سیر تحولات سیاسی – اجتماعی اخوان المسلمین

این رساله ازهفت فصل تشکیل شده است که در زیر به توضیح آن می پردازیم.
سید قطب و اسلام گرایی معاصر

سید قطب را باید از شخصیتهای تاثیرگذار در میان جنبشهای معاصر جهان دانست. وی شخصیتی است که تحلیل های متفاوتی نسبت به افکار او میشود، به طوری که برخی وی را یک مصلح انقلابی میدانند و برخی هم وی را به عنوان پدر معنوی تکفیری های جهادی قلمداد میکنند. در مقاله حاضر مروری بر افکار وی و نظرات دیگران در مورد او ارائه میشود.
سلفیه، وهابیت و رشید رضا

سلفیه فرقه ای است که تمسک به دین اسلام جسته، خود را پیرو سلف صالح می دانند و در اعمال، رفتار و اعتقادات خود، سعی بر تابعیت از پیامبر اسلام (ص)، صحابه و تابعین دارند. در این مقاله نویسنده کوشیده است که پس از بررسی سلفیه، وهابیت و تاریخچه سلفیه پس از فروپاشی عثمانی، به نقش رشید رضا صاحب تفسیر المنار در گسترش عقیده مبارزاتی سلفیه بپردازد.
سلفیه و اخوان؛ ریشه ها و سرانجام

ین مقاله سعی دارد منشأ جماعت اخوانالمسلمین و جماعتها و جریانهای سلفی را برای رسیدن به نقاط اشتراک و اختلاف بین آنها و امکان ایجاد همزیستی و پذیرش اتحاد و ائتلاف از سوی آنها بررسی کند. لذا پیدایش جماعت اخوانالمسلمین در نیمه اول قرن بیستم توسط شیخ حسن البنا و جایگاه سلفیه به عنوان یک مفهوم و مثال از طرح تبلیغی و ارشادی را مورد بررسی قرار میدهد و به شرح و تفصیل پیدایش جماعتها و جریانهای سلفی معاصر که از مفاهیم مکاتب سلفی قدیمی در مصر غنا یافتهاند، میپردازد و دیدگاههای این جریانها و جماعتها را درباره خطمشی شیخ حسن البنا بررسی میکند. سپس سراغ دوره دوم تأسیس جماعت اخوانالمسلمین در اواسط دهه 1970 میرود و شکاف در جماعت اسلامی دانشجویان و تقسیم آن به سه شاخه را مورد بررسی قرار میدهد. سلفیه افراطی و میانه رو و اصلاح طلبان و همچنین نحوه همگرایی و واگرایی آنها از مباحث این مقاله میباشد.
سلفیت جدید برخورد روش شناختی و نظری جریانهای بنیادگرای اسلامی و غربکرا در جهان عرب

پرسش من در این رساله آن بود که چرا گروههای اسلامگرا و غربگرا در جهان عرب ، نتوانستند با ارایه راهکاری کارآمد و توسعه نظریات خود، در سیری تکاملی به آرمانهای خود جامه عمل بپوشانند؟ من عقیده دارم که پیش از بررسی مصادیق عینی و برخوردهای این دو گروه و نیز ناکارامدی برنامه کارهر دو برای جامه، نخست باید به برنامه فکری و از آن بالاتر، روششناسی حاکم بر آنها پرداخت . بنابراین، فرضیه من مبتنی بر آن است که سلفیت جدید، محصول برخورد سلفیت قدیم و مقهوریت قدیم است . یعنی برخورد بین جریانهای اسلامگرا و غربگرا در جهان عرب ، به دلیل تعارض آشتیناپذیر برنامهها و راهکارهای فکری و روششناختی (متولوژیک) آنها با یکدیگر به ناگزیر کشمکش خشونتبار و متصلبی را از لحاظ نظری و عملی میان آنها برانگیخته است . مفروض من آن بود که در راهکارهای فکری جریانهای غربگرا و اسلامگرا عنانر متضاد . متباینی وجود دارد که مانع از آمیزش آنها میشود. من برای این که فرضیه خود را ثابت کنم بحث خودرا در چهار قسمت کردم. در فصل نخست ، جریان غربگرا در جهان عرب به بررسی نهادم و دست آخر نتیجه گرفتم که این جریان بیبرنامه بوده است و به علاوه درصدد تحولی انقلابی در زیربنای فرهنگی دیرپای این سامان بود. به همین جهت ، در دسیابی به راهکاری مناسب برای جهان عرب شکست خورد. در فصل دوم به جریان سلفی پرداختم که ریشههای عمیقی در بستر فرهنگی جوامع عربی دارد. من با بررسی فعالیت جنبشهایی چون وهابی و سنوسی به این نتیجه رسیدم که این چریان به دلیل گذشتهگرایی و سلفیگرایی افراطی خود، نتوانست در شناخت مقتضیات و نیازهای عصر خود موفق عمل کند و به همین جهت ، برنامه کار آنها گر چه تجانس درونی نسبی داشت ، ولی در تطبیق با بیرون، با ناکامی روبهرو شد. در فصل سوم من سعی کردم نشان دهم تلاش چند نفر از اندیشهورزان مسلمان برای آشتی دادن دو مشرب فکری غربگرا و اسلامگرا با برخورد به جریان سلفی پیوست . در فصل آخر، من میخواهم نتیجه بگیرم که جریانهای اسلامگرای فعلی در جهان عرب از نظر روششناختی و نظری تفاوتی با اسلاف سلفی خود ندارند، فقط زبانی امروزی برای بیاناندیشه و اهداف خود برگزیدهاند. در واقع سلفیت جدید تداوم راه سلفیت قدیم است و به همین دلیل وارث مشکلات و ناکامیهای آن است.
سلفی گری در مصر

در قرن بیستم بحران های اجتماعی، و سیاسی زیادی در داخل و خارج کشورهای اسلامی بوجود آمد، کشورهای استعماری در پی استعمار مسلمین بود و جریان های سلفی گری در عربستان و شبه قاره بوجود آمده بودند. اندیشمندان مصر در واکنش به این بحران ها، بازگشت به ارزش ها و آموزه های اسلامی را پیشنهاد کردند و علت عقب افتادگی و انحطاط مسلمین را روی گردانی از آموزه های اصیل دینی دانستند. در این راستا افکار سید جمال الدین اسد آبادی که در پی اصلاح بود، زمینه را آماده تر کردو شاگردان او از جمله محمد عبده، با ادامه دادن را ه او به مفهوم سلفیه نزدیک شدند. اما رشید رضا، در رابطه با بازگشت به سلف افراطی تر بود، و نظریه حکومت اسلامی را نیز مطرح کرد. با روی کار آمدن جریان اخوان المسلمین در مصر، سلفی گری در این منطقه سرعت بیشتری گرفت. سلفی گری مصر با سلفی گری وهابی تفاوتهایی دارد که مهم ترین آن ها این است که وهابیت رویکرد اعتقادی دارند ولی سلفیه مصر رویکردی سیاسی.
سلفی گری در مصر و دوره جدید

سلفیگری در مصر دارای ابعاد گونانگون میباشد و هریک از اقشار و گروههای اجتماعی سیاسی مصر در رابطه با آن مواضع مختلفی دارند. عدهای موافق تفکرات سلفی و وهابی در مصر هستند و به صراحت از آن حمایت میکنند و گروهی مخالف و صراحتا موضع خود را اعلام میدارند در این وسط عدهای دارای مواضع ابهام آلود بوده و محافظه کارانه عمل میکنند و گروههای در قبال این مسأله ساکت هستند. در این مقاله به بررسی مواضع گروههای مختلف در قبال سلفیت در مصر پرداخته شده همچنین رابطه سلفیهای مصر با وهابیهای عربستان سعودی مورد بحث قرار گرفته است.
سفر وهابیت به مصر

وهابیت در کشورهای مختلف به دنبال رواج افکار خویش است، در این راستا دولت و مفتیان وهابی عربستان سعودی از اوایل قرن نوزدهم میلادی با برخی از متفکران و رهبران جریانهای اسلامی مصر و در راس آنها «جماعت اخوان المسلمین»، «جماعت انصار سنت محمدی» و ارتباط برقرار کردند. این جریانها و رهبرانشان از طریق دعوت افراد، استفاده از مساجد و چاپ کتاب، به نشر و تقویت خط فکری سلفی و وهابیت حنبلی در مصر همت گماردند. در سالهای اخیر نیز گسترش جریانهای سلفی در مصر رونق چشم گیری داشته که با تشکیل گروههای مختلف از جمله ؛ جمعیت جهاد ، جمعیت تکفیر، جمعیت اسلامی و… به ترویج افکار سلفی و وهابی میپردازند
دعوت سلفیه در اسکندریه و تحولات انقلاب ژانویه

دعوت سلفیه یا همان مکتب سلفیه در اسکندریه دومین تشکل سلفی از نظر بزرگی و تأثیر پس از جماعت انصار السنة المحمدیه است؛ با این حال، گستردگی سازمانیافته در سراسر کشور ندارد و به دلیل وجود فشارهای شدید از سوی دولت به رسمیت شناخته نشده است وبر خلاف جماعت انصار السنة نتوانسته است جمعیت خیریه ای برای خود تأسیس کند. در این مقاله به بررسی فعالیتهای سیاسی اجتماعی مکتب سلفیه در اسکندریه از قبیل؛ موضعگیری در مقابل سیاست، انتخابات و دموکراسی، موضعگیری در قبال قانون اساسی، حکومت و نحوه آن و نحوه رابطه با حکومتهای کافر مثل اسرائیل پرداخته شده است.
حرکتهای اخوانی و وهابی در چین

گروههای اخوانی و وهّابی (سلفیّه)که تحت تأثیر اندیشه های بنیادگرایی در عربستان سعودی قرار دارند به خاطر پشتیبانی عربستان سعودی(بویژه در مورد سلفیّه)از امکانات بیشتری،نسبت به سایر گروههای اسلامی در چین،برای رشد و توسعه برخوردارند. بنیانگذار حرکت اخوانی در چین«ماون فو» (نام اسلامی او،«نوح»)بود که از متفکران و فعلان بزرگ جامعهء اسلامی در آن کشور به شمار می آید.
جنبشهای اسلامی معاصر

در این مقاله نویسنده به بررسی جنبش های موجود در کشور عربستان سعودی می پردازد و آن ها را دسته بندی می کند و در مقابل نیز به سیاست های دولت عربستان سعودی در برابر این جنبش ها می پردازد.
جنبش برادران مصری؛ رشد و شکل گیری سلفی گری در مصر

در این مقاله به سیر حرکت سلفی گری مصری از ابتدا تا زمان سید قطب که بسیار به نظر نویسنده تندرو و خشونت بار تر شده اند، پرداخته است. از زمان سید جمال الدین اسد آبادی تا زمان ترور انور سادات و حتی تکفیر برخی از مسلمانان.
جنبش اسلامی مصر در دو دهه اخیر وعوامل تقویت کننده آن

هدف از پژوهش حاضر، بررسی زمینه های پیدایش، تحولات و عوامل تقویت کننده جنبش اسلامی مصر در دهه های ۸۰ و ۱۹۷۰ است. تحقیق حاضر با استفاده از روش کتابخانه ای از نوع توصیفی – تحلیلی انجام شده و مطالب آن در دو فصل کلی ارائه شده است.
تاریخ سلفیه جهادی در مصر؛ پایان عصر تشکل های بزرگ و شروع عصر تشکل های کوچک

بسیاری از گروههای وابسته به جریان سلفی جهادی در مصر تا قبل از دهه 1990 وجود نداشتند. گروههای سلفیه جهادی تقریباً پس از حمله به عراق شکل گرفتند و سازمان القاعده و هواداران آن شروع به ترویج اندیشه جهاد در عراق کردند. با گسترش شبکه اینترنت در مصر، جوانان مصری رفته رفته با اندیشه و افکار سازمان های جهادی و با کتب و رسالههای شیوخ و رهبران سازمانهای جهادی در جهان از جمله المقدسی آشنا شدند و به این ترتیب، عصری موسوم به عصر «گروههای کوچک» شروع شد. در این برهه، گروههای جهادی متعددی در مصر بوجود آمد؛ از جمله: سازمان جند الله، المطریه، پورسعید، الجیزه، سازمان اسکندریه ، سازمان شبرا و…. در این مقاله به بررسی گروههای جهادی مصر پرداخته میشود.