دانش طب و طبقهبندی علوم در تمدن اسلامی

پژوهش حاضر به جایگاه علم طب در طبقهبندی علوم پرداخته است تا روش لازم جهت کسب تخصص و مراتب تدریس آن علم برای استاد و دانشجو معین گردد. نتیجه تحقیق نیز گویای این است که علم طب همواره در شاخه علوم غیر دینی (غیر شرعی) و در شاخه فرعی از علوم طبیعی و در حوزه حکمت نظری و از علوم آلی و عقلی (فلسفی) و غیرعملی (نظری) ردهبندی شده است. طب نظری نیز مقدمه شناخت طب عملی است اما، بدون آموزش طب عملی، طب نظری از حیطه حکمت خارج است. پس نظام آموزش طب به دلیل ماهیت دنیوی آن باید زیر نظر مستقیم نظام آموزشی شرعی رشد و نمو کند و طبیب باید در علوم شرعی نیز مرتبهای از تخصص و تبحر را کسب نماید تا سعادت دینوی و اخروی او تامین شود و از طرف دیگر از انحرافات جدی ناشی از علم صرفاً دنیوی نیز جلوگیری گردد.
تاریخ طب تونسى در دوره حفصى

حفصیان از جمله سلسله هاى بربر شمال آفریقا بودند که از 625ه تا 983ه ، در افریقیه (طرابلس الغرب، تونس، الجزایر شرقى) حکومت کردند. طب دوره حفصى، که از ترکیب مکتب سنتى قیروان و طب آندلسى و ایرانى پدید آمد، شاهراه انتقال دانش طبى مسلمانان به اروپا و مرحلهاى نهایى از پیشرفت تاریخ طب اسلامى بوده است. در این مقاله به دست آوردهاى این دوره، در زمینه هاى صیدله، تشریح، وصف و تشخیص بیمارى ها، علم تغذیه، حفظ الصحه و درمان با آب گرم مىپردازیم. بروز اپیدمى وبا و طاعون در اروپا و افریقیه، از حوادث درخور توجه دوره حفصى است که آثار علمى، سیاسى و فقهى در برداشت.
انتقال دانش پزشکی هندیان به عالم اسلام

هند، یکی از کانونهای درخشان علم و تمدن و طب هندی یکی از شاخههای علمی ریشهدار جهان باستان بوده است. این دانش، با آموزههای دینی هندیان باستان و در ابتداییترین صورت خود با جادوگری و خرافات، در پیوند بوده است. طبیعت، پوشش گیاهی متنوع و بهرهمندی از آن برای درمان طبیعی و گیاهی دردها و نیز آمیختگی گونههای ابتدایی طبابت با مسائل روحی و دینی باعث شد که طب هندی در شکلهای مختلفی از جادوگری، روح درمانی، طب سوزنی و طب گیاهی بروز کند. این گونههای متعدد از طبابت در آن دوره تأثیر بسیاری بر جای گذاشت؛ روشهای طبی هندیان مورد توجه مراکز علمی کهن، از جمله ایران باستان قرار گرفت؛ میراث طبی هندیان، مخصوصاً از عصر خسرو انوشیروان، در کانونهای علمی نظیر جندی شاپور رواج یافت و با سایر مکتبهای طبی ایرانی، یونانی و بابلی ترکیب شد و پس از ظهور اسلام و فتح سرزمینها و مراکز علمی به دست مسلمانان، این میراث علمی به جهان اسلام انتقال یافت. نویسنده در این مقاله تلاش کرده است تا جایگاه دانش طبی هندیان و نقش اطبای آن دیار را در توسعة نفوذ دانش پزشکی هندی در جهان اسلام، بویژه در دربار خلافت عباسی، نشان دهد.
طب و داروسازى در اندلس

بررسى جایگاه مسلمین در تاریخ علوم و توانمندىها و نوآورىهاى آنان در این عرصه، از مباحث ضرورى و مهمى است که اهتمام بدان موجب تعدیل اندیشهى رایج افراطى در زمینهى تاریخ علم مىگردد. این مقاله برآن است که تاریخچهاى مختصر از پزشکى اندلس در عصر اسلامى و نوآورىهاى پزشکان مسلمان در این زمینه را به نحوى اجمالى بازگو نماید و سهم اندلس را در پیشبرد علم طب و داروسازى و نیز انتقال آن به اروپا را ارزیابى کند.
امامان و علم طب

آیا امامان (علیهم السلام) که دارای تمامی علوم بودهاند، نمیتوانستند به برخی از یارانشان درمان بیماریهای خاص مثل سرطان و… را آموزش دهند؟