نقد دیدگاه غزالی درباره قاعده ی الواحد و نقد آنها

این مقاله از دو بخش تشکیل می گردد: بخش اول با تبیین اجمالی مضمون قاعده ی الواحد و سیر تاریخی آن آغاز می شود و با نگاهی گذرا به شرایط اجتماعی و جهان فکری غزالی، ادامه خواهد یافت. بخش دوم نیز به طرح و نقد دیدگاه های غزالی در باب اصل قاعده ی الواحد و نیز تطبیق آن بر خداوند اختصاص دارد.

قاعده ی «الواحد» از منظر قرآن کریم

قاعده ی فلسفی «الواحد»، تطبیق آن بر خداوند به عنوان یکی از مصادیق قاعده، نیز بحث از اولین مخلوق صادر از خداوند، از مباحثی است که جایگاه خاصی در فلسفه اسلامی دارد و فیلسوفان فراوانی به صورت گسترده و عمیق بدان پرداخته اند. یک پرسش مهم در اینجا آن است که آیا این قاعده و مباحث پیرامون آن و به طور خاص، نحوه ی صدور جهان از خداوند، ریشه های قرآنی و روایی نیز دارد یا نه؟ آنچه در این نوشتار آمده، بررسی و ارزیابی دیدگاه برخی از حکما و عارفان اسلامی و به طور خاص حکیم معاصر، میرزا مهدی مدرس آشتیانی(ره)، مبنی بر دلالت شماری از آیات بر این موضوع و نیز دیدگاه نگارنده در این باره است.