علی علیه السلام و چالش‌های عصر خلافت

پس از رحلت پیامبر (ص) نظام سیاسی تاره تأسیس اسلام با چالش اندشه‌ای-سیاسی‌ مواجه شد و مبانی نظری سیره نبوی در تبیین حکومت اسلامی را به مسیری دیگر کشاند و سرآغاز تحول فکری جدیدی در مفهوم اسلامی گردید. سرانجام‌ این چالش‌ها، شرایط و اوضاع جوامع اسلامی را به‌گونه‌ای ترسیم کرد که جهان‌ اسلام با دو شکل از حکومت، یکی بر پایه سیره نبوی و ادله قرآنی و دیگری باملاحظه عرف و مقتضیات زمانه، به دو نظریه امامت و خلافت انجامید؛ به‌گونه‌ای که‌ می‌توان دوران خلافت را اساسی‌ترین چالش نظریه‌سازی در جهان اسلام نامیده که به‌ ارائه دو دیدگاه اهل سنت و تشیع انجامید. هر دو دیدگاه معتقد بودند رهبری پس از پیامبر از آن‌کسی است که زمام امور را به دست گیرد و به تنظیم امور بپردازد. بااین‌حال، در مورد حیطه صلاحیت و قلمرو اختیارات وی کاملاً دو نظر مختلف مطرح‌ گشت. همین امر سبب شد ماهیت خلافت و شرایط امام به دو گونه جلوه کند و چالش نظری امامت را شدت بخشد. این مقاله در پی تبیین چالش‌های فکری-سیاسی عصر امام علی (ع) و بازتاب‌ سیاسی-اجتماعی این چالش‌ها در بروز تحولات سیاسی-پیشین است، ضرورت تبیین‌ استراتژی فراگیر جهت پویایی وحدت اسلامی را فراهم می‌سازد. در این راستا، رفتار فکری-سیاسی امام علی (ع) در جایگاه الگویی برای وحدت امت اسلامی، می‌تواند به پویایی استراتژی وحدت در جهان اسلام کمک کند.