بازخواني عوامل پيدايش و انحطاط انشعابات انحرافي شيعه در غيبت صغرا

پيشوايي معصومان عليهم السلام، به دو دوره تقسيم شده است: دوره حضور و دوره غيبت. هر يک از اين دوره ها، داراي ويژگي هايي متمايز از ديگري است. يکي از ويژگي هاي دوره حضور، فراهم بودن همه زمينه هاي راهنمايي مردم به سوي حق و دوري از انحرافات و بي راهه ها بوده که در دوره پس از آن، با غيبت امام عليه السلام، زمينه پديدآمدن و گسترش جريان هاي انحرافي توسعه يافت.
البته ديري نپاييد که بيش تر اين جريان هاي باطل و مدعيان دروغين، به سبب هدايت هاي ظاهري و باطني امام غايب، روشنگري هاي نايبان خاص و تلاش علماي زمان، چون کف روي آب، نابود شده، به تاريخ پيوستند.
اين نوشتار در پاسخ به اين پرسش است که چه عواملي بر فرايند شکل گيري و اضمحلال انشعابات انحرافي شيعه در غيبت صغرا، تاثيرگذار بوده و چه پيامدهايي داشته اند.
بازخواني و بررسي سه گروه: عوامل زمينه ساز، ادامه دهنده و انحطاط، و سرانجام پيامدها؛ اين پژوهش را شکل داده است.

مناسبات اهل حديث و اماميه در بغداد؛ از غيبت صغرا تا افول آل بويه

درگیری های علمی و عملی اهل حدیث با امامیان بغداد در دوران غیبت، روند صعودی و افزایشی داشته است. شواهد تاریخی حاکی از آن است که با افزایش تکاپوی اجتماعی و علمی امامیان در اواخر سدۀ سوم و اوایل سدۀ چهارم، اهل حدیث (حنبلیان) آشوب های اجتماعی را علیه شیعیان ایجاد کردند. پس از ورود آل بویه و رشد فعالیت های سیاسی _ اجتماعی شیعیان و آشکار شدن شعائر و آیین های آنان، حساسیت ها و درگیری ها به مراتب بیشتر شد و در اواخر سدۀ چهارم و اوایل سدۀ پنجم _ همزمان با اوج شکوفایی مدرسۀ بغداد _ فتنه های اجتماعی به بالاترین حد رسید. موضع بزرگان امامیه و اهل حدیث در برابر آشوب های مذهبی متفاوت بود. اندیشه وران امامیه گرچه در مقام بحث و نظر علمی در ردّ و انکار مبانی و مبادی اهل حدیث پویا بودند، اما نه تنها در درگیری های اجتماعی جلودار نبودند، بلکه در خاموش کردن فتنه تلاش می کردند. این در حالی است که محدثان و عالمان اهل حدیث، از سردمداران و جلوداران درگیری ها و تحریک و تهییج عوام بودند؛ کسانی چون ابو محمد بربهاری، ابوبکر محمد بن عبدالله محدث، ابن بطۀ حنبلی، ابن سمعون حنبلی و ابوعلی ابن المذهب.

گونه شناسي مدعيان دروغين وکالت امام زمان در عصر غيبت صغرا

هنگام بررسي نقش نهاد وکالت در عصر غيبت صغرا، سخن از کارگزاران خائن و مدعيان دروغين وکالت، اهميتي ويژه مي يابد. از آن جا که افرادي موجه و صاحب نفوذ از اين دست در ميان شيعيان امامي ديده مي شدند، مخالفت اينان مي توانست تعارض هايي را در جامعه اماميه پديد آورد. احمد الکاتب با استفاده از اين نکته، با غيرواقعي نشان دادن تعداد اين افراد، سعي دارد از مخالفت و نزاع اينان با متصديان وقت منصب وکالت، هيمنه اي بسازد تا ساختگي بودن اصل منصب وکالت در روزگار غيبت صغرا را نتيجه بگيرد و به تبع آن، وجود امام زمان را منکر شود.

چگونگي طرح وكلا در منابع امامي دوره غيبت صغرا 

با بررسي منابع شيعي عصر غيبت صغرا، درمي يابيم كه اين دسته از منابع، نسبت به شبكه وكالت و خصوصاً وكلاي اربعه توجه ويژه اي نداشته اند و در موارد بسياري حتي نامي از وكلا به ميان نياورده اند. شايد اين امر، برآمده از فضاي سياسي آن عصر باشد؛ جوي كه به شدت عليه شيعيان غليان پيدا كرده بود و حكومت عباسي را عليه شيعيان تحريك مي كرد.