تا خدا نخواهد، طوری نمیشود

و بعدتر که صیّاد در ستاد کل بود، هر وقت دلم میگرفت و از دنیا و زندگی روزمرّه خسته میشدم، میرفتم دیدنش. میآمدم که درد دل کنم و از وضعی که پیش آمده بگویم، حرفهایی میزد که آدم یادش میرفت برای چه آمده. میگفت: «علی آقا، اگر همهی کارهایت را برای خدا بکنی، اگر فقط […]
پیروزی و ناکامی را لطف خدا میدانست

هر کاری را که به او میسپردند، قبلش دو رکعت نماز میخواند و متوسّل میشد به ائمّه. نیّت میکرد که این کار را برای رضای خدا انجام دهد. خودش اینطور بود و به ما هم یاد میداد اینطور باشیم. اینطور کار کنیم و زندگی کنیم. توی بدترین شرایط خم به ابرو نمیآورد. پیروزیهایش را لطف […]
صحبتهای رهبر برای من دستور است، نه سخنرانی

کنار صیّاد نشسته و دستم را گذاشته بودم روی دستش. آقا که شروع به حرف زدن کردند، صیّاد آرام دستش را از زیر دست من بیرون کشید و دفترچهاش را برداشت و شروع کرد به نوشتن. وقتی مراسم تمام شد و داشتیم برمیگشتیم، از او پرسیدم: «حاج علی، برای چی موقع سخنرانی آقا یادداشت برمیداری؟ […]
خوشحالم چون آقا از من راضی هستند

آن عید غدیر آخر را هیچ وقت یادم نمیرود. صبح آن روز رفته بود پیش آقای خامنهای. آن روز ایشان با درجهی سرلشکریاش موافقت کرده بودند. وقتی برگشت، از همیشه خوشحالتر بود. آن روز مامان به ما گفت: « هیچ میدانید که پدرتان قرار است سرلشکر بشود؟» گفتیم: «راست میگویید؟» کلّی خوشحال شدیم. همهمان جمع […]
نشانهی رجعت ایشان به رفعت

روز بعد آرامش عجیبی دست داد و آتش دشمن قطع شد و از حمله منصرف شد. چند بار هم آمد نفوذ کند که بچّهها حسابشان را رسیدند. پس از آن خدمت حضرت امام رسیدیم گفتم: «معجزهای میبینیم در جبهه، سرهنگ پنجاه و هشت سالهای که در نظام طاغوت خدمت کرده، در قرارگاه هنگام دعای توسل […]
قوت قلب

آقای رضایی گفت: «رفتم خدمت حضرت امام و به ایشان گفتم وضعمان خیلی خراب است و واقعاً ماندهایم که چکار کنیم. مهمات کم داریم، دشمن به ما حمله کرده، نیروهایمان کم است، اصلاً منطقه، یک منطقهی عجیب و غریبی است. خواهش میکنیم که حداقل استخاره کنید که حمله کنیم یا نه.» حضرت امام فرموده بودند: […]
ورزش ترک نمیشد!

چه همان موقع که در جبهه با هم بودیم و چه بعدها در ستاد، ورزشش ترک نمیشد. یادم هست در کردستان بودیم. بالای کوههای مشرف به شهر حلبچه. اواخر جنگ و عملیّات والفجر ده. می بینید چه خوب یادم هست. آن موقع دیگر فرماندهی نیروی زمینی هم نبود. ولی آمده بود و به سامان دادن […]