رويکردهاي سه گانه بزرگان تاريخ اهل سنت به غدير

غدير خم، بر اساس مستندات تاريخي، بي شک يکي از مهم ترين و مسلم ترين حوادث تاريخ صدر اسلام و دوران رسالت پيامبر اکرم (ص)، و روز اکمال دين و اتمام نعمت است. طي ساليان متمادي، انديشمندان جهان اسلام به ذکر، بررسي و واکاوي زوايا و ابعاد متعدد اين واقعه عظيم پرداخته اند. بزرگان شيعه، بر قطعيت وقوع و دلالت آن بر امامت و خلافت بلافصل علي (ع) تاکيد کرده اند؛ اما نويسندگان اهل سنت مواضع متفاوتي گرفته اند.
آنچه در اين مقاله بدان پرداخته شده، بيان ديدگاه ها و موضع گيري هاي مورخان برجسته اهل سنت در قبال اين رويداد قطعي و سرنوشت ساز تاريخي، و بررسي و نقد آن است. با مراجعه به منابع معتبر تاريخي عامه، به رويکردهاي متفاوت آنها در قبال موضوع غدير خم برمي خوريم: برخي واقعه غدير را پذيرفته، اما با عقيده شيعه در دلالت آن بر خلافت و امامت حضرت علي (ع) مخالف اند؛ عده اي فقط به ذکر حديث غدير يا احتجاج و مناشده مولا علي با تني چند از صحابه که در غدير حضور داشتند، بسنده کرده و درباره چگونگي و کيفيت وقوع آن، مطلبي نگفته اند؛ گروه ديگر، يا کاملا سکوت اختيار کرده و از غدير سخني به ميان نياورده اند، يا حتي صراحتا آن را انکار کرده اند.

بررسي و توضيح جايگاه موقوفات امام علي علیه السلام

«وقف» که به معناي «حفظ اصل مال و استفاده از منافع آن براي تامين نيازهاي ديگران» است، يکي از روش هاي پسنديده جوامع براي کمک به مردم، به ويژه اقشار آسيب پذير جامعه انساني است. اين کار انسان دوستانه در جوامع انساني از ديرباز، به شکل هاي گوناگون وجود داشته؛ اما با ظهور اسلام، با راهنمايي هاي گفتاري و رفتاري رسول خدا (ص) به خوبي در رفتار مسلمانان جاي گرفته است. با مطالعه منابع تاريخي و کتب متعدد حديثي به جايگاه سنت حسنه وقف در کلام و سيره عملي پيامبر عظيم الشأن (ص) و همچنين صحابيان ايشان و ائمه معصوم (ع)، به ويژه موقعيت ممتاز و بي نظير امام علي (ع) پي مي بريم.
حضرت علي (ع)، در طول عمر بابرکت خويش، بخصوص در مدت 25 سال سکوت ايشان، به حفر چاه، احداث نخلستان و ايجاد مزارع و کشتزارهاي متعدد مشغول بودند و سپس تمامي اين اموال و دارايي ها را که به برکت بازوان پرتوان خود ايجاد کرده بودند، وقف نيازمندان نمودند و در حالي به ملاقات پروردگار شتافتند که از اموال دنيا، چيزي جز 700 درهمي که از سهم بيتالمال خويش براي مايحتاج خانواده کنار گذاشته بودند، چيزي نداشتند. بر اساس اسناد موجود، به طور کلي، موقوفات آن حضرت شامل وقف بيش از 100 (يا 170) حلقه چاه در منطقه ينبع و چاه ها و چشمه هاي بي شمار ديگر در مناطق گوناگون، به ويژه در شهر مدينه و نواحي اطراف آن، وقف نخلستان ها و کشتزارهاي متعدد، وقف خانه، وقف مسجد و مانند آن است.
اين مقاله در پي پاسخ به سه سوال کليدي است: 1. ميزان و تعداد موقوفات حضرت علي (ع) چقدر بوده است؟ 2. موقوفات حضرت علي (ع) شامل چه چيزهايي بوده است؟ 3. علت وقف اين موقوفات چه بوده است؟

واکاوي قيام محمد بن عبدالله (نفس زکيه) و نتايج و پيامدهاي آن

موضوع اصلي در اين مقاله، قيام محمد بن عبدالله نفس زکيه، از حسنيان است. در ابتدا به مباني و ماهيت فکري جنبش حسنيان پرداخته شده است تا پس از روشن شدن اين مباني، بهتر بتوان دليل قيام محمد نفس زکيه را تبيين کرد. ازاين رو، سعي نگارنده در اين پژوهش بر آن است که به عوامل شکست قيام محمد بن عبدالله و پيامد ها و نتايج اين قيام بپردازد. عباسيان که خود را در برابر علويان فاقد مقبوليت کافي مي دانستند، سعي داشتند استنادات و دلايلي مبني بر مشروعيت خويش ارائه کنند. در مقابل، حسنيان نيز براي مشروع جلوه دادن خود، استناداتي دال بر حق جانشيني پيامبر (ص) براي خود قائل شدند. يافته هاي پژوهش حاکي از آن است که حسنيان نسبت به عباسيان، خود را به پيامبر (ص) نزديک تر مي دانستند و در واقع، خود را مصداق حقيقي خاندان پيامبر (ص) مي شمردند. ازاين رو و مطابق اين معيار، با تکيه بر ادعاهايي نظير وراثت ولايت و امامت حضرت علي (ع)، حسب (افتخارات پدري) و نسب (خون و نژاد) والاتر، و بيعت عباسيان با آنها در عهد اموي، حق جانشيني پيامبر را متعلق به خود مي دانستند.

شهيد مطهري و اهتمام به مسائل اجتماعي در احياي تفکر ديني

بازسازي و احياي تفکر ديني يکي از مقوله هايي است که از گذشته هاي دور مطمح نظر احياگران ديني بوده است. احياگري ديني امري به واقع شريف و ضروري است؛ زيرا در پي صيانت از دين و دين داري در جوامع ديني است. احياگران در پي رفع چالش ها و موانعي هستند که رشد و بالندگي دين را به مخاطره مي اندازند. آن ها حفظ و بازسازي تفکر ديني را در مقاطعي که دچار آسيب ها و تحريف هايي شده است، بر عهده دارند. احياگري ديني يعني زدودن غبار خرافه و بدعت و تحريف از چهره دين و عنايت به زواياي مغفول و متروک مانده معارف ديني و تصفيه زوايد از چهره دين. به نظر بسياري از محققان و صاحب نظران مسلمان، استاد مرتضي مطهري يکي از احياگران و اصلاحگران انديشه ديني، در دوره معاصر است. از منظر استاد، موضوع عقب ماندگي و انحطاط مسلمانان به عنوان جدي ترين مسئله کنوني مسلمانان و پاسخ به آن مبرم ترين نياز است. استاد مهم ترين مولفه اصلاح فکر ديني را شفاف سازي و آسيب شناسي مفاهيم ديني مي دانست که به صورت مسخ شده و واژگون در اذهان مردم رسوخ کرده بود. ايشان در موضع يک فيلسوف – متکلم از توجه به مسائل اجتماعي در حوزه احياي تفکر ديني غافل نماند. از همين رو، رويکرد اجتماعي در آثار ايشان مشهود است. توجه به نقش اجتهاد و تاکيد بر پويايي آن، مبارزه با التقاط و تحجر و آسيب شناسي مفاهيم ديني مهم ترين ابعاد احياگري شهيد مطهري را تشکيل مي دهد.

نقد و بررسي مقاله عصمت از دايره المعارف قرآن لايدن بر اساس آراء و مباني شيعه

اهتمام نوشتار حاضر، بررسي انتقادي مقاله «عصمت» (Impeccability)، اثر پال اي واکر، مورخ و مدرس دانشگاه هاي آمريکا و کاناداست که آن را در دايره المعارف قرآن لايدن به طبع رسانده است. حاصل اين ديدگاه او درخصوص خاستگاه، ابعاد و ماهيت عصت را مي توان چنين خلاصه کرد: عصمت، يعني مصونيت از گناه و خطا؛ هرچند که اين اصطلاح و اين مفهوم، اين گونه در قرآن به کار نرفته است اما بر پايه ديدگاه اکثريت متکلمان انديشه معصوميت، انديشه اي قطعي است. در قرآن و احاديث، کم وبيش به گناه پيامبران تصريح شده است و مسلمانان متقدم نيز آن را کم و بيش تصديق کرده اند، بعدها شيعيان درپي ادعاي قدرت مطلقه امامانشان، انديشه عصمت را به وجود آوردند و اندک اندک آن را به پيامبران نيز تسري دادند. حتي يکي از متالهان شيعه (هشام بن حکم) مدعي بود که عصمت امام، ضروري تر از عصمت پيامبر است. برخي از پيامبران، دست کم پيش از بعثت مرتکب گناه شده اند. گناه يعني نافرماني به قصد مخالفت با قوانين خدا؛ اما مخالفتي که از سر غفلت و خطا صورت گيرد، گناه نيست و اين بهترين تاويل درباره آياتي است که به گناه انبيا تصريح مي کند. عصمت به معناي قادر نبودن بر گناه نيست، بلکه لطف و عطيه اي است از جانب خداوند که پيش از انجام گناه و حتي پس از آن به پيامبر مي رسد.
در اين نوشتار، باتوجه به مدعيات يادشده، اين نتايج به دست آمده است که هرچند واژه عصمت در مفهوم کلامي خود در قرآن به کار نرفته است اما قرآن با واژه هاي ديگري برعصمت انبيا تصريح دارد. شيعه مبدع عصمت نيست و نسبت دادن اين عقيده به متکلم شيعي، هشام بن حکم که وي عصمت امام را در مقايسه با عصمت پيامبر ضروري تر مي داند، بي اساس است. در مفهوم گناه، قيد عمد يا سهو لحاظ نشده است. پس بهترين راه براي تاويل آياتي که به ظاهر موهم عدم عصمت است، توجه به درجات گناه است، نه نظريه سهو پيامبر که از ديدگاه شيعه مردود است. هر چند عصمت، امري اختياري و لطفي از جانب خداست، اما اسبابي چون علم به فساد گناه و اراده قوي پيامبر است که انگيزه ارتکاب به گناه را در وي از بين مي برد، نه آن که بعد از تصميم به گناه، اين لطف، پيامبر را دريابد.

رويکرد جريان هاي شيعي عراق به تحولات نوين کشور

بررسي منطقي، علمي و واقع بينانه تحولات نوين در عراق، با توجه به شاخص هايي نظير قدرت يابي جريان هاي شيعي، وجود رهبران تاثيرگذار، و جهت گيري هاي ديني و حضور مردمي، ناگزير مي نمايد. درک تحولات عراق پس از صدام بخش مهمي از آينده اين سرزمين را رقم خواهد زد. تحولات اخير بنيادي و در جهت بازيابي هويت ديني و متفاوت از اتفاقات علمي و عملي پيشين جامعه شيعي عراق در دوره معاصر است. اگرچه نقش اشغالگران در سقوط صدام نيز از عوامل تسهيل کننده وضعيت نوين شيعيان عراق به شمار مي رود، اما تنها عقبه اجتماعي نزديک به مباني اين تحرکات، انقلاب اسلامي ايران است. بنابراين، تبيين رويکرد شيعيان در تحولات عمومي و راهبردي عراق نوين، با توجه به ماهيت ديني پررنگ اين جريان ها، ضروري به نظر مي رسد.
مقاله حاضر در دو بخش، ابتدا به اجمال جريان هاي شيعي اسلام گراي عمده در عراق، يعني «حزب الدعوه»، «مجلس اعلاي اسلامي عراق»، «جريان صدر» و «حزب فضيلت»، را معرفي مي کند، سپس در بخش دوم، با بيان تحولات عمومي و راهبردي ايجاد شده در عراق، نوع رويکرد اتخاذ شده جريان هاي عمده شيعي عراق، را تجزيه و تحليل مي نمايد.

سرگرمي و لهو در قرآن کريم

سرگرمي، تفريح و فراغت، به عنوان نوعي اشتغال غيرالزامي، انتخابي، غيرانتفاعي، داراي کارکرد فرح بخشي، تنوع زايي و نشاط آفريني، بخشي از اشتغالات معمول و تا حدي گريزناپذير بشر است. پرسشي که محرک نگارنده در تدوين اين نوشتار است، اين است که اسلام در مقام دين زندگي، در خصوص اين سنخ فعاليت ها که در عصر و زمان حاضر به علل و دلايلي، رونق و رواج روزافزوني يافته، چه موضع ارزشي و هنجاري گرفته است. واکاوي مفاهيم و کليدواژه هاي رايج در منابع ديني و مشخصا قرآن کريم- که غالب مفسران در موضع گيري هاي فقهي و اخلاقي موافق و مخالف خود، بدان استناد جسته اند- مقدمه نيل به اين مقصود خواهد بود. روش اين مطالعه، اکتشافي است، و غور و تامل در آراي لغت شناسانه و تفسيري و تحليل محتواي منابع مکتوب منتخب، راه وصول به اين مقصود خواهد بود. نتيجه حاصل از اين سلوک پژوهشي اين است که لهو و لعب، دو واژه پربسامد در متون ديني از جمله قرآن کريم، اگرچه به لحاظ گستره مفهومي مطلق سرگرمي ها و اشتغالات تفنني را پوشش مي دهد، تنها بربخشي از اين مجموعه قابل اطلاق است که به دليل اشتمال بر ملاکات خاص فقهي، حرام و ممنوع شمرده شده اند و بقيه در اصل کلي جواز و اباحه داخل اند. رويکرد غالب بحث، واژه شناسانه و ترمينولوژيک است و ورود به مباحث فقهي و تفسيري، عمدتا استطرادي است.

شيعيان خوجه اثني عشري الگويي موفق از اقليت مذهبي پويا و منسجم

شيعيان خوجه اثني عشري اقليتي کوچک و منسجم به شمار مي روند که با وجود جمعيت اندک 125 هزار نفري از نظم و انضباط قابل ملاحظه اي برخوردارند. اين اقليت کوچک، در حال حاضر در پنج قاره جهان حضور دارند و افزون بر آنكه تحت نظارت عالي فدراسيون جهاني شيعيان خوجه اثني عشري قرار دارند، در هر کشور نيز داراي جماعات مستقلي اند.
در اين مقاله، با بهره گيري از روش تحليل و توصيف تلاش شده است نحوه پيدايش اين اقليت کوچک ديني به گونه اي كنشگر به منزله پرسش اصلي مورد بررسي قرار گيرد. تلاش براي اثبات آنكه اين جامعه کوچک شيعي از بدو تاسيس تا کنون با موفقيت هاي زيادي همراه بوده است نيز فرضيه اصلي را تشكيل مي دهد. چهارچوب تحقيق بر اين مولفه استوار شده است كه شيعيان خوجه اثني عشري در برخي امور مي توانند به مثابه الگو، سرمشق ديگر جوامع شيعي قرار گيرند. پرداختن به همه عوامل اصلي و فرعي نقش آفرين در موفقيت اين جامعه کوچک شيعي در كشور هاي هدف نيز جنبه نوآوري اين مقاله شمرده مي شود.

بررسي نقش دارالعلم طرابلس در پويايي مذهب تشيع در عهد بني عمار

در نيمه دوم قرن پنجم هجري، بروز بحران هاي سياسي و اقتصادي در خلافت فاطميان و منازعات آنان با سلجوقيان در شام، به تاسيس حکومت هاي محلي در اين منطقه انجاميد. برجسته ترين اين حکومت ها، دولت بني عمار در طرابلس است که به اجماع منابع، شيعه دوازده امامي بودند. خاندان بني عمار بسيار به توسعه اقتصادي و پيشرفت فرهنگي اين شهر اهتمام داشتند و تاسيس دارالعلمي در طرابلس توسط اين خاندان، در گسترش فرهنگ و تمدن اسلامي و همچنين انتقال فرهنگ به اروپا، نقشي بسزا داشته است. اين دارالعلم، يکي از غني ترين کتابخانه هاي جهان اسلام در قرن پنجم هجري به شمار مي رفت. در زمان حکمراني اين خاندان، به علت جاذبه علمي طرابلس، دانشمندان از اطراف و اکناف به اين ديار سفر کردند و به خدمت حکام بني عمار در آمدند. بنيان گذاران شيعي مذهب دارالعلم طرابلس با الگوگيري از حکومت هاي شيعي ديگر، در شکوفايي و پويايي شيعه در منطقه شام تاثيرگذار بودند. در پي سقوط اين حکومت توسط صليبيون در اوايل قرن ششم، کتابخانه اين دارالعلم به استناد منابع، از سوي مهاجمين دچار آتش سوزي شد. اين پژوهش با روش کتابخانه اي و با استناد به منابع اصلي، به اوضاع فرهنگي طرابلس و زمينه هاي شکل گيري دارالعلم طرابلس مي پردازد.

كاربرد روش معناشناسي در مطالعه عقلانيت شيعي بر مبناي انديشه تفسيري علامه طباطبايي

نگارنده در پاسخ به اين پرسش که کدامين روش براي تفسير متن، به ويژه قرآن کريم، ارجحيت دارد، با ترکيب «معناشناسي» ايزوتسو، و روش تفسيري «قرآن به قرآن» علامه طباطبايي، به بازسازي جديدي دست يافته و معتقد است اين روش در مقايسه با رويکردهاي جديد تفسيري، همانند علم گرايي، عقل گرايي، به ويژه هرمنوتيک، به دليل داشتن مختصاتي همچون اصالت گرايي، موضوع نگري، کل نگري، و پرهيز از پيش داوري و نسبي انديشي، با مباني شيعي سازگاري بيشتري دارد. در اين مقاله، به منظور معرفي برخي از فنون معناشناسي، نمونه موردي «عقلانيت» بررسي شده است که برون داد آن، عقلانيت شيعي است.

بررسي مضامين و نمادهاي شيعي در نگاره معراج پيامبر (ص) در نسخه فالنامه تهماسبي

هنرمندان نگارگر ايراني، همواره مضامين بلند و متعالي ديني، عرفاني، حکمي و ادبي را دست مايه خلق آثار گران بهاي خود قرار داده اند. مصورسازي موضوع و واقعه شگفتانگيز معراج پيامبر (ص) از اين نمونه هاست. اين واقعه حيرتاور و مهم، در ادوار گوناگون تخيل هنرمندان مسلمان نگارگر را به خود معطوف ساخته و حاصل آن، بازتاب هاي متفاوت و زيباي محتوايي و بصري اين رويداد در نگارگري بوده است. يکي از اين نمونه هاي برجسته و تامل برانگيز، به تصوير کشيدن اين موضوع در نسخه فالنامه تهماسبي (حدودا 957ق) است که نسبت به ديگر نگاره هاي معراج، کمتر به آن پرداخته شده است. در اين مقاله، فلسفه و زمينه پيدايي اين نگاره و ويژگي هاي زيبايي شناسي و عناصر نمادين بي نظير آن، توصيف و تحليل شده است. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد نگاره معراج فالنامه تهماسبي که در دوره اوج گرايش هاي مذهبي شاه تهماسب به تشيع توليد شده است، از نظر کيفيت و ويژگي هاي زيبايي شناسي و عناصر نمادين به کاررفته در آن، مانند قطع بزرگ نگاره و تاکيد بر امامت حضرت علي (ع) به گونه اي نمادين، داراي خصلتي يکه و ممتاز در مقايسه با ديگر معراج نامه ها بوده و به تمامي، بيانگر تاثير زمينه و فضاي فکري جامعه (گفتمان تشيع) و نقش بينش حاميان در توليد آثار و ظهور عناصر نمادين در آن هاست.

تشيع و اتهام زندقه (عوامل انتساب زندقه به شيعيان)

شيعيان، با وجود دفاع معقول و منظم از شريعت اسلام و پايبندي به اصول و ارزش هاي آن، گاه از جانب مخالفان، به ويژه برخي از اهل سنت، در معرض تهديد و اتهامات گوناگون قرار مي گرفتند. يكي از مهم ترين اين اتهامات، انتساب آنان به زندقه بود كه به مثابه ابزاري از جانب دشمنان براي حذف شيعيان به كار مي رفت.
زندقه از جريان هاي پيش از اسلام در ايران بود كه در عصر اول عباسيان گسترش يافت و خلفا، گروه ها و شخصيت هاي مختلف، از آن به مثابه ابزاري براي از بين بردن مخالفان استفاده كردند و افراد بسياري به اين اتهام سركوب شدند كه شيعيان هم از جمله آنان بودند.
رقابت هاي فرقه اي و ناتواني مخالفان در برابر شيعيان، مهم ترين دليل اين اتهام افکني بود. البته در كنار آن بايد از رفتار و اعتقادات برخي فرقه هاي منسوب به تشيع، مانند غاليان، صوفيان و قرامطه هم ياد كرد. عقايد و باورهاي ايشان، که در بسياري از موارد با مخالفت شيعيان هم مواجه مي شد، دستاويز مخالفان قرار مي گرفت نه تنها اين گروه ها، بلكه همه شيعيان، به اين بهانه متهم به كفر و زندقه مي شدند. اين نوشتار بر آن است تا دليل اين اتهام را بررسي و تبيين کند و به اين پرسش پاسخ دهد كه چرا شيعيان گرفتار اين اتهام شدند و چرا مخالفان از اين اتهام بر ضد شيعيان استفاده كردند؟

استنكاف ابتدايي و پذيرش نهايي خلافت از سوي امام علي علیه السلام

در پي شورش انقلابيون در سال 35 هجري در شهر مدينه، كه به قتل عثمان، خليفه سوم انجاميد، امام علي (ع) با اصرار مردم براي پذيرش خلافت مواجه شد. آن حضرت، با اينكه پيش از اين همواره به غصب خلافت خويش معترض بود، ابتدا از پذيرش اين امر استنكاف مي كرد و حاضر نبود امر خلافت را عهده دار شود؛ اما سرانجام و در پي اصرار مردم، با اكراه اين مسووليت را پذيرفت. در پژوهش حاضر، تلاش بر اين است با تكيه بر سخنان اميرالمومنين (ع) و با استفاده از داده هاي تاريخي، علل خودداري ابتدايي و پذيرش نهايي خلافت از سوي آن حضرت تبيين شود. به نظر مي رسد انحراف خلافت از مسير اصلي خويش و اوضاع آشفته حكومت در اين زمان، اميد هرگونه اصلاح امور را از بين برده بود؛ از همين روي حضرت از پذيرش خلافت خوداري مي كرد؛ اما حضور و حمايت جدي مردم از ايشان، حجت را بر آن حضرت تمام كرد و ايشان را به پذيرش اين مسووليت متقاعد ساخت.

ارزيابي ماهيت سياسي ـ فکري جنبش شهيد فخ در مقايسه با قيام کربلا

تحليل موضع گيري امامان شيعه (ع) در مقابل عملکرد اجتماعي سياسي افراد و گروه هاي هم دوره خود، مي تواند زمينه ساز ترسيم الگويي مشخص براي پيروي شيعيان از اين بزرگواران در هر عصر باشد. در دوره امامان (ع) قيام هاي متعددي صورت گرفت که يکي از آنها قيام شهيد فخ (169 ق) بوده است. تحليل و بررسي ماهيت اين قيام هدف اين مقاله است. در آغاز به بيان مقدمه اي کوتاه درباره چگونگي قيام و عوامل وقوع آن پرداخته مي شود؛ سپس به بررسي ماهيت سياسي فکري قيام، متناسب با اهداف مطرح شده از سوي رهبر قيام، و در پايان به اعتبار سنجي قيام با معيار قيام امام حسين (ع) در کربلا توجه خواهد شد. نتيجه اين پژوهش، دستيابي به رهيافتي است که ضمن تاکيد بر ماهيت سياسي ـ فکري قيام فخ، اعتبار آن را در مقايسه با خط مشي جهادي که پيشوايان بزرگ شيعه (ع) در عصر خود انتخاب نموده اند، به ويژه امام موسي کاظم (ع) که هم عصر با اين رخداد بوده است، مي سنجد. وجود نمودهاي مشابه يا متفاوت در اين قيام با نهضت امام حسين (ع) به عنوان يک قيام معتبر و اصيل شيعي، بررسي نقادانه ماهيت سياسي ـ فکري اين قيام را ضروري مي نمايد.