خيال مى كنيد ما از حال شما مطّلع نيستيم؟!

آقايى از مدرسين مى گفت: هر وقت ابتلا و همّ و حزنى در نجف به من دست مى داد، غسل و طهارت مى نمودم و به حرم مى رفتم. گويا به حضرت امير ـ عليه السّلام ـ پناه مى بردم، و براى ابتلا و همّ و حزن من راه چاره و علاجى مشخّص مى شد! حضرت اميرالمؤمنين و […]
به حدّى مجذوب شدم كه نزديك بود مسلمان شوم!

جوانى نصرانى(مسيحى.) مى گويد داخل حُجّاج شدم و اعمال آنها را به جا آوردم تا اين كه به بقيع رسيدم. تعجب مى كنم در بقيع با اين كه به ظاهر جز خاك و خرابه چيز ديگرى نبود، به حدّى مجذوب شدم كه نزديك بود مسلمان شوم! آيا ما كه مسلمانيم، نبايد مجذوب آنها و مشاهد مشرّفه […]
توفيق زيارت از جذب و انجذاب است، و ربطى به پول دار بودن ندارد

توفيق زيارت ربطى به داشتن پول ندارد. زيرا چنان چه پروانه ها در شمع مى سوزند، آيا در شمع بودن حضرات معصومين ـ عليهم السّلام ـ اشكال است يا در پروانه بودن ما، پس چرا بعضى ها آن حضرات را ديده اند، يا جواب سلام خود را از آنها شنيده اند و يا با صاحب قبر صحبت كرده و […]
نعمت وجود حرم امام رضا ـ عليه السّلام ـ در ايران

حرم مطهر حضرت امام رضا ـ عليه السّلام ـ نعمت بزرگ و گرانقدرى است كه در اختيار ايرانى هاست، عظمتش را خدا مى داند، به حدّى كه امام جواد ـ عليه السّلام ـ مى فرمايد: « زِيارَةُ أَبى أَفْضَلُ مِنْ زِيارَةِ الْحُسَيْنِ ـ عليه السّلام ـ؛ لأَِنَّ الْحُسَيْنَ ـ عليه السّلام ـ يَزُورُهُ الْعامَّةُ وَ الْخاصَّةُ، وَ أَبى […]
كاسه ى زهر است نمى نوشم…

روزى در جريان مشروطيت، مرحوم آخوند خراسانى خواست درس را شروع كند، يك نفر بلند شد و گفت در تبريز خون ريزى شده است. بنا شد دسته جمعى به منزل آقا سيد محمّد كاظم يزدى ـ رحمه اللّه ـ بروند: بعضى هم كه مى خواستند فرار كنند، گفتند: از هر كوچه اى رفتيم، ديديم چماق به دستى ايستاده است و […]
اختلاف ما در كُبريات نبود!

بعد از جريان مشروطه و روى كار آمدن آن، از مرحوم آقا سيّد محمّد كاظم يزدى سؤال شد كه مخالفين شما چطورند؟ فرمود: مخالفت ما با آنها در كبريات نبود، نزاع موضوعى و صُغْرَوى بود. منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد
آن ها آينده را مى ديدند و ما از گذشته خبر نداريم!

درباره ى آقايى كه كرامت هاى بسيار از او نقل مى كردند، گفته اند:در مسافرتى وقتى به نزديك اصفهان رسيد، شب بود و هوا تاريك، فرمود:من در اين شهر بسترهاى فحشا مى بينم. صبح شد، وارد شهر شدند، فرمود: وقت سحر بساط عيش فلان و فلان را مى ديدم. تا اين كه داخل شهر رفتند و… آرى، آنها آينده را […]
در آخرالزمان اهل بلاد همديگر را مى بينند

آقايى نقل مى كرد كه در روايتى در تفسير صافى آمده است: « در آخرالزمان اهل بلاد همديگر را از دور مى بينند. » ر.ك: بحار الانوار، ج 52، ص 336؛ خرائج، ج 2، ص 840؛ كافى، ج 8، ص 240، منتخب الانوار، ص200. ما از بعضى كه اهل اطلاع بودند، سؤال كرديم، گفتند: با […]
احترام به علامه مجلسی رحمة الله علیه نزد سلاطین صفویه

احترام مجلسى ـ رحمه اللّه ـ نزد سلاطين صفويه مرحوم مجلسى، شيخ الاسلامِ زمان خود بود ـ مثل وزير فرهنگ ـ و با اهل علم و روحانيّت هم ارتباط داشت، و شاه سليمان و شاه حسين صفوى به ايشان بسيار احترام مى گذاشتند، به طورى كه هر وقت مرحوم مجلسى بلكه علماى ديگر نزد شاه […]
زهد مجلسى ـ رحمه اللّه ـ

سيّدنعمت اللّه جزايرى ـ رحمه اللّه ـ مى فرمايد: در مجلس خصوصى با مرحوم مجلسى بوديم كه لباس هاى فاخر (ظاهرا از خز) به تن داشت، فرمود: در را ببنديد، به ايشان گفتم: « أَلزُّهْدُ أَنْ تَمْلِكَ نَفْسَكَ، لا أَنْ تَمْلِكَكَ نَفْسُكَ. » زهد آن است كه مالك نفس خويش باشى، نه اين كه نفس تو مالك […]