كشتن علما بعد از مشروطيّت در ايران

رؤساى مشروطه حتّى روحانيون با نفوذ را يكى پس از ديگرى كشتند، همان هايى را كه توسط آنها ديگران را كشته بودند! حتّى سيّدعبداللّه بهبهانى ـ رحمه اللّه ـ را بدتر از شيخ فضل اللّه نورى ـ رحمه اللّه ـ كشتند، و هم چنين بقيه ى روحانيّون و امثال مرحوم مدرّس را بعد از آن كشتند، به […]
سفارش هاى رضاشاه به فيصل

در همان اوايل سلطنت پهلوى كه فيصل (پادشاه عراق) به ايران آمد، زمانى كه با رضاخان در درشكه سوار بودند و به سر مرز مى رفتند، رضاشاه به فيصل گفت: من با دو چيز بر اوضاع مردم، مسلّط شدم: 1ـ با خلع سلاح عشاير و قبايل. 2ـ با گرفتن نفوذ روحانيّت از مردم. آرى، با […]
بقاى مذهب به بقاى طلاّب است

خوشا به حال كسانى كه بفهمند انجام كار آخرتى سخت است. طلاّب بايد از هر فرصت و فراغت استفاده كنند و سعى كنند درس بخوانند قبل از آن كه روزى بيايد كه ديگر نتوانند به تحصيل خود ادامه دهند. طلاب بايد بدانند كه وقت گذشته، هر كس در ايام فراغت درس خواند، خواند، وگرنه اگر […]
اوضاع نابسامان طلاّب در رژيم پهلوى

فشار و اختناق بر علما و روحانيّون حوزه ى علميّه ى قم در زمان رضا خان پهلوى به جايى رسيده بود كه اگر پاسبانى در مدرسه ى فيضيّه پيدا مى شد، طلاّب از در و ديوارها به بالاى بام ها فرار مى كردند، و يا براى درس و مباحثه اوّل صبح به باغهاى اطراف قم مى رفتند و مخفى مى شدند، تا كسى […]
اوّلاً به تو چه ربطى دارد؟

وزير فرهنگ(وزير آموزش و پرورش.) در زمان پهلوى براى من(محتمل است حضرت استاد ـ مدّظلّه ـ اين سخن را از قول مرحوم آيت اللّه بروجردى نقل فرموده باشند.) پيغام فرستاد كه شماها( روحانيّون و طلاّب و علما.) براى چه در قم جمع شده ايد؟ اصلاً گويا براى اين دسته كارى قايل نبود! در جواب گفتم: اوّلاً […]
حاجتم اين است كه كسى را به دنبال من نفرستى

كناره گيرى از اداره ى امور اجتماعى مردم به نفع آخرت اهل علم است.(منظور دخالت روحانيون به طور مستقيم در اداره ى امور غير فرهنگى و تبليغى و دينى است، از قبيل جمع آورى كمك هاى مردمى، توزيع ارزاق عمومى، تعديل قيمت كالا و بازار، مديريت و يا راه اندازى كارخانجات، نظارت در كميت و […]
واقعا شيعه چه رجالى داشت!

كار نجف اشرف در زمينه ى كمبود علم و بركت وجود علما و مجتهدين به جايى رسيده كه معلوم نيست چند نفر ـ به تعداد انگشتان دست ـ در آن جا باشند. سابقا آقايى در جواب شخصى كه پرسيد: فلانى مجتهد است يا خير؟ فرمود: چه مى گويى؟ از در و ديوار نجف مجتهد مى بارد. در […]
لزوم مطالعه ى كتاب هاى مفيد از اوّل تا آخر

كتابفروشى در قم مى گفت: شيخ على قمى نامى بود كه هر چند گاهى مى آمد و كتابى از من مى گرفت و پس از مدّتى بر مى گرداند و مى گفت: از اول تا آخر مطالعه كردم، و كارش همين بود. سپس حضرت استاد ـ مدّظلّه ـ فرمودند: چه خوب است وقتى تشخيص داديم كتابى نافع […]
لزوم استنساخ و تكثير كتاب هاى حديثى منحصر به فرد

اگر كسى موفّق شود كه كتب حديثيّه ى منحصر به فرد حتّى كتب حديثيه ى عامّه را تكثير كند، خدمت بزرگى به شيعه كرده است؛ زيرا مدارك برخى كتب شيعه از كتب عامّه است. علاوه بر اين، كتب شيعه گنجى از معارف و علوم است و به طور يقين دشمنان به فكر جمع آورى و محو […]
احترام به علامه مجلسی رحمة الله علیه نزد سلاطین صفویه

احترام مجلسى ـ رحمه اللّه ـ نزد سلاطين صفويه مرحوم مجلسى، شيخ الاسلامِ زمان خود بود ـ مثل وزير فرهنگ ـ و با اهل علم و روحانيّت هم ارتباط داشت، و شاه سليمان و شاه حسين صفوى به ايشان بسيار احترام مى گذاشتند، به طورى كه هر وقت مرحوم مجلسى بلكه علماى ديگر نزد شاه […]
اگر گردن مرا هم ببريد…

البته محرّمات، تنها زنا و قمار و شُرب خَمر نيست، گاهى يك امضاى بى جا كه مقدّمات و زمينه ى آن را هم ديگران زحمت كشيده و به دست انسان مى دهند، موجب از بين رفتن اَعْراض و نفوس مى شود و به مراتب از آن بالاتر است. از ما انتظار نمى رود كه گناهانى از قبيل […]
ناصر الدين شاه و تقاضاى خواندن دعاى ابوحمزه

ناصر الدين شاه با قافله ى خود در راه كاظمين شبانه به سوى كربلا در حركت بود. شب جمعه و شايد ماه رمضان بود. عدّه اى از اهالى كربلا و شايد عدّه اى از علما نيز به استقبال او آمده بودند، درخواست كرد كه دعاى ابوحمزه ثمالى را بخوانند، آقايى در ميان جمعيّت فرمود: محمّد جواد […]
كارى بر سر خود مى آوريم كه دشمن نمى آورد!

كارى سر خود مى آوريم كه دشمن نمى آورد. آيا هيچ دشمنى مى توانست آن بلا را بر سر عمر سعد بياورد كه خودش در يك شب آورد؟! مؤمنين با اين همه پيشامدها، براى نجات اهل ايمان به تضرّع و ابتهال و التجا محتاج هستند. چنان كه در شبانه روز به نان احتياج دارند، به […]
ثروت و سخاوت

برخى گمان مى كنند اگر دست باز باشند و انفاق نمايند، ديگر براى آنان مال و ثروتى جمع نمى شود و باقى نمى ماند. اگر با سخاوت، مال جمع نمى شود، پس چه طور حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ با آن همه بخشش كه بدون ميهمان غذا نمى خورد، آن همه اموال و دارايى داشت؟! منبع: کتاب […]