گزارشی از مناقب آسمانی امام نیکان

آثار مکتوب دربارۀ امام امیرالمؤمنین علیه السلام از یک سو آن چنان فراوان است که برشمردن فهرست ها و کتاب نامه های مربوط، خود می تواند موضوع نوشتارهای مستقل قرار گیرد؛ و از سوی دیگر چنان گسترده است که در میان نویسندگان آن ها، ده ها تن غیرمسلمان به ویژه اندیشمندان مسیحی یا غیر شیعه مانند دانشمندان سنی را می توان یافت. این بخش، خود موضوع گفتارهای مستقل بوده و داستان همچنان ادامه دارد.در واقع یکی از بهترین نقاط اتحاد تمام اندیشمندان منصف جهان، اقرار و اعتراف به این نسخۀ جامع فضیلت ها و خوبی ها است.
در میان این همه آثار، برخی از آن ها از جنبۀ ابتکاری ویژه ای برخوردارند که به آن ها ویژگی خاصی داده است.

گزارش یک نشست علمی دربارۀ حدیث «مدینة العلم»، سلطانیۀ زنجان، جمعه 23 ربیع الآخر 710 هـ ق

اشاره
«نشست علمی» به معنای عام آن، همزاد تاریخ علم است؛ یعنی پیشرفت دانش بدون این گونه نشست ها هرگز قابل تصور نبوده و نیست؛ اما تهیۀ گزارش مکتوب از این نشست ها حکایت دیگر دارد. حتی امروز که دورۀ محوریت ارتباطات و اطلاعات است، بسیاری از نشست های علمی برگزار می شود که جز معدودی افراد، کسی از آن ها آگاه نمی گردد. البته نتایج این جلسات، در بیان و تحلیل دانشوران، خود را می نمایاند؛ اما گزارش نشست ها – به ویژه گزارش مکتوب – را حلاوتی دیگر است که بر اهل نظر پوشیده نیست. بگذریم از فواید خاص آن، ازجمله: دست یابی به تاریخ تطوّر دانش، پیشینۀبحث های آزاد و دیگر فوایدی که امروزه از آن ها تحت عنوان «مدیریت دانش» یاد می شود. شیرینی این گونه گزارش ها زمانی بیشتر می شود که گزارش مکتوب باشد، آن هم به دست یک گزارشگر دانشمند، به گونه ای که پس از گذشت بیش از هفت قرن، دست اول و تازه دستیاب شود؛ به گونه ای که با خواندن آن، حضور در شهری دانش خیز از سده های پیش را به خوبی احساس کنی.
گزارش های خواجه رشیدالدین فضل الله از مجالس علمی که در حضور سلطان محمد خدابنده در سلطانیۀ زنجان برپا می شد، بخشی از اسناد افتخار پیشین عالم اسلام است که تاکنون کمتر بدان اشاره شده است.
در میان جنبه های مختلف اهمیت این گزارش ها کافی است به زمان آن ها توجه شود: سدۀ هفتم و هشتم هجری/ چهاردهم میلادی، یعنی زمانی که اروپا در دورۀ ظلمت یا قرون وسطی به سر می برد و مالکان و زمامداران مطلق العنان دانش، ارباب کلیسا بودند، بدون اینکه امکان اعتراض یا حتی پرسشی از آن ها وجود می داشت.به این نکته بیفزاییم توجه و تأکید ویژۀ خدابنده، سلطان شیعه مذهبِ وقت ایران، به ثبت و ضبط مکتوب این رویدادهای علمی.
خوشبختانه نسخۀ اصل این گزارش ها به خط خواجه رشیدالدین باقی مانده که در سال 1371 شمسی به اهتمام دکتر رضا شعبانی تحت عنوان اسئله و اجوبۀ رشیدی توسط مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان به چاپ رسیده است. جلد اول چاپ عکسی (فاکسیمیلۀ) نسخۀ اصل خطی است؛ و جلد دوم، چاپ حروفی همان متون با حفظ ویژگی های املائی و انشائی اصل نسخه.
این مجموعۀگران بها، خود محور پژوهش های متعدد تواند بود که اهل نظر را بدین مهم فرامی خوانم.
در این فرصت به مناسبت فرارسیدن ایام آسمانی غدیر خم، بازنویس یکی از این سلسله گزارش ها که مربوط به حدیث مدینة العلم است، به پیشگاه پژوهشیان پیشکش می شود.[2]
این گزارش با همۀایجاز و اختصار، نکات مهمی در بر دارد که با خواندن به دست می آید.نیک می دانیم که در این مورد، کتاب های مفصل و معتبر فراوانی موجود است؛ مانند مجلد مدینة العلم از کتاب کم نظیر عبقات الانوار، یادگار ماندگار علامه میر حامد حسین؛ و به تبع آن تلخیص عربی آن توسط آیة الله سید علی میلانی تحت عنوان نفحات الازهار و ترجمۀ فارسی آن با عنوان خلاصۀ عبقات الانوار – مجلد مدینة العلم.[3]
رجوع به چنین منابعی، ایجاز این نوشتار را جبران می کند وپرسش های دیگر دربارۀ حدیث مدینة العلم را پاسخ می گوید.
لذت معنوی نشستن بر خوانی علمی که دانشوران مخلص در هفت سده پیش گسترده اند، گوارایتان باد!

مناقب اهل بیت علیهم السلام از کتاب مجالس سمرقندی

کتاب مجالس ابواللیث سمرقندی، متوفای قرن چهارم، مجموعه‌ای از تذکرات اخلاقی به شیوۀ صوفیانه است که نسخه‌ای عکسی از آن به شماره 3515 در کتابخانه آیة‌الله مرعشی موجود است. البته این نسخه، آغاز و انجام ندارد و لذا در فهرست نسخه‌های عکسی کتابخانه معرفی شده است.
نگارنده سطور پس از تصفح کتاب که عکسی از آن به لطف جناب حافظیان به دستم رسید، مناقب اهل‌بیت علیهم السلام را از آن استخراج کردم. آنگاه در حین مطالعه جلد هجدهم نفحات الازهار و دقت در منقولات مرحوم علامه میر حامد حسین، به این نتیجه رسیدم که این کتاب همان مجالس ابواللیث سمرقندی است.

گزارشی از یک مطالعۀ تطبیقی در دیار غرب دربارۀ امامت

پایان‌نامه‌ای درباره امامت به دستم رسید به زبان انگلیسی[1]، با این مشخصات:
Doctorine of Imamate in Twelwer Shi’ism: Traditional, Theological, Philosophical and Mystical Perspectives. By: Hamid Mavani, Institute of Islamic Studies, McGill University, Montreal, 2005.
(نظریه امامت در تشیّع دوازده امامی: دیدگاه‌های سنتی، الهیاتی، فلسفی و عرفانی، نوشته: حمید موانی. مؤسسه مطالعات اسلامی، دانشگاه مک گیل، مونترآل کانادا، 2005)
در این یادداشت می‌کوشم بدون ردّ یا تأیید تمام یا بخش‌هایی از رساله، درون‌مایۀ آن را بشناسانم. بدیهی است که این یادداشت جایگاه نقد و بررسی دقیق مطالب نیست و فقط برای مروری اجمالی در نظر گرفته شده است.

منابع نوشناس درباره هفت بند ملا حسن کاشی بر اساس فهرست جدید استاد عارف نوشاهی

یکی از چهره‌های ناشناختۀ عالم پژوهش، مرحوم استاد سعید هندی بود که در عمری کوتاه (38 سال)، کارنامه‌ای پر برگ و بار عرضه کرد.
ازجمله کارهای چاپ شده ایشان است:
_ تحقیق دیوان مرحوم آیة‌الله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی (متخلص به مفتقر) بر اساس نسخه اصل ناظم؛ به تفصیلی که در مقدمه کتاب آورده است. (تهران، نشر آفاق، 1380)
_ چهل چامه. گزینشی عالمانه از میان اشعار مهدوی، از خلال منابع چاپی و خطی، با توضیح و شرح واژه‌ها و تعبیرها. (تهران، ریحان، 1384)
_ هفت‌بند، هفتاد بند. پژوهشی در ترکیب‌بند مشهور ملا حسن کاشی آملی (شاعر شیعی نام‌آور سدۀ هفتم هجری) در مدح امام امیرالمؤمنین علیه السلام همراه با گزیده‌ای از استقبال‌ها، تضمین‌ها، تخمیس‌ها و تحقیقی درازدامن در باب حسن کاشی. (تهران، کتابخانه مجلس، 1388)

چند متن نویافته از آیت الله میلانی، علامه طباطبائی و شهید دستغیب دربارۀ مسائل مرتبط با امامت

در کتابخانۀ آستانۀ مقدسۀ حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) یک مجموعه مکاتبات وجود دارد که به شماره 950 در بخش خطی نگاهداری می‌شود. این مجموعه حاصل زحمات یکی از دبیران فاضل و پرکار قم در دهۀ 50 به نام سید اشرف الدین کیایی طالقانی است که بسیار به مطالعه بها می‌داده، آنگاه یافته‌های خود را _ که بیشتر پیرامون امامت بوده‌اند _ از عالمان و مراجع تقلید آن روزگار می‌پرسیده است.

منظومه ای در امامت از قرن سیزدهم

عقد اللئالی فی جواب بدء الأمالی منظومه‌ای است از آثار مولی محمدرضا بن علی گوگدی گلپایگانی، از دانشوران سدۀ سیزده گلپایگان، که در این یادداشت کوتاه بدان اشاره می کنیم.
مؤلف این منظومه، مولی محمدرضا منسوب به گوگد، از توابع گلپایگان است، فرزند ملا علی (متوفی: 27 رجب 1275 ق)، فرزند ملا محمد (از تلامذۀ میرزای قمی) فرزند آخوند ملا عبدالله فرزند ملا حسین شهید فرزند ملا محمد زمان (شهید در حملۀ افاغنه به اصفهان)، از خاندانی دانش‌پرور که نسب آنها به مالک اشتر می‌رسد. شرح حال شماری از آنها در کتاب شرح حال دانشمندان گلپایگان (به کوشش: رضا استادی، قم: کنگرۀ بزرگداشت علمای گلپایگان، 1381 ش، ج 1 ص 297 به بعد) آمده است.
مؤلف، با وجود دشواری‌های فراوان در زندگی، در گلپایگان و اصفهان، از بزرگانی همچون سید محمد باقر شفتی، ملا محمد تقی اردکانی، شیخ محسن معزی دزفولی، ملا احمد گوگدی و میرزا محمدرضا اسفرنجانی گلپایگانی درس آموخت. (شرح حال دانشمندان گلپایگان، ج 1 ص 323 – 328، زندگی نامه خود نوشت ملا محمدرضا در تاریخ 7 ماه رمضان 1271 ق).

نکات قابل نقد در تفسیر تاج التراجم

یکی از تفاسیر کهن فارسی است که برای نخستین بار در سال 1375ش با تحقیق نجیب مایل هروی توسط شرکت انتشارات علمی و فرهنگی با همکاری دفتر نشر میراث مکتوب منتشر شده است.
این کتاب، از جهت ادبی و واژگان نکاتی در بردارد که در پژوهش‌های ادبی باید بحث شود. امّا هدف از این یادداشت، بررسی محتوایی آن است. نقد کتاب بر این اساس، فرصتی مبسوط می‌طلبد که فعلا مقدور نیست. لذا در این فرصت کوتاه به درج یادداشت مختصری اکتفا می‌شود که زمانی کوتاه پس از انتشار کتاب نوشته شد.

خطبۀ نبوی پس از نزول آیۀ ولایت

روایت می‌کند که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) پس از نزول آیه شریفه { إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا} (مائده، آیه 55) خطبه‌ای بلیغ ایراد فرمود. متن این خطبه راآیت الله سید علی میلانی در کتاب نفحات الأزهار (16 / 352 ـ 355) از کتاب یاد شده آورده و در غالب منابع مربوط به غدیر،کمتر بدان اشاره شده است. متن و ترجمه این خطبه برای بهره‌گیری اهل پژوهش در پی می‌آید.توضیح این که گزیده‌ای از کتاب توضیح الدلائل تحت عنوان فضائل الثقلین من کتاب توضیح الدلائل به تحقیق حسین حسنی بیرجندی چاپ شده (تهران: مجمع تقریب مذاهب اسلامی، 1428) که خطبه یاد شده در صفحات 248 و249 آن آمده است:

عیون المناظرات

عیون المناظرات:
کتابی است از ابوعلی عمر سکونی (م 717) دانشمند اشعری مسلک و صاحب کتابهایی مانند: لحن العوام فی ما یتعلق بعلم الکلام، التمییز مما أودعه الزمخشری من الاعتزال تفسیره للکتاب العزیز، مقتضب التمییز. (لحن العوام او به تحقیق سعد غراب در سالنامه دانشگاه تونس شماره 12 سال 1975 ص 111 ـ 255 چاپ شده است)
شرح حال مفصل او در کتاب هدیة العارفین (1/788) آمده است.
این کتاب را سعد غراب استاد تونس به عنوان پایان نامة خود در فرانسه به سال 1970 ارائه کرده است. وی تحقیق کتاب را بر اساس دو نسخه سامان داده که هر دو، در کتابخانه ملی تونس وجود دارد (به شماره‌های 11273 و9051).
کتاب، در سال 1976 در شمار منشورات دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تونس (الجامعة التونسیة، کلیة آداب والعلوم الإنسانیة) به چاپ رسیده که شامل متن کتاب با فهارس در 416 صفحه (300 صفحه متن + 116 صفحه فهارس) به ضمیمة 112 صفحه مطالب مرتبط به کتاب و نویسنده و محتوای اثر به زبان فرانسوی است.
متن کتاب، شامل 160 مناظره است. البته متن کتاب به ترتیب فقرات مختلف، تقسیم و شماره‌بندی شده که 416 بند را در بر دارد.

کتاب الوصیه ابوموسی بجلی

نگارش کتابهایی با موضوع وصایت امیرالمؤمنین(علیه السلام)، پیشینۀ دیرینه دارد. این کتابها با عناوینی همچون «اثبات الوصیة»، «الوصیة» و مانند آن، در فرهنگ اسلامی، نمود بارزی دارد، و می‌رساند که اصالت عقیده به وصایت حضرتش، ورای تحوّلات تاریخیِ نظرهای شیعیان یا تطوّرات سیاسی ـ اجتماعیِ جوامع شیعی است.

نکته ها و یادداشت هایی در حریم امامت

درونمایۀ بیشتر کتاب هایی که در زمینۀ امامت نوشته شده اند، تا حد زیادی به هم شباهت دارد؛ به گونه ای که پژوهشگر این عرصه با نگاهی شتاب زده می تواند چند کتاب را برگزیند که با مطالعۀ آنها از غالب منابع امامت بی نیاز شود.
در این میان، برخی کتابها رویکردی ابتکاری در پیش گرفته اند که آن کتاب را از دیگر کتاب های امامت کاملاً ممتاز می کند.
این کتاب های ابتکاری غالباً در پی برخورد به یک نیاز تازه یا آشنایی با فضایی جدید به شیوۀ میان رشته ای یا در پاسخ به یک پرسش روز تهیه می شوند.
نو آوری و روزآمدی که در این کتابها دیده می شود، آنها را بر سر دوراهی قرار می دهد که آیا در محتوا قصد تجربۀ فضای جدید را دارند یا در نوع عرضه نیز چنین است؟

نکته ها و يادداشت هايی در حريم امامت

یکی از رسالت های یک نشریه علمی ارائه طریق به پژوهشگران است تا راه های نرفته را طی کنند و گامی به پیش روند. این هدف مهم فقط با چاپ مقالات علمی تحقق نمی یابد، بلکه گاه با نشر یادداشت هایی سامان می گیرد که منبعی تازه نشان می دهد، نقدی اساسی بر یک منبع پیشین می زند، پیشنهادی برای پژوهش در باره مسأله ناکاویده عرضه می کند، و به هر حال خواننده را گامی در جهت تحقیق پیش می برد.
در باب امامت، بسیار گفته اند و می گویند، از هر سوی و جانب، اما هنوز یک حرف از هزاران گفته نشده است. فراوانی ناگفته ها از یک سوی و ضرورت طرح و انتشار نویافته ها از سوی دیگر گاه فرصت را از طرح مطلب به شیوه نهایی و کامل می ستاند و بابی جدید می گشاید که در اینجا بدان «نکته ها و یادداشت هایی در حریم امامت» اطلاق می شود.
این صفحه از این شماره به روی عموم علاقه مندان و پژوهشیان گشوده می شود تا همگان با مشارکت در این اقدام خیر، دانش و تجربه و یافته خود را با دیگران به اشتراک گذارند و راهی پیش پای دیگران نهند.
ناگفته پیداست که هویت و ماهیت این گونه یادداشت ها، آن است که کلام نهایی نیست. نه تنها جای کار بیش از این دارد که اساساً مدعای صحت مطلق در مورد آن سخت نارواست؛ چرا که به کمک دیگران به کمال می رسد.
نخستین گفتار از این سلسله با چند گفتار و نکته تقدیم می شود.

تعليقات على بن محمد عاملی بر احاديث ابواب عدل

تعلیقات علی بن محمد عاملی (سده یازدهم) بر یازده حدیث از توحید صدوق، کافی و کتابهای دیگر در این گفتار ارائه شده است. این تعلیقات، که از کتاب “الدر المنثور فی المأثور و غیر المأثور” عاملی برگزیده شده، در موضوع‌هایی است مانند: بداء، استطاعت، قدریه، نفی جبر و تفویض، امر بین الامرین، حدیث تردّد، مشیت الهی، رساله امام هادی7 در نفی جبر و تفویض. شرح حال مختصری از عاملی در آغاز مقاله آمده است.