران حقيقي قرآن و آشنايان به حقايق آن را، كه سراسر قرآن را از پيامبر اكرم(ص) دريافت كرده بودند، با بهانه‏هاي گونه‏گون عقب زدند و با توطئه كثيف خود، در حقيقت قرآن را از صحنه خارج كردند.»2
ممكن است بپرسيد: آيا فهم قرآن تنها در توان معصومان (عليهم السلام) است و ديگر مردم حق ندارند، بدون مراجعه به روايات اهل بيت، از قرآن بهره گيرند؟
در پاسخ بايد گفت: ما مانند اخباري‏ها نيستيم كه فهم قرآن را يكسره مخصوص اهل بيت (عليهم السلام) بدانيم؛ بخشي از آيات محكمات و بينات ناميده مي‏شود و هر كس، به شرطي كه با زبان عربي و شأن نزولها و يك سلسله مباحث لازم ديگر به طور صحيح آشنايي كافي داشته باشد مي‏تواند از آن بهره گيرد؛ اما مي‏دانيم كه آيات قرآن دو دسته‏اند: محكمات و متشابهات3. براي فهم آيات متشابه جز تمسك به راسخان در علم اهل بيت (عليهم السلام) راهي نيست.
طبق تصريح شيعه و سني، قرآن كريم در موارد متعددي به مقام و موقعيت اهل بيت (عليهم السلام) و عصمت و طهارت و ولايت آنها اشاره كرده است. در اين فرصت، آن دسته از روايات سالار شهيدان حضرت ابي عبداللّه‏ الحسين(ع) در باره برخي از آيات قرآن كريم، كه در خصوص اهل بيت عصمت (عليهم السلام) وارد شده، مورد توجه قرار مي‏دهيم و جانهاي خود را با كلمات نوراني آن فاتح اقليم وجود جلايي ديگر مي‏بخشيم.
چه گويم در مقام آن دلارام زبان من زبون و خامه‏ام خام
بايد توجه داشت كه در برخي از روايات، آن حضرت تنها راوي حديث است كه از پيامبر اكرم(ص) يا اميرمؤمنان(ع) نقل مي‏كند؛ ولي ما تنها به رواياتي اشاره مي‏كنيم كه در آن امام(ع) خود سخني فرموده يا پرده از حقيقتي برداشته است. البته اين سخن با نقل مواردي كه آن حضرت از رسول اكرم يا اميرمؤمنان مطلبي پرسيده و سپس پرسش و پاسخ را باز گفته است، منافات ندارد؛ زيرا به هر حال خود حضرت در متن جريان حضور داشته است.
به هر ترتيب امام حسين(ع) در اين دسته از روايات به تبيين بطني از بطون قرآن پرداخته، از تأويل، تفسير يا شأن نزول آيات پرده برمي‏دارد و گاه براي بيان حقيقتي به آيه استدلال مي‏كند.

درآمدی بر سيره قرآنی امام حسين علیه السلام

اهل‏بيت و بويژه امام حسين(ع) فرزندان پيامبر و شاگرد مكتب قرآن‌اند پس چگونه گفتار و مواعظ‌شان متكى به قرآن نباشد حركت و قيام حسينى از همان آغاز بر مبناى قرآن همراه بود. نه تنها ريشه‏هاى اين حماسه را مى‏توان با قرآن بدست آورد بلكه امام(ع) خود با استناد به آيات قرآن حركت خود را الهام گرفته از آن مى‏دانست كه نمونه‏هايى از آن را ذكر مى‏كنيم.
شاره:
امام حسين(ع) گوهر تابناك و چراغ درخشانى است كه هماره بر تارك تاريخ درخشيده و خواهد درخشيد. طالبان هدايت و انسان‏هاى خسته از ظلم و تبعيض و ذلت و ستيزه، نامردمى و ناجوانمردى را به حق رهنمون ساخته و بيدار نموده است. عنصر جاودانه‏اى كه به يقين رمز ماندگاريش را در الهى بودنش بايد جُست. سيره‏ى ارجمندش را در قرآن بايد نگريست تا به حقيقتش يا شمه‏اى از حقيقتش دست يافت. امام حسين(ع) نه تنها شاگرد مكتب قرآن كه عِدْل و شريك قرآن است از اين‏روست كه در فرازى از زيارت‌نامه‏ى شريفش مى‏خوانيم: «السَّلامُ عَلَيكَ يا شريكَ القُران؛(1) سلام بر تو اى شريك قرآن» و در حديث «ثقلين» نيز همدوشى امام به عنوان قرآن ناطق و قرآن به عنوان امام صامت گرديده است.
رسولُ اللَّه(ص) فرمودند: «انى تاركٌ فيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كتابَ اللَّه و عترَتى اهلَ بَيْتى فَأِنَّهُمَا لَنْ يَفتَرِقا حتَّى‏ يَردِا عَلَىّ الحوض»(2) حال كه ائمه(ع) بطور عام و امام حسين(ع) به طور خاص چنين نسبت و خويشاوندى محكمى با قرآن دارند بايد تفسير قرآن را در آنان جُست كه در «وجود آنها كرامت‏ها و فضيلت‏هاى قرآن و گنج‏هاى الهى نهفته است.» «فيِهْم كوائِمُ القرآن و هُمْ كُنوُز الرَّحمان»(3) در اين نوشتار بر آنيم كه فرازهايى از آيات نورانى قرآن را در سيره‏ى علمى و عملى آن امام همام جستجو كنيم و آيات اين كتاب صامت را با نور وجود اين پرتو درخشنده به نطق آوريم.
اگر چه ما را هرگز ياراى آن نيست كه عمق شخصيت آن درياى علم و معرفت و اخلاق و معنويت را بپيمايد ولى از باب عرض ارادات به پيشگاه آن شفيع روز محشر چند جمله‏اى را به تحرير در مى‏آوريم.

زمان عزاداری

چرا در مواردی مثل شهادت امام حسین (علیه السّلام)، ما قبل از عزا، عزاداری را شروع می‌‌کنیم؟

بزرگداشت عاشورا

چرا برای بزرگداشت عاشورا به روش بحث و گفت‌وگو اکتفا نمی‌شود؟ آیا زنده نگه داشتن یاد عاشورا فقط منحصر به این است که انسان سینه‌زنی و گریه کند، شهر را سیاه‌پوش کند، مردم تا نیمه‌های شب به عزاداری بپردازند و حتّی گاهی روزها کار و زندگی خود را تعطیل کنند؛ مخصوصاً با توجّه به این‌که این امور ضررهای اقتصادی به دنبال دارد. آیا ممکن نیست این خاطره‌ها به گونه‌ای تجدید شود که ضررهای اقتصادی و اجتماعی کم‌تری داشته باشد، مثلاً جلسات بحث، میزگرد یا سمینارهایی ترتیب داده شود، و با تماشای بحث و گفت و گو خاطره این حادثه برای مردم تجدید شود؟!

چهره حضرت امام حسین (علیه السّلام)

با توجه به ابهت و شوکتی که حضرت امام حسین (علیه السّلام) داشتند چرا در برخی مراسم و مجالس، چهره مظلوم و خوار، از ایشان ترسیم می‌کنند چگونه توجیه می‌شود؟

روش عزاداری

عزاداری برای امام حسین تا چه اندازه مجاز است؟

وجوه تضعیف و تصحیح اسناد زیارت عاشورا

دو منبع اصلى زيارت عاشورا عبارت‌اند از: كامل‌الزيارات ابن قولويه و مصباح المتهجد شيخ طوسى. نوشته حاضر به بررسى اسناد اين زيارت در اين دو منبع می‌پردازد و وجوه تضعيف و تصحيح آن‌ها را آشكار می‌کند و به اين نتيجه می‌رسد كه سند سوم شيخ طوسى در مصباح المتهجد (روايت صفوان) اصح طرق روايت اين زيارت است و طرق ديگر هرچند خالى از ضعف نيستند، ولى می‌توانند اين طريق را تأييد و تقويت كنند.

نقد و تحليل رويکردهاي حج امام حسين علیه السلام

براي برخي از تاريخ نويسان و سيره نويسان مسلم است كه امام حسين (ع) حج خود را به عمره مفرده تبديل كرده و مكه را به‌سوی عراق ترک كردند و اين نظريه به‌عنوان نظریه‌ای مشهور ميان آنان متداول شده است. در اين جستار، براي بررسي اين مسأله، به روايات وارده در جوامع روايي پرداخته شده است؛ از تتبع در نقل‌های تاريخي و از استناد به روايات صحيح اين نتيجه حاصل می‌آید كه امام حسين (ع) با عمره مفرده وارد مكه شده و با عمره مفرده ماه ذی‌الحجه از مكه خارج گردیده‌اند. آن حضرت، از ميقات شجره يا میقات‌های ديگر، محرم به احرام عمره تمتع نشده بود تا براي خروج از احرام، نيت حج يا عمره تمتع خود را از باب حكم مصدود، به عمره مفرده مبدل ساخته باشند.

حائر الحسین علیه السلام

متوکل، دهمین خلیفه عباسی، پس از استقرار حکومتش با تخریب بارگاه ملکوتی امام حسین (ع) موجبات تنفر مسلمانان را فراهم کرد و تا پایان عمر نیز بر مخالفت با اهل‌بیت پیامبر (ص) اصرار ورزید، مقاله حاضر تلاش دارد ضمن بحث لغوی و اصطلاحی در خصوص حائر الحسین (ع) زمینه‌های تاریخی و اجتماعی آن، دلایل و انگیزه‌های تخریب و عاملان آن را بررسی کرده و واکنش‌های مخالفت‌آمیز مردم و قداست مقام حائر را در سایه رهنمودهای امام هادی (ع) روشن نماید. بدیهی است در این زمینه احادیث منقول از آن حضرت در شأن حائر نیز موردبررسی قرار خواهد گرفت.

بررسی تاریخی روزه عاشورا در صدر اسلام

استحباب و سنت بودن روزه عاشورا، همواره موردتوجه اهل سنت بوده است و بر آن تأکید می‌شود. از طرفی این روز در نزد شیعیان اهمیت ویژه‌ای دارد و روزه آن را نه‌تنها سنت و مستحب نمی‌دانند بلکه آن را بدعت و مکروه می‌شمارند. بررسی‌های تاریخی و روایی چنین می‌نمایند که روزه عاشورای صدر اسلام نه در ماه محرم، بلکه در روز دهم ماه تشری بوده است که روزه یهود با نام «کیپور» و «عاسور» در آن واقع می‌شود. علت اشتباه این روز با دهم محرم، تشابه در تلفظ است که عرب هر دو روز را «عاشورا» می‌خواند و از طرفی روزه آن روز نیز با وجوب روزه رمضان نسخ شده است. احیای این حکم منسوخ، نه‌تنها سنت نیست بلکه بدعتی است که از سوی افراد همسو با سیاست‌های اموی ترویج گردیده است. بر این اساس، تبیین علمی این امر می‌تواند در کاهش تنش‌های فرقه‌ای و مذهبی مؤثر باشد. این نوشتار بر آن است تا پس از اشاره به آرای فقهی و روایت‌های این واقعه در منابع فریقین، با رویکردی تاریخی آن به این پرسش پاسخ دهد که ریشه روزه عاشورای صدر اسلام از کجاست و در عصر نبوی چه حکمی داشته است؟

نقش عاشورا و عزاداری های عصر ائمه علیه السلام در سقوط امويان و پيروزی عباسيان

واقعه خونين و غمناك عاشورا هرچند از ديد امويان نقطه عطفى در تاريخ خلافت اموى به شمار مى‌رفت، اما درواقع اين قضيه بستر سقوط آنان را فراهم ساخت؛ زيرا باوجودآنکه در آغاز تعداد اندكى از مسلمانان به يارى حسین بن على (ع) در كربلا حضور يافتند، ولى با شهادت آن حضرت روحيه انقلابى مردم زنده گرديد و قيام‌هاى پياپى بر ضد خلفاى اموى و سپس عباسى صورت گرفت. اين نوشتار درصدد است با تحقيق كتابخانه‌اى مبتنى بر روايات و يافته‌هاى تاريخى، به مهم‌ترين عوامل سقوط امويان و پيروزى عباسيان اشاره نموده و نقش عاشوراى حسينى و عزادارى عصر ائمه (ع) را در اين ميان بررسى نمايد. با توجه به اهميت قيام حسينى در تاريخ اسلام و شيعه، حركت‌هاى انقلابى و شهادت‌طلبانه دوستان اهل‌بيت كه درنهایت به سقوط امويان و پيروزى عباسيان تمام شد، تنها با الهام‌پذيرى از قيام عاشورا قابل‌تحلیل است. در اين ميان، اهتمام امامان شيعه بر ترويج اهداف عاشورا از طريق عزادارى و زيارت نقش مهمى داشته است، هرچند اين سخن به معناى كم‌رنگ نمودن ساير عوامل تأثيرگذار در اين مسئله نيست.