فلسفه نبوّت و جايگاه آن در باور ملّاصدرا

تأمّل در مباحث كتابالحجّة اثر گرانسنگ و عظيم شرح الاصول الكافى ما را به اين نكته رهنمون مىسازد كه صدرالمتألّهين در اين كتاب همواره بر آن بوده است كه نبوّت و ماهيّت آن را بهمنزله مقامى جعلى و انتسابى از جانب خداوند با حقايق صادر شده از بيانات ائمّه معصومين :، تفسير و تطبيق نمايد. با وجود صبغه كلامى و عقلى مفهوم نبوّت، ملّاصدرا هرگز اين منصب را با قرائت بشرى و غيرالهى بررسى نكرده است و بهعكس، با در نظر گرفتن اصالت آموزههاى روايى و با كنار هم نهادن قرائن نقلى در تبيين روايات كتابالحجّة الكافى، بر فرابشرى و الهى بودن اين مقام اصرار مىورزد. او هنگام شناسايى نبى، تعريف نبوّت، تفاوت نبى و رسول، ضرورت
ارسال پيامبر، خصلتهاى پيامبران و مراتب آنان و مباحثى از اين دست، با رويكردى برهانى و عرفانى، از تطبيق و سازگارى ميان اين رويكرد با معيار قرار دادن حديث چشمپوشى ننموده و با حسّاسيّت تمام، در هماهنگى و همسانسازى عقل و حكمت با روايات مرتبط با مقام نبوّت در كتاب الحجّة كوشيده است.