مقايسه فهم سنتی و جديداز تقدس الگوهای دينی

تقدّس اولیای خدا در نگاه دینی، بر مبنای اصطفای الاهی است؛ در حالی که در نگاه مدرن، مبتنی بر پندار و تصمیم انسان‌هاست. از سوی دیگر در مطالعات دینی جدید، زبانِ امرِ مقدّس، «اسطوره» است؛ امّا نه به‌معنای رایج آن. توجّه به تمایز فهم سنّتی و جدیدِ تقدّس از سویی، و فهم عامیانه و اصطلاحیِ اسطوره از سوی دیگر، موجب جلوگیری از خلط‌های روشی و مفهومی در نقد تقدّس اولیای خدا می‌شود.

امامت غدير در سوره انشراح

با تدبر در قرآن مجيد، آياتى جلب توجه مى‏كند كه مفهوم واضح و صريحى از آن به ذهن خطور مى‏كند و در عين حال براى درك كامل آن نياز به مفسر قرآن است تا تفصيل آن معنى را در اختيار ما بگذارد.
آيه هفتم سوره انشراح از اين دست آيات است، كه با تشريح مراحل بعثت پيامبر عليه السلام و عنايات پروردگار درباره برترين آفريده‏اش مى‏فرمايد:
(( اَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ، وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ، الَّذى اَنْقَضَ ظَهْرَكَ، وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ ))
سپس به آخرين مرحله از اين رسالت عظيم آسمانى مى‏رسد و مى‏ فرمايد:
(( فَاِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ، وَ اِلى رَبِّكَ فَارْغَبْ ))
اين دو آيه صريحاً به پايان رسالت با كلمة «فَرَغْتَ» و به رحلت پيامبر صلی الله علیه وآله وسلم با جمله «اِلى رَبِّكَ فَارْغَبْ» اشاره مى‏كنند. آنچه در ميان كلمات اين دو آيه جلب توجه مى‏كند، عبارت «فَانْصَبْ» است. اين كلمه بدان معناست كه هنگام فراغ از رسالت الهى و قبل از پركشيدن به ملكوت اعلى هنوز يك وظيفه بر دوش پيامبر صلی الله علیه وآله وسلم مانده كه بايد انجام شود و آن مسئله «منصوب‌كردن» است.
اما درباره اين امر مهم كه با اين صراحت در اينجا مطرح شده، هيچ تفصيلى داده نشده مبنی بر اینكه موضوع چيست؟ و حضرت رسول چه كسى را و در چه زمانی و كجا بايد منصوب فرمايد؟! ائمة معصومين‏ عليهم السلام كه تفسير قرآن بر عهدة ايشان نهاده شده، به تبيين اين آیات پرداخته و روشن ساخته‏اند كه مقصود از اين آيه، منصوب‌كردن على بن ابى‏طالب‏ عليه السلام به مقام امامت است. این امر در غدير خم و در آخرين سال عمر پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله وسلم تحقق يافت، و در واقع آن حضرت با امتثال امر «فَانْصَبْ» بود كه آن مراسم بسيار باعظمت را در غدير تدارك ديد.
مقالة حاضر در چهار مرحله به تشريح ابعاد تفسيرى اين آيه پرداخته و نزول آن را در غدير و درباره مسئله امامت به اثبات مي‌رساند. در مرحلة اول به قرائت كسره يا فتحه در «فَانْصبْ» مى‏پردازد. مرحلة بعدى ارائة اسناد و مدارك براي اثبات نزول آيه درباره غدير است. مرحلة سوم ارتباط كل سوره را با غدير بيان مى‏نمايد. در آخرين مرحله منظور از «فراغت» و «منصوب‌كردن» با استناد به احاديث آمده است.

غــديرخـم در آثار پژوهشى انگليسى‌ زبان غرب

غديرخم يكی از مهم‌ترين، كليدی‌ترين و سرنوشت‌سازترين نقاط تاريخ اسلام است كه درآن، دست كم به اعتقاد شيعه، رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم سرنوشت آيندة جهان اسلام را تعيين کردند و نسبت به موضوع مطرح  شده در آن، از امت اسلام بيعت و پيمان وفاداری گرفتند. اين رويداد را می‌توان از ميان ديگر رويدادهای دوران رسالت پيامبر صلی الله علیه وآله وسلم ، بارزترين نقطه‌ای دانست كه خاستگاه اصلی شيعه از آن جاست و باز هم دست  كم به اعتقاد شيعه، بحث وفاداری يا عدم وفاداری به پيمان مطرح  شده در آن است كه امت اسلامی را به دو گروه مهم شيعه و غيرشيعه تقسيم كرده است. غديرخم با اين ديدگاه، همواره و برای هميشة تاريخ، موضع ظهور تمايز اصلی ميان شيعه و غيرشيعه به حساب می‌آيد.[1]

باورداشت مهدويت در خطبه غدير

درباره امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) روایاتی از پیامبر بزرگوار اسلام و ائمه اطهار علیه السلام وارد شده که اهمیت و ضرورت بحث مهدویت را ـ از همان سال‌های نخستین ظهور اسلام ـ می‌رساند. یکی از اخبار مهمی که از جانب نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم به دست ما رسیده است، بیان صفات و ویژگی‌های امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در خطبة غدیر است؛ آن هم با عباراتی زیبا و در زمانی حساس که بحث انتساب امیرالمؤمنین علیه السلام مطرح بود. این نوشتار بر آن است تا با بهره‌گیری از آیات قرآن کریم و اخبار اهل بیت علیه السلام این عبارات را (که حدود بیست و یک عبارت است) شرح دهد. در این شرح، هم به ظرافت‌های واژگانی و هم به معنای کلی عبارات ـ با در نظر گرفتن آیات و احادیث ـ توجه شده است.

امام و قوای بصری

اتان کولبرگ[2]، پژوهش گر، شيعه شناس معروف و پر اثر و استاد معاصر دانشگاه عبری اورشليم در اسرائيل است كه مدرک دكترای خود را از دانشگاه آكسفورد انگلستان، با تز دكترا با عنوان نگرش تشيع امامی به صحابة پيامبر صلی الله علیه وآله وسلم ، دريافت كرد. آثار پژوهشی مختلف و متعدد او طبق گزارش فرانک اچ. استيوارد به حدود 110 مقاله و كتاب منتشر شده مى‌رسد (4 كتاب، يک ويرايش كتاب، 39 مقاله، 24 مدخل در دايرة المعارف ايرانيكا، 18 مدخل در دايرة المعارف اسلام (ويرايش جديد)، 2 مدخل در دايرة المعارف دين، يک مدخل در دايرة المعارف عبريكا، يک مدخل در دايرة المعارف تفكر سياسی اسلامی و 19 نقد و بررسى)[3]. برخی از آثار او به عنوان نمونه، عبارتند از؛ مقالات و نوشته  هايی با عناوين: حديث شيعى[4]، اصول اربعمأة[5]، برائت در انديشة شيعى[6]، عقيده و فقه در شيعة اماميه[7]، تشيع نخستين در تاريخ و پژوهش[8]، شاهدی ديرينه در مورد [استعمال] اصطلاح «اثناعشريه»[9]، از اماميه تا اثناعشريه[10]، امام و اجتماع در دورة پيش از غيبت[11]، ابوجعفر محمدبن  علی الباقر عليه السلام (در دايرة المعارف اسلام،ج7)[12]، زين‌العابدين علی بن حسين بن على بن ابى‌طالب عليه السلام (در دايرة المعارف اسلام، ج11)[13]، محدث[14]، موسى الكاظم عليه السلام (در دايرةالمعارف اسلام، ج7)[15]، تكامل تدريجی شيعه[16]، كاربرد و نحوة استعمال اصطلاح «رافضه» در شيعة اماميه[17]، برخی از ديدگاه  های شيعة اماميه درباره صحابه[18] و … .
مقالة زير با عنوان «امام و قوای بصرى»، يكی از نوشته  های اوست كه گرچه ممكن است صرفاً مقاله  ای گزارشی در مورد يكی از توانايى های امام در امامت شيعی باشد؛ اما ـ همان گونه كه خواهيم ديد ـ پاورقى های مفصل و متنوع او در اين مقاله و مراجعة او به منابع فراوان متنوعی چون: علل  الشرائع صدوق، مناقب ابن  شهرآشوب، كامل الزيارات ابن  قولويه، اکمال  الدين صدوق، المختصر حلی، الخرائج و الجرائح قطب راوندی، بصائرالدرجات صفار قمى، الاحتجاج طبرسي، دلايل  الإمامة طبری، اثبات  الهداة عاملي، تفسير منسوب به امام عسكری عليه السلام ، تفسير عياشي، تفسير صافی فيض، تفسير علی بن ابراهيم قمي، کافی کلینی، بحارالانوار مجلسی، رسائل شريف مرتضي، الاختصاص مفيد، مرآةالعقول مجلسی، تفسير البرهان بحرانی و ديگر منابع نشان مى دهد كه تا چه حد و با چه دقتى، حتی در موضوعی جزئی به مطالعه و بررسی و مرور منابع، از جمله منابع شيعی پرداخته است.
در ادبيات كلاسيك شيعي، از رؤيت اغلب در زمينه و مفاد موقعيت منحصر به  فرد ائمه بحث مي‌شود. به ويژه، امامان دارای قدرت رؤيتی فرا انسانی و قادر به معجزاتی مرتبط با رؤيت، توصيف می  شوند.[19]

ضرورت معرفت امام علیه السّلام

در این اثر مطالبی درباره معرفت و شناخت امام به نگارش درآمده که در نظام معرفتی، دینی و عملی و نیز نمادهای اجتماعی مسلمانان جایگاه مهمی دارد براین اساس است که دانشمندان شیعه و سنی در اصل مسأله لزوم معرفت امام، تقریباً اتفاق نظر دارند و تنها در ادلّه و حدود آن اندک تفاوت‌هایی وجود دارد؛ چنانچه ما در پی جویی این مسئله، بحث را در دو محور جدا گانه از دیدگاه شیعه وسنی مورد بررسی قرار دادیم و نتیجه گرفتیم که اهل سنت به این مسئله با نگاهی تاریخی و ضرورت های اجتماعی نگریسته است؛ اما امامیه برخلاف اهل سنت، مسئله معرفت و شناخت امام را بسیار مهم تلقی کرده و با استناد به منابع دینی و اعتقادی مورد بررسی قرار داده است. در تبیین این بحث به طور مفصّل به اصل این مسئله و نیز حدود و مراتب معرفت امام، با ادلّه از عقل و نقل، پرداخته شده است.

خلافت و نسبت آن با قرابت و صحبت (بازخوانی حکمت 190 نهج البلاغه)

حکمت 190 نهج البلاغه به دو گونه نقل شده است. در چاپ محمد عبده و صبحی صالح این گونه آمده است:
« وا عجباه! أ تکونُ الخلافة بالصَّحابة و القَرابة؟»
و در تصحیح فیض الاسلام و نسخة ابن ابی الحدید، این گونه آمده است:
« وا عجبا! أ تکونُ الخلافةُ بالصحابة و لا تکون بالصحابة و القرابة؟!»
« وا عجبا، أن تکونَ الخلافة بالصحابة و لا تکون بالصحابة و القرابة!»[1]
در سال های اخیر، بحث و جدل هایی درباره این حکمت نهج البلاغه درگرفته و اتّهام تحریف و دست اندازی در تصحیح متون مطرح شده است که در اين مقاله به برخی از آنها خواهیم پرداخت. قصد آن داریم که با بررسی اسباب صدور کلام از امام علی عليه السلام و جمع کردن نقل های متفاوت آن، قول صحیح را ترجیح دهیم. این متون، اولاً، قابل بحث سندی نیستند (چون هیچ یک سند ندارند)؛ ثانیاً یک متن، حتی اگر سند صحیح هم داشته باشد، نباید از حیطة نقد متن خارج شود.

پژوهشی درباره زیارتهای جامعه

در میان زیارتنامه های مأثور، زیارتهایی وجود دارد که به زیارات جامعه مشهور است. این زیارتنامه ها را بدان سبب جامعه خوانده اند که متن آنها به گونه ای تنظیم و آموزش داده شده است که می توان با خواندن یکی از آنها هر یک از امامان(علیهم السلام) را از دور یا نزدیک زیارت کرد. بنابراین، این گونه زیارتها ویژه امام یا مکان یا زمانی خاص نیست. زیارتنامه هایی که چنین خصوصیتی دارد بسیار است. در این مقاله برخی از این زیارتنامه ها مورد بررسی قرار می گیرد.

کتاب علی

ترديدى نيست كه امام على عليه السلام آنچه را از رسول خدا صلى الله عليه و آله فرا مى گرفت، نگارش مى كرد . و از اين نگاشته ها ، با عناوين گوناگون در منابع حديثى و تاريخى ياد شده است . تعابيرى چون : كتاب على ، صحيفة فى قراب السيف ، صحيفة أمير المؤمنين ، كتاب رسول اللّه ، الجامعة و . . . در احاديث منقول ، بر اين امر گواهى مى دهد. بجز اين تعبيرها ، در روايت هاى ديگرى نيز از مسئله كتابت حضرت امير سخن رفته است كه نمونه اى از اين روايات عبارت اند از:

امام‌ شناسی از منظر حکمت متعالیه

در مکتب تشیع، امامت یکی از اصول مسلم اعتقادی است. این اصل در ردیف مقام نبوّت جای دارد. متفکران و اندیشمندان زیادی همواره در طول تاریخ تشیع، در قالب مکاتب فلسفی و کلامی به اثبات و تبیین این اصل پرداخته‌اند. آن‌ها ویژگی‌های دارنده این مقام را به طور مفصل تفسیر کرده‌اند. در همین راستا، حکمت متعالیه به عنوان یکی از مکاتب مهم فلسفی در جهان اسلام به تبیین و تحلیل شئونات و جایگاه امامت پرداخته است. پیروان این مکتب که در رأس آن صدرالمتالهین شیرازی است، مباحث مهمی را حول این محور تفسیر کرده‌اند. از جمله این مسایل می‌توان به اثبات اصل امامت به عنوان یکی از مبانی اعتقادی، عینیت مقام امامت، وجود امام و ضرورت عقلی آن، نص بر امامت، شیوه تعیین و انتصاب وی، بیان مبنای فلسفی اوصاف امام و پیوند این اوصاف با امام و عدم امکان قطع رشته امامت از روی زمین اشاره کرد.