پرهیز از هم‌نشینی با دولتمردان

عبدالعلی خان ادیب الملک (متوفی 1302 ق)، برادر اعتماد السلطنه‌ی مشهور،  در «دلیل الزائرین» که سفرنامه‌ی عتبات اوست، از دیدارش با شیخ انصاری در نجف (اواخر ربیع الثانی 1273 ق) چنین سخن می‌گوید: شیخ «برادرش را به دیدن فرستاد و بسی منّت نهاد؛ معذرت خواست که جناب شیخ از احدی دیدن نمی‌کند و راست گفت…». […]

توصیه‌ی شیخ به شاگردان

مرحوم حاج شیخ مرتضی انصاری به شاگردان خود در هنگام حرکت که می خواستند از نجف به اوطان خودشان برگردند توصیه می‌فرموده…: قضاوت مکن، چه قصد قربت داشته باشی یا نه. تدریس بکن، چه قصد قربت داشته باشی یا نه. امامت [اقامه‌ی نماز جماعت] بکن، اگر قصد قربت داشته [باشی] و الّا نه.[1] منبع: کتاب […]

مناعت در برابر زورمندان

شیخ منصور انصاری، برادرِ کوچکتر شیخ و از جمله‌ی دست پروردگان اوست. وی در زمان مرجعیت عامّه‌ی شیخ، عازم سفر به شهر مقدّس مشهد گردید. هنگام حرکت، شیخ به او فرمود: خواه ناخواه بین تو با شاه و امنای دولت، ملاقاتی صورت می‌گیرد. متوجه باش که نباید از آن‌ها مرحمتی یا مستمرّی قبول کنی. در […]

روحانی باید پُر کار و موقع شناس باشد

یکی از دولتمردان عصر ناصر الدین شاه و منسوبان وی که در سال 1272 به نجف اشرف رفته و با شیخ نیز دیداری داشته، با اشاره به زهد و ساده زیستیِ عجیبِ شیخ می‌نویسد: مرجعِ عالَم است. از بلاد و ممالک، مردم به در خانه‌اش ریخته، بعضی [از وی] مسائل می‌پرسد و برخی فتوا می‌خواهد. […]

شیخ انصاری و تدریس جامع المقدمات

نوشته‌اند: شاگردان شیخ (ظاهراً در همان زمانی که وی در مسند مرجعیت و زعامت عامّه قرار داشت) یک وقتی، متوجه شدند چند روزی است شیخ دیر به جلسه‌ی درس تشریف می‌آورد. سرّ این امر را از وی پرسیدند، فرمود: -‌ یکی از سادات، تمایل پیدا کرده طلبه شود و شروع به خواندن درس طلبگی کرده […]

دفاع از شعائر و ادب اختلاف

شیخ از تندروی‌های پیروان مذاهب اسلامی نسبت به یکدیگر خرسند نبود و به واسطه‌ی همین رویه‌ی صحیح، نزد علمای اهل تسنّن و سلطان عثمانی بسیار معزّز و محترم بود، امّا در دفاع از عقاید شیعه بسیار پافشاری می‌کرد. معروف است که وقتی والی بغداد مؤذّن‌های شیعه را از گفتن کلمه‌ی «أَشْهَدُ أَنَ‏ عَلِيّاً وَلِيُ‏ اللَّه‏» […]

جایگاه اجتماعی شیخ

آیت الله سید اسماعیل تنکابنی، از شاگردان شیخ انصاری، در کتاب نضرة الناظرین و نزهة الباصرین می‌نویسد: شنیدم روز وفات شیخ انصاری در نجف، فَریقَین (شیعه و سنّی) جتمع شده، جمعیتی کثیر حضور می‌یابند و مرگ شیخ را با تلگراف به دربار عثمانی خبر می‌دهند. از سوی خلیفه‌ی عثمانی دستور می‌رسد که پیکر شیخ را […]

رابطه‌ی استاد و شاگرد

آخوند خراسانی (پیشوای مشروطیت) که مدتی محضر شیخ را درک کرده بود، نقل می‌کرد که: من به درس شیخ بسیار علاقمند بوده و به حضور مستمر در آن نهایت اهتمام را داشتم. چندان‌ که مایل نبودم حتی یک جلسه از درس شیخ را از دست بدهم. روزی، تنها پیراهن خود را شسته بودم، که ساعت […]

سیره‌ی علمی شیخ

از آیت الله حاج سید موسی شبیری شنیدم که: زمانی صاحب فصول (فقیه بزرگ هم روزگار شیخ که در اصفهان می‌زیست) به کربلا آمده بود. شیخ پس از اطلاع از ورود وی به آن شهر، کسی را نزد وی فرستاد که: فلان عبارت از کتاب شما، پیچیده و غامض می‌نماید و من مدتها است در […]

من مظهر جمال اسلام و جناب حاجی مظهر جلال آن

آیة الله سید میرزا هادی خراسانی حائری، از شاگردان برجسته‌ی مرحوم صاحب کفایه، داستان زیر را در کتاب دعوة دارالسلام فی معجزات الائمة الأطهار علیهم السلام چنین آورده است: «گویند چون دختر ناصر الدین شاه به عتبات عالیات مشرّف گردید، در نجف اشرف برای زیارت شیخ انصاری رضی الله عنه به دار الشرع و الشرف […]

استخاره ملانظر علی طالقانی

 ذکر کلامی از ملّا نظر علی طالقانی در کاشف الاسرار خالی از لطف نیست. وی در کتاب مزبور به مناسبت استخاره‌های شگفت از قرآن کریم می‌نویسد: «استخاره با قرآن مجید… بهترین استخاره‌ها است و چه الهامات عجیب… به ظهور پیوسته که اگر جمع شود کتاب‌ها گردد. در بالا سر امیر علیه السلام قرآن باز نمودم […]

حفظ حرمت عالمان

علّامه سیّد محسن امین می‌نویسد: بر عکس شیخ انصاری، که در غایت تزهّد می‌زیست، دستگاه صاحب جواهر وسیع و دارای تشریفات بود. می‌گویند: وقتی راز این تفاوت را از شیخ پرسیدند گفت: صاحب جواهر در پی آشکار ساختن شکوه و عزّت دین است و من در پیِ نشان دادن زهد و مناعت آن.[1] و با  […]

رساله عملیه مستقل ننوشت

با وجود احراز مرجعیت عامه و داشتن مقلّدان بسیار، رساله‌ی عملیّه‌ی مستقل ننوشت، بلکه به دلایلی (و از آن جمله برای آن‌که نامِ مراجعِ پیشین باقی بماند) به چاپ و نشر فتاوی خویش در حاشیه‌ی بعضی از رسائل گذشته اکتفا کرد[1]، همچون حاشیه بر بغیة الطالب نوشته‌ی شیخ جعفر کاشف الغطاء، نجاة العباد اثر صاحب […]

طبیب روح

مرحوم آیت‌الله حاج شیخ عباسعلی اسلامی، بنیانگذار جامعه‌ی تعلیمات اسلامی، به نقل از یکی از علمای بزرگ سامرّا می‌نویسد: در عهد مرجعیت شیخ مرتضی انصاری، طبیب حاذقی به نام سید عبد الحسین شیرازی در سامرا می‌زیست. شیخ انصاری بیمار شد و پزشک مزبور را برای مداوا به بالین وی آوردند. طبیب تشخیص داد که علت […]