ديدگاه عالمان امامی پيرامون روايات نخستين مخلوق

شناخت نقطۀ شروع خلقت و اولین موجودی که خداوند متعال آن را پدید آورد، از مسائل مهمّی است که در معارف الهی موجود در میراث علمی ائمۀ اطهار علیهم السلام بدان پرداخته شده است. در گزارشهایی که در متون روایی امامیّه آمده، موجودات مختلفی بهعنوان اولین مخلوق معرفیشدهاند. در این میان نور اهلبیت علیهم السلام ، بیشترین گزارشها را به خود اختصاص داده است. عقل، حقیقت محمدیّه، ماء و نور پیامبر اکرم و اهلبیت علیهم السلام اموری هستند که در کلام اندیشمندان امامیة بهعنوان نخستین مخلوق قلمداد شدهاند، اگرچه برخی از ایشان حقیقت همۀ آنها را همان نور اهلبیت علیهم السلام دانستهاند. این نوشتار به بررسی دیدگاههای اندیشمندان امامیّه دربارۀ این مجموعه از روایات میپردازد.
تفویض تشریع به معصومان علیهم السلام در رویکرد عالمان امامی

اصطلاح تفویض، گاه به معنایی در مقابل جبر و گاه به معنای واگذاری دستكم پارهای امور به انسانی والا از سوی خداوند میباشد. اصطلاح دوم به دو گونه كلان تکوینی و تشریعی طبقه بندی میگردد؛ و اینكه خداوند جعل حکمی شرعی و کلی را به معصوم و یا معصومانی، سپرده باشد بیآنکه وحی یا الهام خاصی در خصوص آن حکم رسیده باشد، گونهای متصور از تفویض در فضای تشریع است که ولایت تشریعی و گاه ولایت بر تشریع نیز خوانده شده است. در این نوشتار این معنا در ساحت رویکردهای عالمان امامی، مورد بررسی قرار گرفته و این نتیجه به دست آمده که در مجموع رویکرد عالمان امامی بدان، سه نظریه را سامان داده که هر یک طرفداران برجستهای داشته و در دو دسته نظریه اختصاص و نظریه اشتراک قابل طبقهبندی است. نظریه اختصاص تشریع به خداوند که مبتنی بر نفی هر گونه تفویض تشریعی است بر مستندهای قرآنی استوار است و به نظر میرسد نظریۀ اشتراک، که بر عدم تنافی خود با مستندهای قرآنی نظریه اختصاص پای میفشرد، نظریه غالب در جامعه علمی امامی باشد. این نظریه که از منظر گسترۀ دو گونه حداقلی و حداکثری دارد، گونه حداقلی آن، تفویض تشریعی را تنها در پیامبر(صلی الله علیه و آله) پذیرفته و بر مستندهای روایی استوار است و گونه حداکثری آن، از اشتراك پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان(علیهم السلام) با خداوند سخن گفته و با منهجی روایی و نیز اصولی، از آن دفاع مینماید.
تفویض تشریع به معصومان علیهم السلام در رویکرد عالمان امامی

اصطلاح تفویض، گاه به معنایی در مقابل جبر و گاه به معنای واگذاری دستكم پارهای امور به انسانی والا از سوی خداوند میباشد. اصطلاح دوم به دو گونه كلان تکوینی و تشریعی طبقه بندی میگردد؛ و اینكه خداوند جعل حکمی شرعی و کلی را به معصوم و یا معصومانی، سپرده باشد بیآنکه وحی یا الهام خاصی در خصوص آن حکم رسیده باشد، گونهای متصور از تفویض در فضای تشریع است که ولایت تشریعی و گاه ولایت بر تشریع نیز خوانده شده است. در این نوشتار این معنا در ساحت رویکردهای عالمان امامی، مورد بررسی قرار گرفته و این نتیجه به دست آمده که در مجموع رویکرد عالمان امامی بدان، سه نظریه را سامان داده که هر یک طرفداران برجستهای داشته و در دو دسته نظریه اختصاص و نظریه اشتراک قابل طبقهبندی است. نظریه اختصاص تشریع به خداوند که مبتنی بر نفی هر گونه تفویض تشریعی است بر مستندهای قرآنی استوار است و به نظر میرسد نظریۀ اشتراک، که بر عدم تنافی خود با مستندهای قرآنی نظریه اختصاص پای میفشرد، نظریه غالب در جامعه علمی امامی باشد. این نظریه که از منظر گسترۀ دو گونه حداقلی و حداکثری دارد، گونه حداقلی آن، تفویض تشریعی را تنها در پیامبر(صلی الله علیه و آله) پذیرفته و بر مستندهای روایی استوار است و گونه حداکثری آن، از اشتراك پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان(علیهم السلام) با خداوند سخن گفته و با منهجی روایی و نیز اصولی، از آن دفاع مینماید.