بررسی تاریخی روزه عاشورا در صدر اسلام

استحباب و سنت بودن روزه عاشورا، همواره مورد توجه اهل سنت بوده است و بر آن تأکید می‌شود. از طرفی این روز در نزد شیعیان اهمیت ویژه‌ای دارد و روزه آن را نه تنها سنت و مستحب نمی‌دانند بلکه آن را بدعت و مکروه می‌شمارند. بررسی‌های تاریخی و روایی چنین می‌نمایند که روزه عاشورای صدر اسلام نه در ماه محرم، بلکه در روز دهم ماه تشری بوده است که روزه یهود با نام «کیپور» و «عاسور» در آن واقع می‌شود. علت اشتباه این روز با دهم محرم، تشابه در تلفظ است که عرب هر دو روز را «عاشورا» می‌خواند و از طرفی روزه آن روز نیز با وجوب روزه رمضان نسخ شده است. احیای این حکم منسوخ، نه تنها سنت نیست بلکه بدعتی است که از سوی افراد همسو با سیاست‌های اموی ترویج گردیده است. بر این اساس، تبیین علمی این امر می‌تواند در کاهش تنش‌های فرقه‌ای و مذهبی مؤثر باشد. این نوشتار بر آن است تا پس از اشاره به آرای فقهی و روایت‌های این واقعه در منابع فریقین، با رویکردی تاریخی آن به این پرسش پاسخ دهد که ریشه روزه عاشورای صدر اسلام از کجاست و در عصر نبوی چه حکمی داشته است؟

پیمان‌نامه مدینه، نمونه‌ای تاریخی در زمینه حل اختلاف

پیامبر(ص) پیمان­نامه­ی مدینه را که نخستین قانون اساسی مستند در حوزه­ اسلام است برای روشن شدن روابط ساکنان مسلمان و غیر مسلمان داخل مدینه و ارتباط با مردمان خارج مدینه تنظیم کردند. این پیمان­نامه در زمینه حل اختلاف از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. شیوه­ها و ابزار به کار رفته و پیش­بینی شده در آن، سبب شده است که به عنوان یکی از کارآمدترین نمونه­های حل اختلاف جلوه کند. مقاله حاضر در پاسخ به این پرسش طراحی شده است که در صورت مقایسه تطبیقی پیمان­نامه مدینه با رویکردهای جدید حل اختلاف در غرب، چه موارد مشابهی میان این دو رویکرد یافت می­شود؟ فرض بر آن است که در هر دو مورد، با وجود تفاوت­های فرهنگی کوشش می­شود که اختلاف­ها با رویکرد به تعیین میانجی که در پیمان­نامه مدینه، پیامبر6 بودند، تقسیم اختلاف به مؤلفه­های کوچک، تعیین اصول، پذیرش نظام طراحی شده میانجی­گری و پذیرفتن اقتدار بالاتر حل شوند. چنین ساختاری که نسبت به زمان خود بسیار مترقی بود در جامعه، صلحی ماندگار ایجاد کرد و در مقایسه با رویکردهای کنونی حل اختلاف در غرب، نه تنها ضعف ندارد بلکه در مواردی از آن قوی­تر طراحی شده است. چنین خصوصیاتی در پیمان­نامه مدینه، آن را از یک پیمان محدود منطقه­ای خارج می­کند و در ردیف پیشرفته­ترین اصول حل اختلاف قرار می­دهد.

چالش سنت با دین در بعد اقتصادی در عصر نبوی

پیش از ظهور اسلام، شیوه­های اقتصادی شبه جزیره عربستان منطبق با سنت‌های اجتماعی رایج در این سرزمین بود و بر مبنای اشرافیت طلبی، نابرابری و استثمار فقرا قرار داشت. ظهور اسلام در شبه جزیره، ارزش‌های جدیدی را در عرصه اقتصاد ارائه کرد که در موارد بسیاری با سنت‌های پیشین متفاوت بود. این ارزش‌ها، بر مبنای عدالت اقتصادی پایه ریزی شد و مهم‌ترین اصول آن عبارت بود از: انفاق، اعطای صدقه و دادن ارث به زنان.
قوانین اقتصادی اسلام با واکنش‌هایی منفی از سوی مسلمانان سنت مدار یعنی کسانی که متمایل به سنت‌های اجتماعی اعراب در بعد اقتصادی بودند، مواجه شد، اما با مجاهدت آرمان گرایان یعنی افرادی که برای اجرای ارزش‌های دینی تلاش می‌کردند، فرامین خداوند و حمایت پیامبر 6 از قوانین اقتصادی، آموزه­های اقتصادی دین در عصر نبوی اجرایی شد. در این مقاله تلاش می‌شود علل واکنش مسلمانان سنت مدار نسبت به قوانین اقتصادی اسلام در عصر نبوی بررسی گردد.

مقایسة ساختار متن قرآن و منابع تاریخی در گزارش رویدادهای منتخب عصر نبوی

ساختار گزارش‌های تاریخی یکی از مباحث مورد علاقه و توجه مورخان و فیلسوفان علم تاریخ است و بررسی مقایسه­ای آن در قرآن و متون تاریخی سده­های نخستین اسلامی می­تواند دریچه­ای به سوی اندیشیدن در بارة تأثیر هدف بر ساختار گزارش‌های تاریخی بگشاید. رایج‌ترین شیوة بررسی ساختار یک متن از جمله گزارش‌های تاریخی توجه به ساختار افقی، ساختار عمودی و ساختار معطوف به معناست. در ساختار افقی مؤلفه‌هایی همچون فهرست مطالب، مقدمه، متن اصلی و نتیجه­گیری مورد توجه قرار می­گیرد و در ساختار عمودی کلمات، جملات و بندها و در ساختار معطوف به معنا هم سه مؤلفة تکرار ساخت، تکرار معنا و بسط و تفصیل معنا مد نظر قرار می­گیرند. در این مقاله، ساختار گزارش‌های تاریخی در قرآن با متون منتخب سده­های نخستین اسلامی با محوریت چند رویداد مهم تاریخ عهد مدنی پیامبر6 مقایسه شده است و ضمن مقایسة ساختار عمودی صحت صدور و پیوستگی و انسجام و رعایت ترتیب زمانی گزارش‌های تاریخی نیز در قرآن و متون تاریخی منتخب مقایسه شده است. مقاله حاضر با این پیشنهاد به پایان می­رسد که اگر اهداف و آرمان‌های دینی بر علوم انسانی از جمله تاریخ­نگاری سایه بیفکند، چه بسا بتوان از ضرورت پی­­ریزی گونه­ای خاص از ساختار گزارش‌های تاریخی معطوف به هدف در کنار ساختارهای موجود سخن گفت.

پیامبر اسلام و چالش منافقان 

یکی از جریانات مهم که اقدامات وفعالیتهایش در صدر اسلام بسیارمشهود بود ،جریان نفاق بود.بخش بزرگی از گرفتاری های پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در صدر اسلام از ناحیه این جریان بود؛زیرا این جریان در عرصه های گوناگون علیه جامعه نوپای اسلامی دست به ایجاد توطئه ودسیسه می زد.در نتیجه بیشترین اوقات رسول گرامی اسلام،صرف خنثی سازی این دسیسه ها وتوطئه ها می شد.اگرچه پس از هجرت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم به مدینه این جریان،دارای تشکل وانسجام بیشتری گردیده وبه توطئه گری،دسیسه سازی وکار شکنی علیه اسلام ،پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ومسلمانان پرداختند.اماردپای آن رادر دوران مکی نیز می توان یافت وشواهد معتبر ،وجود نفاق در مکه را تأئید می نماید.از طرفی جریان نفاق،پدیده ایست که اختصاص به عصر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ندارد.در این نوشتار ،پس از تعریف نفاق به بررسی زمان شکل گیری جریان نفاق ،فعالیتهای منافقان در برخی از غزوات ونحوه برخورد پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم با آنان می پردازیم.

نظریه پیدایش تشیع در زمان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله

فرقه‌‌هاي‌ اسلامي،‌‌ براي اثبات اصالت مذهبشان، ريشه‌‌هاي‌ پيدايش خود را در زمان رسول‌ خدا (ص) جستجو میکنند. در مورد پیدایش تشیع، نظریات مختلفی را دانشمندن و تاریخ نگاران مطرح کرده-اند که پیدایش تشیع در عصر پیامبر اسلام (ص) یکی از آنهاست. این نظریه را بیشتر علمای شیعه مطرح ساختهاند و چند تن از علمای اهل سنت و شرقشناسان نیز آن را تایید کردهاند. احادیث پیامبر (ص) درباره علی(ع) و تفسیر چند آیه و حوادث تاریخی،  عمده استدلالاتی است که در اثبات این نظریه آورده میشود.
در زمان پیامبر(ص)، عدهای خاص با عنوان «شیعه» علی(ع) معروف بودند. همچنین پیامبر عنایتی ویژه به آن حضرت داشتند که باعث شد تا گروه خاصی از علی(ع) تبعیت کنند . پیامبر(ص)  در تفسیر آیهای که درباره علی(ع) و شیعیان آن حضرت فرموده، این  گروه هر چند اندک شیعه در زمان پیامبر اسلام معرفی شدند؛ هر چند در این دوره، شیعه فرقه اسلامی نیست.

بررسي ريشه هاي تاريخي اهانت غربيان به پيامبر (ص)

مشاهده ي اقسام توهين هاي ناروا و تنفر برانگيز به ساحت پيامبراعظم (ص)از جانب كساني كه مدعي پيشگامي در حقوق انساني و آزادي فكر هستند،اين سوال اساسي را در ذهن هر فرد ايجاد مي كند كه انگيزه و هدف آنان از اين اقدام غير انساني چيست؟ پيشينه ي تاريخي اين موضوع در بردارنده ي حقايقي تلخ است. ظهور دين اسلام در مرزهاي مسيحيت همراه با طرح ارزش هاي پايدارالهي، همچون عدالت و كرامت انساني در كنار پويايي و بهره‌مندي از تفكرات عقلاني ديني،صاحبان ثروت و قدرت را در جهان مسيحيت، كه به سبب تحريفات و اختلافات فرقه اي دچار تزلزل شده بودند، به چالش كشاند.
آنان با توجه به ضعف فكري و عدم امكان طرح انديشه هاي برتر به ايراد تهمت و ناسزا به دين اسلام و پيامبر اكرم(ص)پرداختند و در اين راه به هر حربه اي متوسل شدند.

بررسی دیپلماسی عصر نبوی(2)

در این مقاله برخی از مهم‌ترین خصوصیات دیپلماسی پیامبر(ص) را بر می‌شماریم که امروز نیز در روابط دیپلماتیک می‌تواند بسیار راه گشا باشد و در سیاست خارجی دولت اسلامی مورد عنایت قرار گیرد.
اول: تکیه بر علایق مشترک
شرط اول برای ایجاد رابطه، تکیه بر علایق مشترک است؛ چرا که بین دو نهاد کاملاً متضاد که هیچ وجه اشتراکی با یکدیگر ندارند، امکان برقراری رابطه وجود ندارد.

بررسی دیپلماسی عصر نبوی 1

تاریخ دیپلماسی، ارتباط مستقیم با تاریخ انسان دارد. به اعتقاد برخی از نویسندگان: فرشتگان و انبیا، نخستین دیپلمات ها محسوب می شوند؛ زیرا نخستین نمایندگان و فرستادگان الهی نزد انسان ها بوده اند. این سفیران الهی، مظهر رحمت خدا(1)، مبلغان پیام الهی(2)، مسئول تزکیه و تعلیم انسان ها(3)، بشارت دهنده و بیم دهنده(4)، حجت خدا بر مردم(5) و الگو و نمونه کامل انسانی(6) بوده اند.
منظور از دیپلماسی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فعالیت هایی است که آن حضرت به عنوان رئیس حکومت و نمایندگان و سفرای منتخب او در راه نیل به مقاصد و ادای وظایف سیاسی دولت اسلامی و تحقق بخشیدن به خط مشی های کلی اسلام در زمینه سیاست خارجی و همچنین پاسداری از حقوق و منافع دولت اسلامی، در میان قبایل و گروه های دینی و دولت های غیر مسلمان در خارج از قلمرو حکومت اسلامی انجام می دادند.(7)
اگر دیپلماسی را هنر مذاکره بدانیم(8) و یا آن را وسیله ای برای نیل به اهداف توصیف کنیم(9)، این تعریف در مورد دیپلماسی فعال پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به صورت بارزی صادق خواهد بود؛ اما امتیاز دیپلماسی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در این است که شیوه های حضرت بر قوانین اجتماعی و جهان بینی واقع بینانه و اصول و ارزش های انسانی متکی بوده و اساس آن را، اصول و ضوابطی تشکیل می داد که از وحی و موازین شناخته شده عقلی، نشأت می گرفت.
از این رو بر ماست که با بررسی دیپلماسی عصر نبوی، به کیفیت و جهت گیری های « دیپلماسی اسلامی» دست یابیم.