ترجمه متون مسلمین در اروپا (قرنهاى 12 و 13 میلادى)

براى روشن شدن روابط و تعاملات فرهنگى و علمىِ میان شرق و غرب نیاز به تحقیقات بیشترى در این زمینه مىباشد. در این میان فهم روابط شرق و غرب در دوران میانه و در حقیقت روابط فرهنگى و تمدنىِ جهان اسلام و مسیحیت در این دوران، بسیار بااهمیت مىباشد. چرا که در این دوره، تمدن اسلامى با تمدن مسیحىِ غرب در تعاملى نزدیک و شدید بوده است. هدف ما در این نوشتار، توجه به روابط و تعاملات تمدنى و علمى جهان اسلام و مسیحیتِ غرب در قرون پایانى دوران میانه مىباشد؛ دورانى که فرهنگ و تمدن اسلامى طى فرایندى چند مرحلهاى و تجربهى دورهاى که به عصر زرین تمدن اسلامى مشهور گشته انوار علمى و فرهنگى آن روشنى بخش اندیشهى طالبان علم و اندیشه بود. در این میان توجه ما به یکى از مهمترین انواع روابط معنوى دو تمدن یعنى انتقال و ترجمهى متون مسلمانان توسط اروپاییان در قرنهاى دوازدهم و سیزدهم میلادى معطوف است.
غــديرخـم در آثار پژوهشى انگليسى زبان غرب

غديرخم يكی از مهمترين، كليدیترين و سرنوشتسازترين نقاط تاريخ اسلام است كه درآن، دست كم به اعتقاد شيعه، رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم سرنوشت آيندة جهان اسلام را تعيين کردند و نسبت به موضوع مطرح شده در آن، از امت اسلام بيعت و پيمان وفاداری گرفتند. اين رويداد را میتوان از ميان ديگر رويدادهای دوران رسالت پيامبر صلی الله علیه وآله وسلم ، بارزترين نقطهای دانست كه خاستگاه اصلی شيعه از آن جاست و باز هم دست كم به اعتقاد شيعه، بحث وفاداری يا عدم وفاداری به پيمان مطرح شده در آن است كه امت اسلامی را به دو گروه مهم شيعه و غيرشيعه تقسيم كرده است. غديرخم با اين ديدگاه، همواره و برای هميشة تاريخ، موضع ظهور تمايز اصلی ميان شيعه و غيرشيعه به حساب میآيد.[1]
نگاهی به عاشورا پژوهی در غرب

به حادثه غم انگیز كربلا و شهادت مظلومانه حسین بن علی(علیه السلام) (4-61 ق) بسیارى از متفكران و پژوهشگران غرب توجه كرده اند. صرف نظر از انگیخته هاى روانى و فكرى وقتى به كارنامه عاشورا نگارى آنان می نگریم، می بینیم كه كانون پژوهشى آنها معطوف به چند نكته و به عبارت دیگر رویكرد آنان متوجه چند مقوله بوده است: مظلومیت شخصیت و خانواده امام حسین(علیه السلام)؛ وقوع چنین حادثه زشت و قبیحى در نظام سیاسى با نام اسلام؛ عملكرد حكومت داراى عنوان اسلام در مورد مخالفان سیاسى و فرهنگی؛ خط مشى و تاكتیك هاى امام به عنوان رهبر مخالفان نظام حاكم؛ جریان هاى معارضه جو در دولت اسلامی.
تحلیل هاى پژوهشگران غرب عمدتاً در چارچوب پنج محور مزبور شكل گرفته است.
در سه دهه اخیر و با رونق و گسترش حركت هاى انقلابى در جهان اسلام و بازسازی اندیشه هاى قیام طلبانه بر اساس رخداد طف، پژوهشگران غرب رویكردهاى جدیدى به آموزه هاى كربلا ارائه كردند. البته پژوهشگران مسلمان و كلاً ادبیات عاشورا نگاری مسلمانان در دهه هاى اخیر هم، دچار تحول و قرائت هاى جدیدى از این واقعه شده است. اما غربی ها، آبشخور این ادبیات و روش جدید تحقیقاتى را بنیادگرایى اسلامى دانستند و جامعه شناسى عمومی و علمی شیعه را زمینه مساعدى براى بسط این اندیشه ها یافتند .
در این مقاله فقط به معرفى منابعى كه در غرب و از سوى پژوهشگران غربى منتشر شده می پردازیم. از این رو آثارى كه پژوهشگران غیر مسلمان شرقى یا خاورشناسان شرق ارائه كرده اند از قلمرو خارج است . دوم آن كه فقط منابع مهم اساسی، نه ژورنالیستى و سست، در قلمرو بحث است و منظور نگاشته هایى است كه در قالب مرجع نگارى ارائه شده یا نوشته هایى كه مبنا و پایه بسیارى از پژوهش هاى بعدى قرار گرفته است. این نوشته ها به ترتیب تاریخ انتشار معرفى می شوند. روش این گونه است كه ابتدا به معرفى مختصر نویسنده و آثار مهم مربوط وى می پردازیم، آن گاه كارنامه عاشورا نگارى او ارائه می شود. البته نباید توقع داشت كه زندگی نامه هركس به تمامى و جامعیت عرضه شود. هم چنین به نقد آثار عاشورا نگارى غربی ها نپرداخته ایم و فقط به شیوه توصیفى عمل شده است
گونه شناسی جریان های فکری و جنبش های اسلامگرا

در دوره معاصر مسائل جهان اسلام در دو محورکلی و اساسی دور میزند: انحطاط و عقب ماندگی داخلی و مسئله ی غرب. هر یک از این دو محور با ریشه های عمیق تاریخی و ساختاری دارای ابعاد فرهنگی، اقتصادی- اجتماعی و سیاسی بوده و بر یکدیگر تاثیر گذارند. از لحاظ ابعاد خصومت جهان اسلام با غرب، عوامل متعددی از جمله: جهل، جنگهای صلیبی، اشغال اندلس، مسأله استعمار و فلسطین تأثیر گذار بودند.در مجموع چهار گرایش اصلی با انشعاب های داخلی و مبانی و غایات متفاوت در جهان اسلام قابل تفکیک و شناسایی هستند، که عبارتند از : محافظه کاری سنتی یا سنت گرایی، تجدد سکولار (لیبرال و رادیکال)، بنیاد گرایی اسلامی و نو گرایی دینی. قرائت های این گرایش ها از دین و سنت و مدرنیته و غرب متفاوت است و تشخیص آنها از ابعاد و جوانب مسائل مبتلا به مسلمانان (فرهنگی، اقتصادی-اجتماعی و سیاسی، ونیز داخلی و بین المللی) و در نتیجه، راه حل های آنها، متفاوت از یکدیگر است. ولی میتوان با وحدت و نزدیک شدن گروهها به هم راه حلهای بهتر برای حل مشکلات اسلام پیدا کرد.
جوامع اسلامى و سكولاريزاسيون

آيا جوامع اسلامى هم مانند غرب به ناچار سكولار خواهند شد، يعنى سكولار شدن سرنوشت حتمى همه جوامع است؟