تصحیف در نام صحابۀ رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم)

تصحیف به معنای دگرگونی و جابه‌جائی در نقطه‌ها و حروف یک کلمه با حفظ ساختار کلی ان، یکی از آفات منابع مکتوب است که در منابع تاریخ اسلام هم به چشم می‌خورد. منابع صحابه نگاری و کتابهای تراجم در بردارندۀ نمونه‌های زیادی از تصحیف در نام صحابۀ پیامبر اعظم (ص) است که بی‌توجهی به آن گاه پژوهشگران را در مسیر فهم گزاره های تاریخی مربوط به سیرۀ نبوی با دشواریهایی روبرو می‌سازد. این نوشتار با واکاوی منابع تراجم نگاری کوشیده است ضمن بررسی علل وقوع تصحیف و انواع آن در نام صحابه، مصادیق تصحیف را مشخص سازد و پس از بررسی پیامدهای تصحیف در فهم سیرۀ نبوی، راههای تشخیص تصحیف را به پژوهشگران پیشنهاد نماید.

جانشینى پیامبرصلى الله علیه وآله؛ انتقال کاریزما

پس از وفات پیامبرصلى الله علیه وآله، جانشینى ایشان مهم‏ترین مسأله‏ى مطرح در جامعه‏ى اسلامى بود. علاوه بر امام على‏علیه السلام – به عنوان چهره‏ى شاخص اهل بیت‏علیهم السلام – گروه‏ها و جریانات فکرى دیگرى مدعى دستیابى به خلافت بودند. آنان به منظور تحت‏الشعاع قرار دادن على‏علیه السلام در افکار عمومى، و شکستن انحصار جاذبه‏ى کاریزمایى او، به معرفى و تقویت نهاد کاریزمایى صحابه براى رقابت با اهل‏بیت‏علیهم السلام، در مرجعیت فکرى جامعه پرداختند. در بُعد فرهنگى از ابزارهایى چون سیاست منع حدیث، طرح عدالت و صحت اجتهاد صحابه، جعل حدیث و… بهره گرفتند؛ این جریان طى قرن‏هاى بعدى استمرار یافته، سازماندهى و تقویت شد.
در این مقاله این تلاش‏ها در قالب نظریه‏ى روزمرگى کاریزماى ماکس وبر، مورد بررسى قرار مى‏گیرد.

محمد بن ابى حذیفه‏

«محمدبن ابى‏حذیفه»، از صحابه‏ى رسول اکرم صلى الله علیه وآله و فرزند ابوحذیفة بن عتبة بن ربیعة بن عبد شمس بن عبد مناف قریشى است که در مهاجرت پدر و مادرش به حبشه در آنجا به دنیا آمد. وى پسر دایى معاویة بن ابى‏سفیان و پرورش یافته‏ى دست عثمان بن عفان خلیفه‏ى سوم است؛ با این حال، نسبت به آن دو بغض داشت و حامى امیرالمؤمنین على علیه السلام بود. وى در قیام مردم مصر بر ضد خلیفه‏ى سوم نقش مهمى داشت و بعد از اخراج فرمان‏رواى عثمان از مصر، مدت زمانى بر این استان مهم حکومت کرد.
حکومت محمدبن ابى‏حذیفه بر مصر مسلم، ولى نحوه‏ى دست‏یابى وى به قدرت و زمان امارت و سرانجامِ وى در نقل‏هاى تاریخى بسیار مغشوش و مختلف آمده است. در این مقاله، ضمن بیان مهم‏ترین روایات در این باب، تلاش گردیده تا از میان آن نقل‏ها آنچه به حقیقت نزدیک‏تر است ارائه شود.

جايگاه صحابه در تبيين قرآن: بررسى ده حديث

آيت الله محمّد هادى معرفت در كتاب «التفسير الاثرى الجامع»، براى تبيين مبناى خود در شيوه گزينش احاديث تفسيرى، به ده حديث از پيامبر و ائمه عليهم السلام استناد كرده كه براساس آن،اقوال صحابه و تابعين، حجّيّت و اعتبار كامل دارند. نويسنده، اين مقاله را در نقد و بررسى اين نظريه نوشته و اين احاديث را از ديدگاه سند و دلالت، بررسى و نقد مى‌كند.

ارزیابی جایگاه صحابه در تبیین قرآن

اين گفتار در باب جايگاه صحابه پيامبر 9 در تبيين قرآن و حجّيّت اقوال آنان در اين زمينه است. نگارنده حجّيّت مطلق سخنان ‏صحابه را ردّ مى‌كند و در اين مورد، از آثار دانشمندان اهل تسنّن، سند مى‌آورد. وى با اشاره به اختلافات صحابه با يكديگر، عدالت مطلق آنان ‏را نمى‌پذيرد و بيان مى‌كند كه آنها خود درباره خويشتن چنين نظرى نداشته‌اند. ‏
سخنان طه حسين، احمد امين، ناصرالدين البانى، از دانشمندان معاصر اهل تسنّن، و علّامه سيّد محمّدحسين طباطبايى از دانشمندان معاصر ‏امامى، پايان‌بخش اين گفتار است. اين گفتار در نقد ديدگاههاى آيت‌الله شيخ محمّدهادى معرفت در باب حجّيّت آراء و اقوال تفسيرى صحابه ‏نوشته شده است