علل اختلاف شيعيان عصر حضور در تشخيص مصداق امام

مطالعۀ تاریخ شیعه در عصر حضور اهلبیت علیهمالسلام نشان میدهد در زمان شهادت هر یک از ائمه علیهمالسلام برخی از افراد جامعۀ شیعی در تشخیص مصداق امام دچار سرگردانی شده و این سرگردانی بستری برای بروز گرایشهای مختلف در این خصوص میگردیده است. برخی گفتهاند این سرگردانی و اختلافات حاکی از مجعول بودن نصوص دالّ بر اسامی ائمه است؛ لکن در ردّ این استدلال باید گفت این نصوص وجود داشته، اما به دلیل تقیّه مخفی بوده است و همین امر بستری برای تأثیر سایر عوامل در بروز این اختلافات فراهم کرده است؛ عواملی همچون نقشآفرینی خواص، آموزههای مهدویت و چالشهای مرتبط با آن، نوع نگرش جامعۀ شیعی به ملاکهای مطرح در خصوص تشخیص امام و درنهایت فاصله داشتن برخی شیعیان از مرکز رهبری جامعۀ شیعی.
فرايند آگاهی شيعيان از علم غیب امامان

این که محیط اجتماعی، حقایق معارف دینی را به تدریج درک می کند، امری روشن است؛ به تعبیر دیگر تلقی جامعه از دین، امری تاریخی است. این روند را در موضوعات مختلف می توان پی گیری کرد. نوشتة حاضر نشان می دهد که اطلاع از غیب در جامعة جاهلی، به ملائک یا جن منحصر بوده است؛ از این رو نبی اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در آغاز دعوت با این پرسش مواجه می شدند که چرا مَلَک نیستند و یا متهم به جادوگری و کهانت می شدند؛ تا این که در اثر کثرت آیات و معجزات، نبوت ایشان پذیرفته شد و در نتیجه، آگاهی از غیب ـ در نظر جامعه ـ به پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم منحصر شد. این زمینة تاریخی موجب شد امیرالمؤمنین علیه السلام نیز در اخبارات غیبی خود، به ویژه در ایام خلافتشان، با اتهام های دعوی نبوت، علم غیب و کهانت مواجه شوند. این مشکل، در طول دوران امامت برقرار بود؛ اما در میان شیعه، تحقق بسیاری از پیش بینی های امیرالمؤمنین علیه السلام زمینه را آماده کرد تا شیعیان با مقولة امکان آگاهی از غیب ـ بدون کهانت و نبوت ـ آشنا شوند . ائمه علیهم السلام این موضوع را به تدریج به شیعیان آموزش دادند.[1]
دوازده سؤال عبد الله حيدري وهابی از شيعيان و دوازده سؤال ما از او

دوازده سؤال عبد الله حيدري وهابی از شيعيان و دوازده سؤال ما از او
اوضاع اقتصادي شيعيان عراق در عصر صادقين علیه السلام

اقتصاد از ابعاد مهم زندگي بشر است به گونهاي كه در برخي مكاتب حتي زير بناي جامعه پنداشته شده است. اقتصاد در اسلام هرچند زير بنا نيست، اما به آن اهميت فراوان داده شده است، چرا كه در بهبود يا نابساماني ديگر شئون زندگي انسان تأثير شگرف دارد.
مقاله حاضر بر آن است تا با رويكرد تاريخي و تحليلي، وضعيت اقتصادي شيعيان عراق را در عصر صادقين(ع) با بهرهگيري از منابع تاريخي، حديثي و رجالي روشن سازد. در اين تحقيق ابتدا وضعيت اقتصادي عراق در دو قرن نخست بررسي شده و سپس به وضعيت اقتصادي شيعيان پرداخته شده است. طبق يافتههاي اين تحقيق، منابع اصلي ثروت در عراق، ابتدا زراعت و تجارت و سپس صنعت بوده است. شيعيان از زراعت اندك، اما از تجارت سهم بيشتر داشتند و به صنعت نيز كم و بيش اشتغال داشتند.