بررسی موضوع شهادت رسول خدا صلّی الله علیه و آله

بی شک یکی از موضاعات مهم قابل بررسی بحث شهادت رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله است که هم روایات اهل سنّت و هم در روایات شیعه به آن پرداخته شده است. در برخی روایات آمده است که زنی یهودی رسول خدا صلّی الله علیه و آله را مسموم کرد؛ در برخی روایات آمده است که رسول اکرم صلّی الله علیه و آله به وسیله یکی از زنانش مسموم و شهید شد؛ و موارد دیگر که در این نوشتار به خاطر اختصار به برخی از آن ها اشاره ای می کنیم و در پایان جمعبندی خود را ذکر می نماییم.
قضیه ولیعهدی یزید (بخش اول)

یکی از اقدامات معاویه برای تثبیت و تحکیم پایه های زمامداری موروثی سلسله اموی و نیز استمرار اهداف دین ستیزانه خویش ،طرح ولیعهدی یزید بود وی از همان آغازبه جانشینی یزید می اندیشید ولی مشکلات و موانع فراوانی در این راه وجود داشت یکی شخصیت منفی و تبهکار یزید بود و دیگری بنا بر پیمان صلح میان امام حسن (ع) و معاویه خلافت بعد از معاویه از آنِ حسن بن علی (ع) و بعد حسین بن علی (ع) بود و معاویه حق نداشت کسی را به عنوان جانشین بعد از خود انتخاب کند. جریان بیعت ستاندن برای جانشینی یزید در نیمه دوم دهه پنجم هجری آغاز شدو معاویه با رایزنی هایی که باحُکّام خود انجام داد کم کم مسئله ولیعهدی یزید را مطرح کرد و خود برای گرفتن بیعت سفرهای متعددی به مدینه نمود ،سراغ بزرگان مدینه رفت ، حمایت نمایشی از ولیعهدی یزید در دمشق به راه انداخت و نمایندگان سایرمناطق اسلامی را به شام فراخواند تا از آنها موافقت علنی بگیرد ومخالفان را مرعوب و درنهایت تسلیم سازد او حتی مخالفانی چون امام حسن (ع) و سعد ابن ابی وقاص را با نیرنگ سم خورانید و آن دو در اثر آن در مدت یک هفته از دنیا رفتند .با شهادت امام حسن (ع)،تحرکات مجدد معاویه آغاز شد گام بعدی وی بیعت خواهی از مردم مدینه بود با ارسال نامه های پیاپی به شخصیت های برجسته مدینه و نیز به امام حسین(ع) و دعوت از آنان برای بیعت با یزید هر چند که در این میان با مخالفت برخی از جمله مخالفت شدید آن حضرت روبروشد ،اما عاقبت توانست مسئله جانشینی یزید را در بین مردم ترویج و تثبیت کند.
موانع قیام امام حسین علیه السلام بر ضد معاویه(بخش اول)

در پاسخ به این پرسش که چرا امام حسین (ع) در دوران امامت ده ساله خویش در عصر معاویه قیام نکرد باید به وجود یک رشته مصالح و موانع اشاره کرد که مهمترین آنها عبارتند از :1- شخصیت و شیوه حکومت داری معاویه بود : او در حیله گری و دسیسه چینی سرآمد روزگار خویش بود و از حربه های زیادی برای خلع سلاح مخالفانش و فریفتن افراد سطحی نگر و ظاهر بین و نیز تقویت و تثیبت حکومت و فرمانروایی خویش استفاده می کرد ،2- ترسیم چهره فریبنده از خود و سیمای مخدوش از اهل بیت (ع): کارهایی از قبیل جعل حدیث درمدح خود، ترسیم سیمای مشروع و مقبول از خود،واژگون تفسیر کردن آیات قرآن ، تحریف احادیث پیامبر (ص) متناسب با مطامع و منافع خود و غاصب و نا اهل جلوه دادن اهل بیت پیامبر (ع) از اقدامات معاویه در دوران خلافتش بود 3-ترویج افکار انحرافی و تخدیری :نظیر ترویج دو اندیشه و باور ” ارجاء و جبر “به معنای واگذاری امور به خدا و تسلیم مطلق در برابر حاکم بودن ، منصرف کردن توده مردم از همکاری با رهبران انقلابی ضد اموی ، انزوای سیاسی فرهیختگان و نخبگان ، مشروعیت بخشیدن به حکومت بنی امیه و خود را خلیفه خدا دانستن ، هرگونه مخالفت با حکومت خلاف شرع تلقی شدن ، حکومت خود را امری ازلی و بنا بر اقتضای قضا و قدر الهی قلمدادکردن ، قداستی دینی و روحانی بخشیدن به اقدامات خود و به دنبال آن صحه گذاشتن از سوی مفتیان مزدور و فقهای سیاست پیشه بر اعمال خود ، تا کاربدانجا رسید که کشتار فرزندان رسول خدا (ص)در روز عاشورا امری مباح و حتی واجب معرفی شد .
مهم ترین و مشهورترین دیدگاه ها در باره فلسفه قیام کربلا(بخش اول)

تحلیلگر تاریخ عاشورا در مورد انگیزه قیام کربلا اگر بخواهد به تحلیلی نسبتا جامع و صحیحی دست یابد و منصفانه داوری کرده و از آسیب های فکری به نتایج درستی برسد لازم است اولاً شناخت لازم در باره آن حضرت پیداکرده و سنخیّتی بین خود و رهبر نهضت ایجاد کند تاروح و رفتار امام حسین (ع) را با جان و دل لمس کند وثانیادر بررسی ابعاد و زوایای قیام کربلا ،شخصیت امام حسین (ع) را به مثابه امام معصوم و کسی که اطاعتش واجب است دانسته و به آن عنایت داشته باشد .
مشهورترین دیدگاه ها ی اندیشمندان مسلمان پیرامون فلسفه قیام امام حسین (ع) عبارتند از:1-دیدگاه و برداشت دنیاگرانه :یعنی قیام برای طلب قدرت و بدست آوردن حکومت و ریاست دنیوی که از سه جهت قابل خدشه است ،اولا وجود عصمت درحضرت مانع از هرنوع پلیدی (پلیدی دنیا پرستی و ریاست طلبی ) است ،ثانیا حضرت باید برای مغلوب کردن دشمن از هر وسیله و هر گونه دروغ و حیله و تزویر استفاده می کرد و هرگز از پیروزی ظاهری دشمن سخن نمی گفت تا لشگر را از اطراف خود پراکنده نسازد حال آنکه حضرت از آغاز تا پایان قیام سخن از شهادت می زند و پایان کار خود را شهادت و اسارت اهل بیت اعلام می دارد ،ثالثا با توجه به بصیرت نافذ امام(ع) از تحریف حوادث کربلا و اهداف آن ، ایشان همواره انگیزه قیام خویش را طلب اصلاح در امت جدشان و امر به معروف و نهی از منکر اعلام می کردند .2- نگرش عارفانه وصوفیانه :که عاشورا را میدانی برای سلوک سالکان و امام حسین (ع) را قطب عارفان و مرشد سالکان و اصحاب او را مریدان و رهپویان وصال دانسته است. اشکال این نظریه دریک سو نگربودن آن است یعنی تولّی ،اما از تبرّی و محکوم کردن یزیدیان خبری نیست و قابل نقد و خدشه است . 3-بینش مسیحیانه یا کلیسایی : همان آموزه نجات ،یعنی امام حسین (ع) قیام کرد تا خود را فدای امت جدّش کند و دوستان اهل بیت (ع)را که مرتکب گناهانی شده اند در قیامت شفاعت نماید . اشکال این نظریه ناشی از ارائه تصویر وارونه ازمسئله شفاعت است حال آنکه برخورداری از شفاعت ائمه و انبیا و اولیا شروطی دارد لذا چنین باوری منجر به مسخ کلی اهداف این نهضت می شود یعنی ترویج نوعی اباحه گری که با اقامه ماتم بر سید الشّهدا (ع) راه برای ارتکاب هر گناه و خلافی باز است حال آنکه هدف ،نگاه داشتن اساس اسلام است تا مردم با تاسّی به آن امام بیشتر پایبند به برپایی فرائص و حدود الهی باشند.
ریشههای فرهنگی قیام امام حسین علیه السلام

یکی دیگر از ریشه های تاریخی عاشورا ، ریشه های فرهنگی آن است که آن ظهور و بروز دو مسئله است ، نخست: مسئله اجتهاد در برابر نص : یعنی استباط حکم شرعی تنها با فکر و رای خویش بدون توجه به نصوص دینی مخالف ، ریشه آن به دوران پیامبر اکرم (ص) می رسد که برخی صحابه در برابر اوامر آن حضرت اجتهاد می کردند وبعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) هم عمر بن خطاب بطور جدی آن را به کار بست وبدعت هایش تبدیل به سنت رسمی و رایج در جامعه شد به گونه ای که هر کس به سنت رسول خدا (ص) عمل می کرد مورد ضرب و شتم قرار می گرفت و بدینگونه شریعت محمدی دچار استحاله شد دوم: منع کتابت و نقل حدیث ، که علیرغم توصیه های رسول خدا (ص) مبنی بر حفظ گفته های آن حضرت و انتقال آن به دیگران ،خلفا ازکتابت و نقل حدیث جلوگیری کردندو با این استدلال که قرآن داریم با جمع آوری حدیث مخالفت شد و حدیث های گردآوری شده هم سوزانده شدند و همین امر موجب شد پرده سنگینی از شک و تردید بر روی هزاران حدیثی که می گفتند نزد حافظان یا در میان کتاب ها محفوظ است کشیده شود و زمینه برای تحریف و جعل فراهم آید و هزارا ن حدیث جعل شود. فرایند انحراف ها و لغزش ها و بدعت ها یی که از سقیفه شروع شده بود موجب انحراف کلی جامعه از آموزه های اسلام ،رواج فساد، فقر فرهنگی و دوری از ارزش هاو اصالت ها شد که این انحراف ها در عصر امام حسین (ع) به اوج رسید.
ریشههای اجتماعی قیام امام حسین علیه السلام

یکی دیگر از حوزه هایی که می توان ریشه های تاریخی عاشورا را در آن جست و جو کرد حوزه اجتماعی است ، نخست باید به لغزش خواص امت پیامبر(ص) در صدر اسلام اشاره کردکه به دلیل امتیازاتی چون سبقت در پذیرش اسلام ،هجرت قبل از فتح مکه ،شرکت در جنگ های صدر اسلام ،قرابت با پیامبر خدا(ص) ،کتابت وحی، درک محضر آن حضرت و یا اشتهار به زهد و عبادت در جامعه اسلامی نفوذ یافته بودند ،اما پس از رحلت پیامبر (ص) سلوک دینی خود را فراموش کرده وبه تسامح دینی و رخوت و سستی دروفاداری به آرمان های اسلام مبتلا شده و دچار دنیا گرایی گشتند که از جلوه های مختلف آن می توان به ریاست طلبی ، جاه طلبی و ریاست خواهی به عنوان عوامل مهم اعراض از حق اشاره کرد که یکی از انگیزه های مخالفان برای رویارویی با امیر مومنان (ع) در زمان خلافتش بود ، مال پرستی هم دو عامل اصلی داشت و زمینه ساز شکل گیری نوعی اشرافی گیری در میان خواص شد ، خودپرستی و تکبر هم یکی دیگر از عوامل لغزش وجلوه دیگری از دنیا گرایی خواص بود یعنی خود و متعلقات خود را حق دیدن و بر محور حُبّ و بغض عمل کردن که روحیه برتری طلبی جاهلانه ثمره بسیار تلخی داشت که شجره خبیثه اشرافیت وثروت های باد آورده به بار آورده بود و درد اصلی امت پیامبر دلدادگی به دنیا بود وبه موازات رشد دنیا گرایی غیرت و حساسیت دینی خواص نیز از بین رفت و عنصر امر به معروف و نهی از منکر به فراموشی سپرده شدو همین روحیه نیزبه توده مردم منتقل شد و این بی مبالاتی نسبت به هتک اسلام و نابودی ارزش ها، غم بار ترین پیامد انحراف خواص بود.
ریشههای سیاسی قیام امام حسین علیه السلام

برای درک عمیق علل و شالوده وقوع فاجعه کربلا باید در پی ریشه یابی مسیروروند انحطاط امت اسلامی بعد از رحلت رسول خدا (ص) برآییم .در کل ریشه های تاریخی عاشورا را می توان در سه حوزه جست و جو کرد یکی ریشه های سیاسی است که از سقیفه آغاز و با خلافت عمر و عثمان به عنوان تکیه گاه های بنی امیه و ستیز با حکومت بر حق امیر مومنان علی (ع) و روی کار آمدن حکومت بنی امیه پس از صلح و در انتها تبدیل خلافت اسلامی به سلطنت موروثی یعنی بازگشت به حاکمیت جناح اصلی قریش که زمانی با اسلام درگیر بودند تداوم یافت . اما سرآغاز انحراف نخست :جریان سقیفه بود ،تبلورغلبه خُلق وخوو رقابت جاهلی و قبیلگی عرب بر ارزش های اسلامی که دررقابت بر سر حکومت گروه بندی جناحی و قبیلگی بین مهاجر و انصار نمایان گردید دوم : به قدرت رساندن بنی امیه یکی از سیاست های برجسته عمربن خطاب خلیفه دوم بود البته با سکوت در برابر انحرافات معاویه و زمینه سازی برای سلطه دشمنان دیروز اسلام بر مسلمانان ،و سوم:تایید سیاست های خلفای پیشین با روی کار آمدن عثمان ،و ابزار تجدید حیات امویان و رسیدن به آرزوی دیرینه شان یعنی قبضه کردن قدرت و چپاول بیت المال و گسترش استبداد، چهارم :ستیز با حکومت برحق علی (ع) و نیزوجود شکاف های عمیق اجتماعی و اقتصادی و تحمیل جنگ های متعدد بر حضرت وپدید آوردن خوارج از دل اختلافات شدید در سپاه امام علی (ع) و به دنبال آن به انزوا کشاندن جریان حق ، این عوامل از علل سیاسی قیام حسین (ع) بودند
غزوه بنی نضیر

قسمت سوم: اموال بنی نضیر
غزوه بنی نضیر از جمله غزواتی بود که بدون درگیری شکل گرفت. چراکه یهودیان بنی نضیر از سپاه اسلام هراسان شده و سپس قلعههای خود را ترک گزیدند. بنابرین میبایست همه غنائم، از آن رسول خدا صلیاللهعلیهوآله باشد. هرچند که رحمت پیامبر صلیاللهعلیهوآله سبب شد تا بخشی از اموالشان را به اصحاب خویش عطا کنند. در این میان عثمان از سر سودجویی با علی علیهالسلام پیمانی میبندد که بعد، آن را به ضرر خود میبیند و از پرداخت حق امیرالمؤمنین علیهالسلام طفره میرود. اینجا بود که وحی به کمک علی علیهالسلام میآید و حق ایشان را از عثمان باز میستاند. این نگاره برگرفته شده از تحقیق علامه سید جعفر مرتضی عاملی در این موضوع است. تهیه و تنظیم: مرتضی میرکو.
همه رفتند غمی نیست علی میماند…

بیشک، تنها شخصی که در میدان کنار پیامبر صلیاللهعلیهوآله ایستاد و فرار نکرد، علی علیهالسلام است. او یک تنه در برابر یک لشکر ایستاد و از پیامبر صلیاللهعلیهوآله دفاع کرد. این فداکاری شگفتی ساز عالم شد و ملائک را در حیرت واگذاشت. بنابرین او بر خلاف باقی اصحاب، حتی یک لحظه نیز رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را تنها نگذاشت. علامه سید جعفر مرتضی عاملی در صفحات 189 تا 194 جلد 3 کتاب الصحیح من سیرة الامام علی علیهالسلام ، شواهد تاریخی و روایی این مسئله را ذکر میکنند. ما نیز اقتباسی از آن را در این نگاره گرد آوردهایم. تهیه و تنظیم: مرتضی میرکو
احتجاجات حضرت علی علیه السّلام به حدیث غدیر

غدیر واقعیتی انکارناپذیر در تاریخ اسلام است و هیچگاه فراموش نخواهد شد. از همین رو امام علی علیهالسلام از آغازین روزهای خلافت ابوبکر در کنار شمردن امتیازاتی که حضرت را مستحق خلافت میکرد، با مسئله غدیر استدلال و استشهاد می نمود.
آيا در آستانه حركت امام حسین علیه السلام از مدينه به سوی مکه نامه اى به ايشان رسيد؟

اين كه در دوران معاويه ميان امام حسين عليه السلام و شيعيانش در عراق و حجاز و ديگر سرزمين هاى اسلامى آن روزگار نامه هايى رد و بدل شده باشد طبيعى است. اما سؤال تحقيقى ما در اين زمينه پيرامون اين است كه در اثناى دو سه روز قبل از سفر امام از مدينه نامه […]
ماجرای عبد الله بن مطیع و امام حسین علیه السلام

یکی از شخصیت های نسبتا عجیب و مبهم در دیدار های سید الشهدا علیه السلام در مسیر کاروان حسینی، عبد الله بن مطیع می باشد . چرا که این شخص با شناخت جایگاه معنوی امام باز به ایشان پشت کرد. عبدالله بن مطيع عدوى كيست؟ اينك ما در محضر امام حسين عليه السلام در راه […]
آيا ابن عباس و ابن عمر در راه مكّه با امام حسین علیه السلام ديدار كردند؟

شاید یکی از نکاتی که در بررسی پژوهش های تاریخی در رابطه با ملاقات های امام حسین علیه السلام در را ه مدینه تا مکه باید به آن توجه کرد همین مساله ی دیدار حضرت با ابن عباس و ابن عمر می باشد. ابن اثير گفته است كه پسر عمر همراه پسر عباس در مكّه […]
ديدار امام حسین عليه السلام با فوج هاى فرشتگان و جنیان دربین را ه مدینه تا مکه

با آن كه امام حسين عليه السلام، از مدينه تا مكّه جاده اصلى را پيمود، ولى روايت هاى تاريخى جزئيات زيادى را از اين سفر باز نگفته اند؛ و آنچه در تاريخ آمده بسيار اندك به شمار مى رود؛ و از آن جمله می توان به دیدار هایی که بین حضرت و گروه های مختلف […]