قبیله «قریش» و زیرمجموعههای آن

برگرفته از جلسات «چگونه شیعه شدیم؟» ویژه نوجوانان
اهمیّتِ قبیله در عربستان

برگرفته از جلسات «چگونه شیعه شدیم؟» ویژه نوجوانان
تاریخ در منظومه فکر جابری

محمدعابد الجابری، نویسنده مشهور معاصر مغربی، آثار فراوانی دارد. وی با ارائه کتاب نقد العقل العربی بسیار مورد توجه قرار گرفت. فلسفه نظری تاریخ وی در میان فلسفههای نظری مطرح بسیار حائز اهمیت است و از مقایسه نظریه جابری با فلسفههای نظری معاصر، مفاهیم و رویکردهای جدیدی برای بررسی و فهم تاریخ اسلام به دست میآید. جابری با سه عنصر قبیله، غنیمت و عقیده به بررسی تاریخ اسلام دست زده و نوآوریهای ارزشمندی ارائه کرده است. البته بر آرای او نقدهای جدی نیز وارد است؛ نقدهایی چون استنادات نادرست و استدلالات ناروا از دادههای تاریخی، تناقضات درونی کلام جابری و پیشداوریهای او از مهمترین محورهای نقدهایی است که در این مقاله به آن پرداخته شده است.
قبیلۀ کنده قبل از اسلام

قبیله کنده از قبایل مهم قحطانی یمن بودند و در نزدیکی حَضرموت سکنی داشتند، تا اینکه بعدها به نجد مهاجرت کردند. به دلیل نقش مؤثر اشعث بن قیس کندی و خاندانش در برخی از وقایع صدر اسلام، شناخت پیشینۀ قبیلۀ او (کنده) در دورۀ جاهلیت از اهمیت بهسزایی برخوردار است. تحقیق در این مبحث به ما کمک میکند تا بسیاری از قضایای تاریک و مبهم تاریخ صدر اسلام را بهتر بشناسیم؛ از جمله جریان ارتداد، فتوح و … که به نوعی خاندان اشعث در آنها نقش داشتهاند.
نقش قبیله اسلم در خلافت ابوبکر

نقش قبیله اسلم در خلافت ابوبکر و در نتیجه جسارت به خانه وحی چه بود؟
قبیله خشونت

محمّد بن عبدالوهّاب با اعلام جهاد علیه مسلمانان و با نسبت دادن کفر، شرک و بدعت به آنان، اعراب بادیه نشین منطقه نجد را تحریک کرد و به کمک ابن سعود لشکری فراهم ساخت، این قبیله خشونت گرا در طول تاریخ سیاه خود از هیچ اقدام خشونت آمیزی علیه امت اسلام فروگذاری نکردند و به کمک استکبار جهانی و خشونت و افکار انحرافی خود فرقه وهابیت را تشکیل دهند.
قبیله بدعت

در طول تاریخ اسلام بدعتگذاران متعددی در میان امت اسلامی پیدا شدهاند که با اغراض شخصی و دنیوی و یا از روی جهالت با استفاده از گزارههای دینی و شعارهای مذهبی، بدعتهایی را در اسلام به وجود آوردهاند که میتوان گفت یکی از مصدایق بارز بدعتگذاران، گروه وهابی است که طبق حدیث شریف، مبارزه با این گروه بدعتگر در درجه اول بر عهده طبقه علماست.
درباره بطلان بدعتگذاری و نکوهش آن، روایات فراوانی از معصومان: وارد شده است که در ذیل به نمونههای آن اشاره میکنیم.