مهم ترین و مشهورترین دیدگاه ها در باره فلسفه قیام کربلا(بخش دوم)

سایر دیدگاه ها ی مهم و مشهور درباره انگیزه قیام امام حسین (ع) عبارتند از :1-قیام برای نیل به شهادت :یعنی امام حسین (ع) قیام کردتا با شهادتش به بالاترین مقام قرب الهی و درجات سعادت و معنویت برسد که این قیام یک حرکت کاملا انتخابی بوده واز دیدگاه شرعی هیچ الزامی نداشته است . این نظریه بنا به دلایلی قابل خدشه است اولااگر چه شهادت مورد علاقه فراوان انسان های مومن و اولیا ی الهی است اما منحصر کردن هدف و کار سترگ سید الشهدا (ع) در رسیدن به شهادت ،به یقین انحراف اذهان از هدف اصلی قیام است ، ثانیا اگرهدف فقط درک مقام شهادت بود چراحضرت از آغاز نهضت خویش در مدینه تا آخرین لحظات حیاتش در عاشورا از مردم برای یاری کردن خویش کمک می خواست و تا آخرین دقایق قبل از نبرد به نصیحت دشمن می پرداخت تا ازهرگونه جنگ و جدال و خونریزی جلوگیری کند ؟2- قیام برای تشکیل حکومت : که قیام با انگیزه پیروزی نظامی و تشکیل حکومت بود یعنی هدف امام حسین (ع) شهادت نبوده و حضرت نمی دانست که در راه سفر به کوفه شهید می شود بلکه مطلوب نظر وی تشکیل حکومت اسلامی والا صلح شرافتمندانه بوده است. در نقد این نظریه باید گفت امام این قدر اشتباه کار نبوده که قدرت تشخیص حوادث آینده را نداشته باشد والا شایسته زمامداری و امامت نبود و ظاهر بینان گمان می کنند که هدف نهضت های الهی رسیدن به پیروزی های ظاهری و نظامی است حال آنکه قیام عاشوراانجام تکلیف بود و هرگز به کسب قدرت نظر نداشت و حضرت برای حفظ مصالح اسلام وحمایت از دین جدش حاضر بود جهاد کند هرچند فرجام این جهاد به شهادتش منجر شود.
3- نظریه تکیف ویژه بودن قیام : دیدگاه مهم دیگردر باره جریان عاشورا این است که نهضت امام یک قضیه و تکلیف شخصی بوده که تنها شخص امام حسین (ع) مکلّف به انجام آن بوده است که بر اساس فرمان ازلی الهی عمل کرده و خود را قربانی کند یعنی در ظاهر امام (ع) حرکتی بر خلاف اصول و چارچوب های فقهی و حقوقی انجام داده است اما در بررسی این دیدگاه این نگرش به دلایلی درست نمی باشد الف -وظیفه همگانی بودن قیام بر ضد حکومت اموی وظیفه تک تک مسلمانان بود و مبارزه هم تکلیفی عمومی بود ب- قابلیت الگو گیری و پیروی از قیام عاشورا ایجاب می کند که از آن آموزه هایی نظیر امر به معروف و نهی ازمنکر و شهادت طلبی و ستم ستیزی را استتناج کرد و نهضت حسینی در طول تاریخ از بزرگترین عوامل تاثیر گذار وسازنده بر جوامع اسلامی بوده بویژه در جنبه سیاسی که پذیرش هرگونه ذلت و سلطه ظالمانه را بر نمی تابد .البته این مطلب را نیز نمی توان انکار کرد که برنامه کار و دستور العمل دوران امامت هر یک از امامان قبلا از طرف خدا تعیین و توسط رسول خدا (ص) به آنها ابلاغ شده است اما این منافاتی ندارد با اینکه عمل آن امام برای پیروانش الگو باشد .