إنا لله…

به مناسبت شهادت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام
شوق سفر

به مناسبت شهادت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام
جهان نگران

به مناسبت شهادت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام
کدام کوچه؟

به مناسبت شهادت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام
کلمات ممنوعه در شأن امیرالمؤمنین!

برگرفته از کتاب «التحقیق فی احادیث الخلاف» و کتاب «الأجوبة المتلائمة»
حدیث کساء از زبان عایشه

برگرفته از کتاب «صحیح مسلم» ج 1 ص 1136 و کتاب ترجمه فارسی «صحیح مسلم» ج 4 ص 163
آیا واقعاً آیه اکمال در روز عرفه نازل شده است و به غدیر هیچ ربطی ندارد؟!!!

ابن تیمیه و ابن کثیر با استناد به روایتی از عمر بن خطاب، نزول این آیه در روز غدیر را انکار، ادعایش را کذب و افتراء و معتقدین به آن را کذاب می خوانند. این در حالی است که علی رغم شیعه بسیاری از اهل سنت نیز به نزول این آیه در روز غدیر اعتقاد دارند. در این وجیزه سعی داریم تا با دلایل معتبری، هیمنه این شبهه را از هم بپاشانیم.
مدح حضرت علی علیه السلام؛ آتش اصفهانی(3)

عاشق اصفهانی از نام آوران عرصه ي شعر و ادب در قرن دوازدهم هجري و از سخن شناسان دوره ي افشاريه و زنديه است.
نامش آقا محمّد و از اهالي شهر اصفهان است. نوشته اند كه در اوايل سلطنت شاه سلطان حسين صفوي به سال 1111 هـ.ق ديده به جهان گشود. شاعري را شغل خود قرار نداده و از اين راه به گذران زندگي نپرداخته است. حرفه ي او خيّاطي بوده و به اين طريق امرار معاش كرده است. بيشتر ايّام را در قناعت و گوشه نشيني گذرانده است. از صاحبان سيم و زر چيزي نطلبيده و جز اندك مواردي در مدح كسي داد سخن نداده است كه اين نكته از محاسن اخلاقي اوست.
«عاشق» با شعراي هم عصر خود، آذر، هاتف، مشتاق، طبيب، درويش عبدالمجيد طالقاني، صهبا و صباحي معاشرت داشته است.
سرانجام «عاشق»، پس از هفتاد سال (يا 74 سال) زندگي، در سال 1181 ق از ديار فاني راهي دار باقي شد. تاريخ فوت او را گويا مجمع الفصحا اشتباه ثبت كرده است. ظاهراً در همان موطن خود يعني اصفهان به خاك تيره چهره گذاشت.
چندین قصیدهی ولایی دارد که قصیدهي ذيل با 57 بيت در مدح حضرت عليّ بن ابيطالب يكي از آنهاست و در ديوان عاشق اصفهاني، ص 6 ـ 404 دیده میشود.
نکته: شاعران متعدّدی با این قافیه و ردیف و در همین وزن عروضی برای اهل بیت علیهمالسّلام خاصّه حضرت امیر عليهالسّلام شعر سرودهاند:
مدح حضرت علی علیه السلام؛ آتش اصفهانی(2)

آتش اصفهانی از شاعران قرن 13 و 14هـ ق است.
نامش میرزا حسن و به نقلي محمّدحسن است. شاعري را با تخلّص «بينوا» شروع كرد و در سالهاي 1320 تا 1330 به «آتش» تغییر داد. سرانجام در 21 ماه رجب 1349ق برابر با 1309ش لب از نوا بست و در گوشهای از تخت فولاد آشیان گزید. سراغ قبر او را در تكيهي فاضل سراب يا همان تكيهي «ملّامهدي جويبارهاي» بايد گرفت.
دیوانش دوبار در سال های 1321 و 1338 به تصحیح استاد جلالالدّين همايي چاپ شد ولي در گذر زمان، كمياب شد و قيمت بالا پيدا كرد تا اين كه در سال 1391 با تصحيح جواد هاشمي «تربت» منتشر شد. این اثر در سال 1395 نیز توسّط انتشارات محمل تجدید چاپ شده است. در اين تصحيح، مقدّمهی استاد همايي عيناً مشهود است. سجّاد رسولی نیز بعد از تصحیح فوق، با تصحيح دیگری، این دیوان را توسّط انتشارات اقبال منتشر ساخت.
قصيدهي ذيل كه از اشعار علوي اوست و كمتر ديده شده تقديم ميشود؛ اگر همهي شعر را نميخوانيد، این یک بيت لطیف را بخوانید:
هر كه از كوي تو پا بنْهاد، شد خونش مباح
همچو آهويي كه از طوف حرم آيد برون
یا این بیت که مضمونش با مضمون روایات و احادیث همخوانی دارد:
حضرت صدّيقه را همسر نباشد جز تو كس
تا ابد گر مصطفي را ابن عم آيد برون
و اينك قصيده:
مدح حضرت علی علیه السلام؛ آتش اصفهانی(1)

عاشق اصفهانی از نام آوران عرصه ي شعر و ادب در قرن دوازدهم هجري و از سخن شناسان دوره ي افشاريه و زنديه است.
نامش آقا محمّد و از اهالي شهر اصفهان است. نوشته اند كه در اوايل سلطنت شاه سلطان حسين صفوي به سال 1111 هـ.ق ديده به جهان گشود. شاعري را شغل خود قرار نداده و از اين راه به گذران زندگي نپرداخته است. حرفه ي او خيّاطي بوده و به اين طريق امرار معاش كرده است. بيشتر ايّام را در قناعت و گوشه نشيني گذرانده است. از صاحبان سيم و زر چيزي نطلبيده و جز اندك مواردي در مدح كسي داد سخن نداده است كه اين نكته از محاسن اخلاقي اوست.
«عاشق» با شعراي هم عصر خود، آذر، هاتف، مشتاق، طبيب، درويش عبدالمجيد طالقاني، صهبا و صباحي معاشرت داشته است.
سرانجام «عاشق»، پس از هفتاد سال (يا 74 سال) زندگي، در سال 1181 هـ. ق از ديار فاني راهي دار باقي شد. تاريخ فوت او را گويا مجمع الفصحا اشتباه ثبت كرده است. ظاهراً در همان موطن خود يعني اصفهان به خاك تيره چهره گذاشت.
چندین قصیدهی ولایی دارد که قصیدهي ذيل با 39 بيت در مدح حضرت عليّ بن ابيطالب يكي از آنهاست و در ديوان عاشق اصفهاني، ص 9 ـ 418 دیده میشود.
مدح: عبدالعلی نگارنده

عبدالعلی نگارنده كه ابتدا «سرباز» و بعد «نگارنده» تخلّص ميكرد از شاعران معاصر است.
او در سال 1278 هـ ش در اصفهان متولّد شد. با گذشت 30 سال و 2 ماه از خدمت در ارتش، در اوّل ارديبهشت 1336 هـ ش با درجهي سرگردي بازنشسته بود.
سرانجام در يكي از روزهاي پاييزي سال 1347 شمسي مطابق با 1388 قمري از دار فاني، راهي ديار باقي شد و در ابن بابويه در بخش مسجد ماشاءالله به خاك آرميد.
بعد از گذشت چهل و اندی سال از درگذشت او، دیوان کامل اشعارش به همّت جواد هاشمی «تربت» و مقدّمهي محمّدرضا حكيمي توسّط انتشارات آرام دل در سال 1392 چاپ شد و در تهران با حضور شاعران ولایی رونمایی شد. در این جلسه، غیر از شعرای تهران، خانوادهی سرگرد نگارنده و نيز دوستان اين شاعر از مشهد و نیز برخی اهالي شعر و سخن از قم و کاشان حضور داشتند.
اين شعر زيبا با وزن عروضي خاص كه كمتر هم ديده شده به خطّ شاعر در پشت جلد كتاب مذكور مشهود است. در نسخه ي خطّي شاعر، زير عنوان شعر نوشته شده است: فَعْلُن فَعَلُن فَعْلُن فعول:
مدح نجف اشرف و مدح حضرت علي؛ طبیب اصفهانی

غمش در نهان خانه ي دل نشيند
به نازي كه ليلي به محمل نشيند
بيت بالا شناسنامه ي ادبي «طبيب اصفهانی» است. او شاعر و طبيب قرن 12 هجري است. نامش ميرزا عبدالباقي و از سادات موسوي اصفهان بوده كه سلسله ي سيادتش به واسطه ي امام زاده حمزه به حضرت امام موسي بن جعفر الكاظم ميرسد.
تاريخ تولّدش را در سال 1127 در دارالسّلطنه ي اصفهان نوشته اند. نياكان وي در زمان شاه عبّاس اوّل صفوي از فارس به اصفهان كوچيدند و در آن شهر مسكن گزيدند. پدرش ميرزا محمّد رحيم، حكيم باشي شاه سليمان و شاه سلطان حسين صفوي بود.
خود او هم مدّتي طبيب و نديم نادر شاه افشار بوده و بعد از درگذشت نادر، مدّتي طبابت و رفاقت كريم خان زند را اختيار كرد. از شعرايي بوده كه براي دل خويش شعر سروده است.
تاريخ درگذشت او اقوال گوناگون دارد كه ظاهراً اصحّ اقوال، سال 1171 ميباشد كه به این ترتیب 44 سال عمر کرده است. قبر طبيب، در تخت فولاد اصفهان، رو به لسان الارض واقع شده است. در دور سنگ به خط نستعليق، اشعاري از صهباي قمي حك شده كه حاوي مصراع تاريخ فوت طبيب است: «بزم جنّت منزل آن زبده ي سادات باد!». در وسط سنگ نيز عباراتي به خطّ ثلث، چشم نوازي ميكند. اخيراً سنگي نيز به طور عمود بر سنگ مزار قبلي وي نصب كرده اند.
ديوان «طبيب اصفهاني»، گويا با سه تصحيح گوناگون در بازار نشر، راه يافته و به چاپ رسيده است:
1 – اسماعيل شاهرودي.
2 – حسين مظلوم «كيفر».
3 – مجتبي برزآبادي فراهاني با مقدّمه و رساله اي در شرح حال توسطّ كيوان سميعي.
«طبیب» تشرّفي به نجف اشرف داشته و به زيارت مرقد مطهّر حضرت اميرالمؤمنين نائل آمده كه در قصيده اي به آن اشاره دارد. در این نوشتار، همین شعر مذکور مورد توجّه ماست:
ذيحجّه و مدح حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت امير علیه السلام: صبوری گیلانی

سیّدباقرخان (میرزا باقرخان) مشهور به «حكیم صبوری» و معروف به «مدیرالاطبّا» از شاعران قرن 13 و 14 هجری است. شهرت او را گاه «صبورى رشتی» و گاه «صبورى گیلانی» ثبت کردهاند.
«صبورى» در سال 1265 ق در رشت در محلّهی زیر كوچه متولّد شد و سرانجام در سال 1312 ق با سقوط از درشكه بدرود حيات گفت. به نقلی همان موقع و به قولی سه روز بعد درگذشت. پیكرش برای تدفین به نجف اشرف انتقال یافت و در آن سرزمین به خاك سپرده شد.
دیوانش به كوشش هادي جلوه یك بار در سال 1334 هـ ش و دیگربار در سال 1357 هـ ش منتشر شده ولی با تحقیق جامعتری به تصحيح جواد هاشمي «تربت» در سال 1391 (همراه با دیوان دانش گیلانی) منتشر و در سال 1395 (به صورت مجزّا) توسّط انتشارات محمل تجدید چاپ شد. البتّه عین مقدّمههایی که دیگران بر چاپ قبلی دیوان نوشته بودند، در چاپ مذكور موجود است.
اين قصيده با توصيف هلال ماه ذيحجّه آغاز ميشود و پس از مطالبي پيرامون اعمال حج، وارد مدح كسي ميشود كه حذف شد و بعد به مدح حضرت رسول اكرم (صلّي الله عليه و اله) و حضرت امير (عليه السّلام) ميپردازد:
گزیدهاي از قصیده (متن كامل در ديوان صبوري گيلاني آمده):
رفتار امیرالمؤمنین علیه السلام با قاتل خلیفه دوم

آیا امام علی(ع)، قاتل خلیفه دوم را بعد از ارتکاب قتل، فراری داد؟