بعداً تشریف بیاورید!

از خصوصیات بارز او، نظم و برنامهریزی بود. برای تام لحظات زندگیاش برنامه داشت و تمام وقتش پر بود. یکی از بچّهها نقل میکرد یکبار با او کار داشتم، رفتم درِ خانهی آنها را زدم. ایشان آمد و گفت: «الآن برنامهی مطالعه دارم، باشد فلان ساعت تشریف بیاورید، در خدمت شما هستم.» یک دفترچه جیبی […]
هدف مقدّس دینی

از چند روز پیش دوباره به پیشنهاد حبیب، ورزش صبحگاهی را آغاز کردیم. ما شش نفر بودیم که در این ورزش شرکت میکردیم. یادآوری میکنم که ما پارسال با همین تعداد، ورزش صبحگاهی را انجام میدادیم و این کار را پاییز 1358 شروع کرده بودیم و تا بهار 1358 ادامه دادیم. آن وقتها باشگاه هم […]
ورزش صبحگاهی

یکی از برنامههای او، ورزش صبحگاهی برای اعضای بسیج بود. در ابتدا نفرات بسیار زیاد بودند و خود ایشان هر روز صبح بعد از نماز میآمد و همهی ما را صدا میکرد. ابتدا دور باغ بسیج چند دور میزدیم، تا جایی که همه خسته میشدند. امّا او دست بردار نبود. بعد حلقه میزدیم و نرمش […]