امام را نمیشود تنها گذاشت

حسین تا تابستان 1365 در خط فاو ماند و مشغول تدارکات بود. چندی بعد برای مرخصی به خانه برگشت. آنقدر در آفتاب کار کرده بود که پوست شانهاش رفته بود. روی کمرش نمیتوانست بخوابد. شبها ناچار بود روی پهلو بخوابد. سرخی گوشت کمرش را هرگز از یاد نمیبرم. اگر با دست به کمرش میزدی، از […]