شهادت قاسم بن حسن علیه السلام 6

دینوری گفته است: گفتهاند: چون عبّاس بن علی فراوانی کشتگان را دید، به برادرانش عبدالله، جعفر و عثمان پسران علی (ع) (که مادر همگیشان امّ البنین عامری از آل وحید بود) گفت: «جانم به فدایتان! پیش بروید و از سرور خودتان دفاع کنید تا در راه او به شهادت برسید.» پس همگی تاختند و در […]
شهادت قاسم بن حسن علیه السلام 5

در روایتی آمده است: بر آن قوم حمله کرد. پیوسته میجنگید تا آنکه هفتاد نفر از سواران را کشت. ملعونی سر راه او کمین کرد و ضربتی بر فرق سرش زد. سرش از آن ضربت شکافت. بر زمین افتاد و در خون خویش غلتید. به رو افتاد، در حالی که میگفت: ای عمو! مرا دریاب. […]
شهادت قاسم بن حسن علیه السلام 4

ابن شهر آشوب گفته است: چنین رجز میخواند: من قاسمم، از نسل علی. به خانهی خدا سوگند! ما به پیامبر سزاوارتریم از شمر ذی الجوشن یا ابن زیاد. قال ابن شهر آشوب: هُوَ يَرْتَجِزُ يَقُول: إِنِّي أَنَا الْقَاسِمُ مِنْ نَسْلِ عَلِيٍّ نَحْنُ وَ بَيْتِ اللَّهِ أَوْلَى بِالنَّبِيِ مِنْ شِمْرِ ذِي الْجَوْشَنِ أَوْ […]
شهادت قاسم بن حسن علیه السلام 3

شیخ صدوق گفته است: وی چنین رجز میخواند: ای نفس! بیتابی مکن، همه رفتنیاند. امروز بهشتیان را دیدار خواهی کرد. قال الصّدوق: هُوَ يَرْتَجِزُ َهُوَ يَقُول: لَا تَجْزَعِي نَفْسِي فَكُلٌّ فَانٍ الْيَوْمَ تَلْقَيْنَ ذُرَى الْجِنَان[1] [1]– الامالی: 138، روضه الواعظین: ؟؟ حروف در چاپ مشخص نبودند.
شهادت قاسم بن حسن علیه السلام 2

طبری گفته است: از حمید بن مسلم چنین نقل شده است: نوجوانی به سوی ما بیرون آمد که چهرهاش همچون پارهی ماه بود، شمشیری در دست، پیراهن و شلواری بر تن و کفش در پا که بند یکی از آنها باز شده بود. فراموش نمیکنم که پای چب بود. عمرو بن سعد ازدی به من […]
شهادت قاسم بن حسن علیه السلام 1

به گفتهی خوارزمی: پس از او، عبدالله بن حسن بن علی (ع) به میدان رفت (در برخی روایات، قاسم بن حسن آمده است که نوجوانی بود به سنّ بلوغ نرسیده). چون حسین (ع) به او نگریست، دست در گردن او آویخت و هر دو آنقدر گریستند تا از هوش رفتند. سپس آن نوجوان اذن میدان […]