ضرورت وجود نبى بر اساس قاعده لطف

ضرورت وجود پيامبراز دو منظر قابل بررسى است: 1. نياز انسان؛ 2. وجوب لطف الهى.
فلاسفه و متكلّمان، در معناى وجوب ارسال رسولان، نظريّه‌هايى ارائه كرده‌اند؛ و بر اين نظريه‌ها، نقدها و اشكالاتى نيز مطرح شده است. در نظر فلاسفه، وجوب به معناى ضرورت وجود و عدم انفكاك از ذات خداوند است، و لطف و كرم از صفات ذات محسوب مى‌شود. هرچند متكلّمان براى اثبات وجوب ارسال رسل، بر حسن و قبح عقلى تأكيد مى‌كنند و اين به معناى ضرورت و لزوم فلسفى نيست، ولى برخى بر آن عقيده‌اند كه وجوب در نظر متكلّمان، همان معناى فلسفى را دارد.
قاعده لطف از نظر متكلّمان بزرگ شيعه همچون شيخ مفيد و خواجه طوسى نقد و بررسى شده و اشكالات مربوط به نظر حكما و فلاسفه با استناد به آيات و روايات تبيين شده است.
وجوب ارسال رسل برمبناى عدل الهى نيز مورد بررسى قرار گرفته است.

نقش باورداشت غيبت در پويايي حيات علمي و فكري شيعيان در قرن سوم و چهارم

همواره پيشينه مباحث مهدويت با پرسمان هاي فربه و انديشه خيزي چون چيستي و چرايي غيبت امام عصر (عج) پيوند مي يابد. دغدغه اين پرسمان ها تنها به طالبان مطالعات منجي باوري محدود نيست، بلكه هر كس به تتبع در تاريخ علاقه مند است، به ناگزير با آن سر و كار خواهد يافت. با وجود فراگيري انديشه مهدويت در تمامي فرق و مذاهب اسلامي، اين انديشه در همه فرقه هاي اسلامي به يک قوت و شكل نيست، بلكه اين آموزه در بين شيعيان امامي از جايگاه مهم تري در قياس با ديگر فرق اسلامي برخوردار است.